یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

 ۸-نقش منفی اشکال و نقص‌های فنی-آموزشی بنیادی در فرایند عملکرد مدیریت فنی و مهارتی کشتی‌گیران، بسیار اثرگذار بود!…؟
 در تمرین‌ها و مسابقه‌های قهرمانان تیم‌های ملی کشتی آزاد و فرنگی کشورمان، در اجرای فن و بندها یا تکنیک‌ها و تاکتیک‌های بنیادی و زیرساختی، اشکال یا نقص‌های جدی مشاهده می‌شود برای روشن شدن و یادآوری این موضوع مهم و یکی از آسیب‌های فنی تیم‌های کشتی ایران در المپیک ۲۰ ۲۰ (۲۱ 20) توکیو، به چند مورد، اشاره‌ای کوتاه می‌کنیم.
 همان‌گونه که چند ماه پس از مسابقه‌های آسیایی و گزینشی، در نگارش «حادثه یا کم‌توجهی علمی و فنی؟…!» که توسط پایگاه خبری یافته در ۳ بخش منتشر شد، هشدار داده بودم، کم‌توجهی به مقوله تعیین‌کننده جابه‌جایی اصولی مرکز ثقل یا گرانیگاه و کم‌توجهی به اصول بیومکانیک و به‌ویژه قانون کنش و واکنش یعنی قانون سوم نیوتن در میان اغلب کشتی‌گیران آزاد و فرنگی کارمان، یک مشکل جدی است. در آن نگارش به شکل مشخص حتا از حسن یزدانی و محمدعلی گرایی نام بردم…
 در توکیو، رضا اطری در کشتی‌های سوم و چهارم، مرتضا قیاسی در کشتی با باجرانگ هندی، حسن یزدانی با نایفون اف روسی و تیلور آمریکایی، نجاتی و محمدعلی گرایی و… در فرنگی در سرپا و خاک، حریفان از اشتباه‌های فنی اشان بهره‌ها بردند! برخی یورش‌های یک دستی و سر پایین و بدون تخمین مسافت، همراه با جا ماندن مرکز ثقل و بدون جهش لازم و کافی به‌ویژه در گاردهای مخالف که در ادامه با ستون کردن پای داخل صددرصد اشتباه، بارها باعث دردسر یا گرفتاری برخی کشتی‌گیرانمان شد؛ مانند گرفتاری منجر به ضربه‌فنی شدن قیاسی و کشتی‌های سوم و چهارم اطری با روس و آمریکا!
 یا کشتی‌گیری مانند توماس لورینچ که بیش از ده سال است در سطح اول کشتی اروپا و جهان خودنمایی می‌کند، زمین ‌و زمان می‌دانند که این قهرمان زیرک، در خاک از سمت چپ حریف پیگیر اجرای کنده‌ی فرنگی می‌شود. همان‌گونه که در مسابقه‌های جهانی 2014 تاشکند، برای اجرای این فن روی امید نوروزی رفت؛ اما امید بااقتدار و واکنش انفجاری درست و منطقی، کنش لورینچ را برای اجرای کنده از سمت چپ خود خنثا کرد و در چشم برهم‌زدنی رخ در رخ او ایستاد. در توکیو، در خاک، همان وضعیت قرار گرفتن نوروزی در خاک، برای محمدعلی گرایی به وجود آمد. گرایی که گویا نه زمانه با او سر سازگاری و نه خودش با زمان سر سازگاری داشت، با اشتباه‌ها و مشارکت جدی خودش به لورینچ بفرما زد که کنده فرنگی را لیفت نکرده با ترکیبی از کنده گردون، به‌راحتی روی او اجرا کند!

 کادرهای فنی و کشتی‌گیران، علاوه بر آنالیز فنی فردی حریفان، باید به اصول حمله، دفاع و بدل‌کاری منطقی، مدیریت زمان و جغرافیای تشک مبارزه در انطباق با مقررات داوری که در کل در روان مبارزه‌گری هوشمندانه نمود می‌یابد، پای‌بندی نشان دهند. تا این‌چنین در برابر کشتی‌گیران حتا کمتر از خودمان دچار دردسر و واماندگی نشویم.
 به آمار کشتی‌های فرنگی و آزاد نگاهی گذرا بیندازیم. می‌بینیم در فرنگی، تنها کشتی‌گیر نامداری که به ما باخت، فرانک استابلر آلمانی بود که کشتی را بدرود گفت. در بقیه‌ی کشتی‌های فرنگی و آزاد، با هر کشتی‌گیر صاحب‌نام کشتی گرفتیم، باختیم؟!
کشتی‌های ساروی با الکسانیان و میرزازاده که چند سال پیش در سنین جوانان بود با رضا کایالپ در مبارزه‌ای پایاپای و نزدیک، کشتی را به او واگذار کرده بود، در المپیک، بسیار راحت و یک‌طرفه‌تر از پیش کشتی را به او باخت، در شمار کشتی‌هایی هستند که در شکل ماهیت قابل چون‌وچرا هستند.
 اما شاه‌بیت فنی کشتی‌های قهرمانانمان در المپیک ۲۰ ۲۰ (۲۱ ۲۰) توکیو را باید در کشتی حسن یزدانی دلاور محجوب با دیوید تیلور باانگیزه بدانیم.
 روش، در شکل و ماهیت کشتی حسن بر حمله و تاخت و تازه دمادم و پلنگ سان است. یورش رو به جلو، ژنوم ذاتی کشتی یزدانی است. در طراحی هرگونه استراتژی مبارزه‌ای، اگر او را از تهاجم منطقی، بازداریم، او به یک کشتی‌گیر آسیب‌پذیر تبدیل می‌شود! به سخن دیگر، تاکتیک‌های دفاعی و بدل‌کاری‌ها و دیگر ترفندها کشتی‌گیری باید به‌عنوان مکمل‌های شیوه‌ی اصلی تهاجمی که جان کشتی وی است، طراحی و تمرین شوند؛ نه جایگزین جان و روان مبارزه گری او که یورش پلنگ آسا و دمادم است.
 باوجود کارنامه درخشان و بزرگی‌های تاریخی حسن یزدانی پهلوان، سپر دفاعی و برخی بدل‌کاری‌های او دارای ضعف ساختاری و اصولی است. این ضعف‌ها در برابر حریفان کم‌تر از خودش، در سایه‌ی مزیت‌های روش تهاجمی وی گم‌وگور یا کم‌رنگ می‌شوند! اما در برابر حریفانی قلدر، باهوش و زیرک، مانند تیلور، این اشتباه‌ها نمایان می‌شوند ما هم اغلب، در تحلیل‌های سطحی خود، برای توجیه آن‌ها آسمان را به ریسمان می‌بافیم و اصل موضوع را در گردوغبارها گم می‌کنیم!
 اشکال بنیادی و اساسی یزدانی همان‌گونه که در نگارش مورداشاره یادآور شده‌ام، گام برداری و جابه‌جایی گاه غیراصولی مرکز ثقل یا گرانیگاه بدنش هنگام تهاجم و کشتی ‌رو به جلو است که برای کشتی‌گیران زیرگیر، بسیار ایده‌آل است! وی در یکی از گفت‌وگوهایش با رسانه‌ها به‌درستی اشاره می‌کند: «در ثانیه‌های پایانی کشتی با تیلور، یک لحظه پایم روی تشک جا ماند…!». پرسش علمی و بیومکانیکی ما این است که چرا و چگونه این پا جا ماند؟! خاک اول و حتا یکی دو بار بیرون رفتن از تشک و از دست دادن امتیاز با ۲ کشتی‌گیر نه‌چندان خوب دورهای اول و دوم و دیگر کنشگری‌های این‌چنینی وی در تمرین‌ها نیازمند آنالیز بیومکانیکی هستند. یا هنگام زیرگیری آرتور نایفون اف روس، اگر روسی در زیرگیری اشتباه تکنیکی نمی‌کرد و بر خلاف اصول علمی پای داخلش را ستون نمی‌کرد و بدنش را جمع و درنتیجه مرکز ثقلش را به‌جای عقب دادن به جلو نمی‌آورد و در واکنش یزدانی، دست داخلش را به‌جای ستون کردن، جمع نمی‌کرد، به‌یقین در بهترین حالت، یزدانی مجبور می‌شد، برابر عادت، با نشیمن روی تشک بنشیند و سراغ کنده‌های ناموفق در چنین وضعیتی برود! در آن لحظه‌ها که امتیازها ۳ بر ۱ به نفع یزدانی بود، معلوم نبود داوران، نتیجه و سرنوشت کشتی را چگونه اعلام و تعیین می‌کردند؛ اما اشتباه تکنیکی مهلک روسی و هوش و زیرکی یزدانی، این تهدید ۳-۳ شدن و به رده‌بندی رفتن را به فرصت ۷ بر ۱ شدن و رفتن به فینال تبدیل کرد.
 در فینال المپیک، یزدانی، منطقی‌تر و بسیار بهتر از ۲ مبارزه‌ی گذشته‌اش با تیلور مبارزه کرد اما محافظه‌کاری و دور شدن بیش‌ازاندازه از اصل شیوه‌ی تهاجمی‌اش از یک‌سو و گام برداری نامتعادلش همراه با دیگر اشتباه‌های فنی و روانی در کل ۶ دقیقه و به‌ویژه در ۲۰ ثانیه‌ی پایانی، با وجود تمام شایستگی‌هایش برای گرفتن مدال طلا، رشته‌ها را پنبه کرد!
 یکی دیگر از کاستی‌های مکمل گام برداری‌های یزدانی، اشکال در سازوکار تکمیل سپر دفاعی‌اش توسط دستان کنشگر او است. وی به‌جای اهرم کاری با زانوها و گارد اصولی در مبارزه‌های دور و نزدیک، دست‌هایش بیرون از کانال دست‌های حریفان به سمت شانه‌های آن‌ها می‌رود و علاوه‌ بر آن، دست گارد حریف را به جای مهار کردن، آزاد می‌گذارد!
 اصول اهرم کاری بیومکانیکی حکم می‌کنند که برعکس، حسن هنگام سرشاخ، غیر از شرایطی استثنایی مانند پیش انداختن‌ها و برخی فنون دیگر باید دست‌هایش را در کانال داخلی دست‌های حریف قرار دهد و با اهرم کاری آن‌ها، دست گاردش جلوی شانه و ترقوه حریف، چه دست‌ راست باشد، با پنجه‌ها و چه آرنج خم باشد، با اهرم کاری آرنج و با دست دیگر، دست گارد حریف را مهار و مانع مانور و کنشگری و گرفتن ابتکار عمل او شود.
 همچنین «قطر ظاهری یا زاویه دید» او بلندتر از قطر ظاهری و زاویه دید حریف است. مجموع این وضعیت پر از اشکال بیومکانیکی، برای یک زیر گیر حتا متوسط، شرایطی ایده‌آل را تعیین می‌کند درنتیجه سپر دفاعی او را قابل‌نفوذ و آسیب‌پذیر می‌کند! با بهره‌گیری از این ضعف تاکتیکی است که تیلور و حتا برخی کشتی‌گیران دیگر به پاهای یزدانی می‌رسند یا گاهی او را خاک یا پایش را از تشک خارج می‌کنند!
 علاوه ‌بر آن، حسن و دیگر کشتی‌گیران مانند اطری، دفاع از زیر یک و دوخم از مچ پاها تا بیخ ران‌ها و همچنین بدل‌کاری با استفاده از کنده کشی‌های ماهرانه مختلف را باید به شکلی ویژه و اصولی در برنامه‌های اصلاحی خود بگنجانند. به‌عنوان گواه در اجرای کنده سردست یا گردون، پای جلوی اطری به‌جای توی بدن حریف رفتن، ستون می‌شود و این ستون نا به‌جای خودی، مزاحم اجرا و به سود حریف بکار گرفته می‌شود!…؟
 کشتی ایران، چه در حمله و دفاع منطقی، چه بدل‌کاری و مدیریت و مهندسی فنی و دیگر چم‌وخم‌ها و فن و بندها و اصلاح زیرساخت‌های آموزشی و علمی پس از آن، باز هم کاربردی، هیچ چاره‌ای ندارد جز این‌که باید به اصول و شیوه آموزش باهوش‌ترین، کامل‌ترین و بزرگ‌ترین استاد بزرگ کشتی جهان، یعنی استاد فرخ نام و یاد عبدالله موحد روی آورد.
 استاد موحد یکی از نادر بزرگان کشتی جهان است که دقیق‌ترین و کامل‌ترین تعریف را از کشتی‌گیری در میدان نشان داده است. امتیاز بگیر و کشتی را ببر؛ امتیاز نده و کشتی را نباز! استاد در سه دوره المپیک‌های 1964 توکیو، 1968 مکزیکوسیتی و 1972 مونیخ حتا یک‌بار هم خاک نشد! در 1964 بدون باخت و بدون دادن امتیاز و در شرایط جدول پنجم شد! در مکزیکو بدون خاک شدن قهرمان المپیک شد. در المپیک مونیخ، پس از آن الم‌شنگه های سپهبد حجت رییس وقت سازمان تربیت‌بدنی که با رفتار نسنجیده خود اعصاب و روان تیم به‌ویژه استاد موحد را به هم‌ریخت، استاد پس از یک برد یک‌طرفه که منجر به پارگی ماهیچه‌ها و رباط‌ها و تاندون دست و کتفش شد با تجویز پزشکان از دور مسابقه‌ها کنار کشید. در کشتی آزاد جهان، حتا الکساندر مدوید و بوایسار سایتیف و در کشتی فرنگی غیر از الکساندر کارولین، قهرمانی نمی‌بینیم که در سه دوره المپیک حتا یک‌بار در برابر بزرگان وزن خود خاک نشده باشد!
 استاد موحد علاوه بر سه دوره المپیک، در پنج دوره مسابقه‌های جهانی که پنج مدال طلای پی‌درپی گرفت، بازهم یک امتیاز فنی به هیچ‌یک از بزرگان جهان نداد! یعنی از المپیک ۱۹۶۴ توکیو تا ۱۹۷۰ ادمونتون کانادا و به مدت ۷ سال به‌علاوه در المپیک نیمه‌تمام مونیخ، درمجموع ۸ سال کشتی جهانی و المپیک، بدون دادن یک امتیاز فنی!…؟
 کشتی ایران و حتا حسن یزدانی بزرگ، اگر می‌خواهد تا المپیک پاریس و حتا سال‌های پس از آن، بازهم یکه‌تازی کند، چاره‌ای ندارد، از دیدگاه اصول آموزشی، کشتی را به شکلی تعریف کند و نمایش دهد که امتیاز بگیرد و امتیازی ندهد! کشتی‌ ایران، با وجود تمام فرصت سوزی‌ها و بی‌تدبیری‌ها و خودزنی‌های ملی مدیران، رده‌ی بالای ورزش کشور و برخی رییسان گذشته فدراسیون کشتی، باید از اندیشه و تفکر کشتی‌گیری، پنجه‌ها و دست‌های شیرافکن و نظام هم اهنگ حمله‌ای، دفاعی، بدلی، مدیریت فراگیر مهارتی و روانی اقتدارگرایانه استاد بی همال کشتی جهان در وزنی که بیشترین فراوانی جمعیت را در یوی (U ) وارونه آنالیز جمعیتی جهان را دارد، بهره‌برداری لازم را ببرد.
 از دیدگاه نگارنده به‌عنوان یک شاگرد کوچک، در هر بند انگشت و هر مفصل بالاتنه و پاهای استاد موحد، یک مغز اندیشمند و ممتاز «کشتی خوان» وجود دارد که حریف روبه‌رو را هم شیدا و سرگردان می‌کرد و هم بی کاره…!
 افسوس که ورزش و کشتی ایران نه ظرفیت و نه لیاقت بهره‌گیری از علم و دانش بسیار پیشرفته این سرمایه ملی و جهانی و این تهمتن زمانه را نداشت؟! افسوس که رستم‌های زمانه را به افسون و نیرنگ به چاه‌های شغادهای نابرادر می‌غلتانند و به افسون و نیرنگ ز شه نامه بیرون می‌کنند…!
 حال این مشکلات اصولی فنی را در کنار داوری‌های همراه با اشتباه‌های سهوی و عمدی، اضطراب و استرس بیش‌ازاندازه و چند لحظه غفلت در کوچینگ و دیگر عوامل بگذاریم، در و تخته به هم جفت و جور می‌شوند. تدبیرهای فنی دیگری درباره‌ی تاکتیک ضد کشتی تیلور که حامل دو جرم بزرگ و هم‌زمان مقررات داوری یعنی «هم فرار از فن و هم فرار از تشک» ‌است، با اندکی اندیشه، می‌توان این تاکتیک و کل استراتژی این کشتی‌گیر آسیب‌پذیر آمریکایی را به ضد خود وارونه کرد.
 نکته‌ی قابل اشاره‌ی دیگر این است که آقایان طراحان و استراتژین های عزیز! کشتی‌گیران دلاوری که دل در گروی شاد کردن دل و حال هوای مردم ایران دارید! حسن آقای یزدانی! آقایان و خانم‌های ارجمند مربی کشتی آزاد و فرنگی! فن و بند «یک دست‌ - دو دست» را که هم فنی فراگیر و هم تاکتیکی اثرگذار است از زیرزمین و جعبه‌های فنون فراموش‌شده کشتی‌گیران کشتی ایران بیرون آورید و گرد و غبار از آن بزدایید!
 بهره‌گیری اصولی از «یک دست‌ - دو دست» هم فنی حمله‌ای و گسترده و هم تاکتیکی است برای ری کاوری و دفاع منطقی و رو به جلو، هم مهار و هم خنثا‌کننده‌ی حالت تهاجمی حریف و هم نشان دادن به داور و تماشاگر که ما کشتی‌گیر و مدیر برتر روی تشک مسابقه هستیم، این فن و بند، یکی از بهترین تاکتیک‌های مقطعی حمله‌ای و دفاعی، بدلی و مدیریتی است که کشتی‌گیران روسی به‌خوبی از آن بهره برده و از آن انواع مدال‌های جهانی و المپیک را به سینه می‌زنند.
 یزدانی در مسابقه‌ی انتخابی درون اردویی با قاسم‌پور، لحظه‌هایی از این فن غریب و مظلوم چندمنظوره سود برد. این شمشیر برنده و سلاح کارا را از نیام و تفکر ضد فن و بند کشتی ایران به درآوریم و زنگار هم تاکتیک و هم استراتژی «هل دادن، اگر شد زیرگیری و باراندازی» را از کشتی موجود ایران بزداییم.
 آنالیز فنی که تنها یکی از راه بردهای آنالیز فراگیر است، دارای رویکردها و شیوه‌های گوناگونی است. برای پایان دادن به این بحث فنی و یادآوری و پندگیری مربیان ارجمند و کشتی‌گیران دلاور کشورمان، به گوشه‌هایی از نگرش‌های چهار تن از شاخص‌ترین کشتی‌گیران بزرگ جهان، یعنی امام علی حبیبی، منصور مهدی‌زاده، عبداله موحد و ابراهیم جوادی در زمینه آنالیز و چگونگی مبارزه با حریفان، به کوتاهی اشاره می‌کنیم:
- امامعلی حبیبی بزرگ در یکی از گفت‌ هایش با رسانه‌ها درباره‌ی چگونگی اندیشه و نگرشش به حریفان می‌فرماید: هنگامی‌که روی تشک می‌رفتم، احساسم این بود که من یک ببر گرسنه هستم و برای شکار آهو آمده‌ام؛
 -ü پهلوان منصور مهدی‌زاده درباره‌ی پرسش نگارنده که حریفانت را چگونه آنالیز می‌کردید؟، فرمود: «من با کشتی حریفانم کاری نداشتم و با کشتی خودم کار داشتم، با خیال آسوده آرامشم تا آن اندازه بالا بود که به مربیان و دوستان می‌گفتم: من می‌خوابم، دو کشتی مانده به مسابقه‌ام مرا برای گرم کردن بیدار کنید…!»؛ لازم به یادآوری است استاد مهدی‌زاده از سال ۱۹۶۰ رم تا ۱۹۶۸ مکزیکو تمام بزرگان جهان را که قهرمان جهان و المپیک شدند، با شکست روبرو کرد احمد آییک، آناتولی آلبوم، بوریس گورویچ، حسن کنگور و… در شمار مغلوبان این پهلوان با شخصیت و بااقتدار بودند. استاد می‌فرمود تا آن اندازه به بیداری و استواری پاهایم اطمینان داشتم که هر کشتی‌گیری برای زیرگیری می‌آمد، در دلم می‌گفتم: ای بیچاره…! یکی از واکنش‌های پهلوان را که استاد قاسم فارسی عکس‌های آن را به زیبایی ضبط و ثبت کرده، تاباندن کنده‌ی حسن کنگور قهرمان جهان و المپیک و پرآوازه‌ی ترکیه است…؛
 ü- استاد موحد درباره فرآیند مبارزه‌هایش با حریفان، فرمودند: «من هیچ‌گاه به باخت فکر نمی‌کردم و به سبک و روش کشتی خودم پای‌بند بودم و اطمینان داشتم…»؛
 -ü از استاد ابراهیم جوادی درباره‌ی دغدغه و از استرسش با حریفان پرسیدم، فرمودند : «یکی از بهترین لحظه‌های عمرم هنگامی بود که داور سوت آغاز مسابقه را می‌زد!. انگار در جشن عروسی خودم شرکت کرده باشم، تشنه مبارزه بودم…! ».
 برای پایان دادن به این بحث فنی، یادآوری خاطره‌ای آموزنده از استاد موحد را مفید می‌دانم. در مسابقه‌های جهانی ۱۹۶۲ تولید و که پس از چند سال به‌ناحق پشت خط نگه‌داشتن استاد موحد جوان، به‌اجبار ایشان و منصور سرداری را به‌عنوان کشتی‌گیران ذخیره وزن‌های چهارم و سوم، همراه بردند. امام علی حبیبی شیرافکن دوران که روش کشتی‌اش تهاجمی، سرعتی و روبه‌جلو و بسیار فنی بود و در چند مسابقه داخلی و المپیک رم هم در چاه‌های سر راه این شیوه روبه‌جلو که مانند شمشیری دودم است، گیر افتاده بود، در کشتی فینالش از استاد موحد، جوانی که هنوز رزرو تیم ملی بود و مدال و عنوان جهانی نداشت، می‌خواهد که روی صندلی کوچینگ او بنشیند! استاد موحد به ایشان می‌گوید: شما از ناحیه بازو دچار آسیب‌دیدگی و مو برداشتن استخوان بازو شده‌اید، از طرفی حریف فینال یعنی پتکودر منجیف بلغاری یکی از صاحب‌نامان و برنده‌ی چندین مدال ارزشمند جهانی و المپیک است، کشتی‌گیری زیرک و خطرناک است. اگر بخواهی به روش خودت و با یورش‌های پی‌درپی با او زیرورو شوی، ممکن است یا آسیب دستت تشدید شود و نتوانی به مسابقه ادامه دهی یا حریف از فرصت‌ها استفاده کند و شما را غافل‌گیر کند. در نتیجه، به شرطی برای کوچینگ شما کنار تشک می‌آیم که حساب‌شده و بدون ریسک غیرضروری مبارزه کنی و به حرف‌هایم گوش کنی! حبیبی بزرگ، قهرمان المپیک و برنده‌ی بی‌رقیب ۲ مدال طلای جهانی‌های ۱۹۵۹ تهران و ۱۹۶۱ یوکوهاما و یکی از استثناهای شگفتی‌ساز صاحب سبک انفجاری جهان با استاد موحد، ذخیره جوان تیم پیمان می‌بندد که به حرف او گوش کند. حبیبی بااقتدار حریف را شکست می‌دهد و سومین مدال طلای جهانی‌اش را زینت‌بخش گردن و سینه‌ی ستبر اش می‌کند و با ۴ مدال طلای جهان و المپیک، کشتی قهرمانی را بدرود می‌گوید…
 حبیبی بدون دور شدن از اصل کشتی تهاجمی‌اش، بسیار منطقی و حساب‌شده و در فرصت‌های لازم با هم آهنگی یار کنار تشک، مانند اژدها، بدون ورود و خروج و به هم پیچیدن‌های غیرضرور، با ضربات قاطع، ناگهانی و چکشی، یکی از بزرگ‌ترین حریفان خود را در فینال هیچ‌کاره و فلج کرد و او را شکست داد، بدون تشدید آسیب استخوان بازویش!
 این خاطره پندآموز، یکی از نکته‌های ظریف و اصولی دریای علم و دانش استاد برای مربیان و کشتی‌گیران است. بی راه نیست که این نگارش را جلوه‌گر کنیم به سخن گران‌سنگ استاد موحد، پهلوان «گم نام» شعر و ادب ایران که در بخشی از شعر پربار «پهلوان یا قهرمان؟!» می‌فرماید: زور و فن و عقل و جرات، توامان بایدت تا شوی یک قهرمان هر که را این چهار با هم جفت نیست بر وی و زحمات وی باید گریست…!
* سخن پایانی این است: پس از سال‌ها رنج و سختی و کسب آمادگی‌های فراگیر، اگر شرایط آب‌وهوایی مساعد باشد، کوه‌نوردان حرفه‌ای در چند هفته می‌توانند بر فراز قله اورست بایستند؛ اما سقوطشان تنها ۸ ثانیه زمان می‌برد! اگر بااستعداد باشیم، پس از 8-12 سال کوشش و رنج بی ور، ظرفیت فنی و روانی ایستادن بر سکوی المپیک را پیدا می‌کنیم، اما حسن یزدانی و گنو پتریاشویلی و برخی دیگر از کشتی‌گیران فرنگی و آزاد نشان دادند برای سقوط از سکوی نخست و از دست دادن مدال طلای المپیک تنها ۱۷ تا یک ثانیه کفایت می‌کند!
 به یاد بسپاریم، زمان کشتی ۶ دقیقه نیست! دقیق‌تر، ۳۶۰ ثانیه است با احتمال ۱۴۴۰ فرصت کنشگری برابر استانداردهای جهانی! اولین و آخرین کنش‌های ما، رعایت اصول و آداب اخلاق برد و باخت است.

دیدگاه‌ها  

#1 اکبرمریدی 1400-07-16 17:13
خداقوت خسته نباشید امیدوارم دست اندرکاران ورزش کشتی بهره برداری اصولی رافراهم نمایند
نقل قول کردن
#2 حیدری 1400-07-18 15:37
استادموسوی بابت مطالب علمی سپاسگزارم مهمترین راه برون رفت از بن بست های خواسته ویا ناخواسته دررشته پرافتخار کشتی ورود دانش است.
نقل قول کردن
#3 مهران 1401-06-26 12:20
آقای دبیر جواب بده
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا