۴- نقش منفی برخی گزینشها و انتخابهای غیرعادلانه، غیرعلمی و فرسایشی کشتی ایران در نتایج المپیک توکیو ۲۰۲۰ (۲۰۲۱)
در بررسی کارشناسی عمل کرد تیمهای کشتی فرنگی و آزاد کشورمان در المپیک توکیو ۲۰۲۰ (۲۰۲۱)، به شکل کلی با توجه به پیشینه و قابلیتها و ظرفیتهای فنی و روانی کشتیگیران، غیر از محمدرضا گرایی و با اختلاف اندکی، حسن یزدانی، ۹ کشتیگیر دیگر ما در اندازههای قابلانتظار خود ظاهر نشدند و نتیجهی درخور جایگاه خویش را به دست نیاوردند!
یعنی با توجه به مهندسی ارزشها، کشتیگیران هر دو تیم ما در میانگینها، همراه با یک ره اورد متوسط، نتوانستند بیش از نیمی از قابلیتهای مهارتی و روان حرکتی خود را نشان دهند! در نتیجه، مانند بسیاری از المپیکهای ۱۹۶۰ رم، ۱۹۶۴ توکیو، ۱۹۶۸ مکزیکو، ۱۹۷۲ مونیخ، ۱۹۷۶ مونترال، ۱۹۹۶ آتلانتا و... به کمترین حق خود رسیدیم و زیانهای مادی و معنوی قابلاندیشهی متحمل شدیم! اگر به درستی آسیبشناسی نکنیم، در آینده این موضوع بازدارنده بازهم تکرار خواهد شد.
این یک برآورد کارشناسی واقعبینانه است که هر دو تیم کشتی ایران این قابلیت را داشتند و میتوانستند ۳ - ۴ مدال که رنگ آنها ۲-۱ طلا برای آزاد و ۳-۲ طلا برای فرنگی و در مجموع ۸-۶ مدال رنگارنگ که دستکم ۳ مدال آن طلا باشد، کسب کنند. با کسب ۴ مدال طلا، نقره و برنز در نتیجه نهایی هر دو تیم ما، یک چشمشان خندان و یک چشم دیگرشان گریان شد.
اگر بخواهیم به روش سنتی ناکارآمد، بدون آنالیز علمی حکم محکومیت این یا آن به ویژه سرمربیان، مدیران فنی و کادرهای فنی به عنوان یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده در کسب پیروزیها و شکستها بدهیم، کاری کارشناسی و قضاوتی منصفانه نخواهیم کرد.
به عنوان گواه، در اغلب تحلیلهای شتابزده و یکسویه نگر، با اشاره به موضوع درستی مانند ناکافی بودن توان لاکتات (لاکتیک) و کمبود استقامت و توان ویژه در وقتهای دوم، فوری حکم به محکومیت برنامه آمادهسازی که به غلط به «بدنسازی» کشتیگیران نامور شده، میدهند و حکمهایی پیرو آن درباره گناه کبیره و اخراج یکی و زدن ضرب و زنگ برای جلوس یکی دیگر را نیز صادر میفرمایند! ...؟
برای داوری دربارهی شیوههای درست یا اشتباه آمادهسازی جسمانی، مهارتی، روانی و دیگر پیوستهای آن مانند متابولیزم و کاتابولیزم یا سوخت و ساز و ریکاوری در جز و کل برنامههای تمرینی و مسابقهای که مرکب از ورزش تخصصی کشتی بهعنوان اصل و پایه بهاضافه دیگر ورزشهای مکمل است، هر کارشناسی نیازمند به کسب آگاهیهای آماری ۱۶-۱۵ اردو و ۱۶-۱۵ برنامهی انتقالی یا ترانزیتی کوتاهمدت میان اردوها دربارهی تقویم، کمیت و کیفیت حجم و شدت تمرین و ریکاوریهای جز و کل و رعایت اصول علمی در سراسر پروتکلهای تمرینهای عمومی و اختصاصی و ویژهی فردی و تیمی و تیپر (Taper ) و مسابقههای تدارکاتی و... است.
کارشناس خبره برای آنالیز و داوری دربارهی راه بردها و عوامل فنی کامل اثرگذار در فرایند آمادگی فراگیر و در نتیجه جسم و جان مبارزهگر هر کشتیگیر، نیازمند این آگاهیها و آمار کمی و کیفی است. در جز و کل پروتکلهای تمرینی، میزان کل ساعتهای (حجم) تمرین، کیفیسازی این حجم (زمان، مسافت، تناژ و دیگر واحدهای سنجش قابلیتهای فیزیولوژیکی و بیومکانیکی و...) به لحاظ پاسخگویی به چند و چون شدت تمرین در هر سه نظام یا سیستمهای انرژی غالب و مغلوب، چند و چون عوامل آمادگی عضلانی، آمادگیهای روانی (عمومی و ویژه) و سوخت و ساز متناسب با کالری سنجی تمرینهای سبک تا سنگین و موضوع بسیار مهم و پیچیدهی ریکاوری در جز و کل فرآیند تمرینها و مسابقهها است. اگر این آمار و دادههای دیگر آگاهیهای پیوست را در دست نداشته باشیم، نمیتوانیم یک آنالیز علمی و داوری کارشناسانه را ساماندهی کنیم.
علاوه بر نقش کلیدی آمادهسازی فراگیر، نقش چگونگی آسیبها و بیماریها و خطرهای عوامل زیانرسان به فرآیند تمرینها مانند سلامت پزشکی، آسیبدیدگیها و بیماریها، بیش یا کم تمرینی، سازگاریهای فیزیولوژیک با شرایط جغرافیایی در مکانهای تمرین و مسابقه و دیگر عوامل باید موردبررسی کارشناسی قرار گیرند تا کارشناس دربارهی درستی یا کاستیهای برنامههای اجرایی تمرینهای آمادگی فراگیر، داوری درست و عادلانهای انجام دهد.
پرسش ما از این دوستان ما این است که آیا آمادگی فراگیر عمومی و ویژه، تنها به کارهای فنی روی تشک و حاشیه آن و دیگر میدانها و ابزارهای پیوست بستگی دارد؟ آیا عوامل دیگری مانند شرایط اقلیمی مکانهای تمرین و مسابقه، چگونگی سوختوسوز کالری و پایش وزن، چگونگی رفت و آمد یا ترانزیت و اثر پرواز زدگی (jet laT) و سازشپذیری ساعت بیولوژیکی و نقش مقررات داوری و دیگر حوادث و عوامل اثرگذار هم با شدت و ضعفهای معینی نمیتوانند بهترین برنامههای فنی را به گونهای در هم بریزند که کشتیگیرانی مانند اطری، قیاسی، حسینخانی، محمدیان، علیمحمد گرایی و... در کشتیهای با حریفان در اندازه یا کمتر از خود حتا نتوانند یک میانگین متوسط از قابلیتهای خویش را نشان دهند؟
برای بررسی این افت و فرودهای جسمانی، مهارتی و روانی باید تمام موارد اشاره شده را مورد ارزشیابی قرار دهیم. این که آمادگیهای فراگیر کشتیگیران ما، لنگ میزد، دید و حکم کلی درستی است؛ اما در بحث چونوچراها، نسبت دادن این ضعف به تنها یکی از عاملهای اثربخش، بدون در نظر گرفتن نقش دیگر عوامل، نمیتواند یک نتیجهگیری علمی و درستی فراروی ما قرار دهد.
با پذیرش این نگرش فراگیر و علمی به برخی از عوامل اثرگذار در آمادگی نامطلوب کشتیگیران فرنگی و آزادمان در المپیک توکیو اشاره میشود:
یکی از این عوامل که به شکل نسبی در فرآیند آمادگی کشتیگیران اثر منفی گذاشت، چگونگی نقش فرآیند انتخاب کشتیگیران بود!
انتخابیهای چند چهرهی ما چه در آزاد و چه در فرنگی، نظامی قانونمند و یکپارچه برای تمام مدعیان عضویت در تیمهای ملی کشورمان نبود! ماراتن این انتخابیهای چند گونهی تیمهای ما از نظر فلسفی در دامنهای از مکتب «همه یا هیچ» پیروی میکند! از دیدگاه کارشناسی به جای برگزاری مسابقههای انتخابی بر پایه دو اصل «علم و عدالت»، در بخش قابل ملاحظهای ترکیبی پاندولی از بی یا کم عدالتی و ضد علمی بود؟!
گواه در بی یا کم عدالتی: حذف غیرقابلتوجیه و خود زنانهی دلاور شجاع و بزرگی مانند سعید عبدولی یا مهرداد مردانی و مهدی محسن نژاد در رقابت با حریفان برگزیده یا منتصب، ایجاد فضای سرشار از دافعه و فرسایش روانی کشتیگیرانی مانند حسینخانی و... پیش و پس از تحمیل خود به کادرهای فنی!
نمونههای غیرعلمی: در تنگنا و بیم وامید فشار فرسایشی جسمانی و روانی حسینخانی و یونس امامی، مرتضا (مرتضی) قیاسی و امیرمحمد یزدانی، برگزاری فرسایشی انتخابیهای وزن ۷۴ و ۹۷ کیلوگرم آزاد در جام زیلکوفسکی و ۹۷ و ۱۳۰ کیلوگرم فرنگی در جام پیت لاسینسکی لهستان نزدیک به ۲ ماه به مسابقههای المپیک!
فشار همه جانبهی روانی و فیزیولوژیکی و حاشیههای این انتخابیهای از نظر شکل و زمان اجرا، نامناسب، باعث شد این منتخبان، پیک آمادگی اصلی المپیکشان را به لهستان ببرند فلات و کزاز و سیر نزولی خود را به توکیو سوغات ببرند! ...؟ فرقی هم نمیکرد، حتا اگر بازندههایی مانند امامی، کریمی و شعبانی، بالی یوسفی هم انتخاب میشدند، به دلیل این انتخابی بد هنگام و نا به جا، آنها هم در توکیو نمیتوانستند «خودشان» باشند؟!
علاوه بر این، رفتارهای غیر آموزشی و غیر جاذب و درهم شکستن روان حسینخانی مظلوم و ایزوله کردن او در اردوها مانند یک کشتیگیر تحمیلی به دلیل یک انتقاد درست یا نادرست، از او یک کشتیگیر مسخشده و بیگانه با رزمندگی ساخته بود که به انتظار بایستد یک آمریکایی نه بهتر از خودش، راحت او را شکست دهد و جسم و جان فرسودهاش را از اینهمه فشار روانی سهمگین اردوگاه خودی برهاند! ...؟
آیا اگر هادی ساروی در اوج (پیک) آمادگی روانی و مهارتی خود بود، آن کشتی قابل انتقاد را به آرتور الکسانیان کشتیگیر نام دار اما در سالهای افول ارمنستانی میباخت؟ آیا یکی از عوامل اثرگذار در اوج نبودن او، همین مسابقهی حیثیتی و پرفشار و نا بهجای پیت لاسینسکی در لهستان با بالی و بختک دیگر حریفان خارجی نبود؟ ...!
یعنی با حسن نیت و با دست خود، تعدادی از کشتیگیران آزاد و فرنگیامید خود را در لهستان تخلیه کردیم و در خلسهی رهایی از غول انتخابی، آنها را به المپیک فرستادیم و شد آنچه نباید میشد؟!
این پندناپذیری ما در شرایطی است که دهها سال است دانشپژوهان علم برنامهریزی، سفارش میکنند که در ورزشهای انفرادی مسابقات انتخابی برابر اصول علمی در فاصله زمانی ۴-۳ ماه به مسابقهی هدف برگزار شوند و قهرمانان بزرگ هم نمیتوانند در یک سال بیش از ۲-۱ به اوج آمادگی برسند.
شوربختانه همین بلا را در برخی از وزنها، مجدد داریم سر کشتیگیران شرکتکننده در مسابقههای جهانی ۲۰۲۱ نروژ میآوریم! لازم به یادآوری است، این موضوع برای یک شیوهی سنتی ضد علمی و بیگانه با اصول انتخابی که سابقه یا در واقع سو پیشینهی برگزاری انتخابی تا پای پله هواپیما و حتا یک روز پیش از مسابقههای جهانی و... را در کارنامه خود دارد و معتقد و ملتزم عملی به این عملیات انتحاری و خود زنانه است، هیچ جای شگفتی ندارد!
با حسن نیت هم این خودزنیها را انجام میدهیم! پیشینیان نکتهسنج چه خوش گفتهاند: «با حسن نیت میتوان راه جهنم را با گل فرش کرد»!
و سرانجام خودشیفتگی به داشتههای غیرعلمی، تنها افسوسش میماند برای هرز بردن استعدادهای ناب ورزش کشورمان که قربانیان اصلی این ندانمکاریهای ضد علمی هستند؟!...
ادامه دارد...
عسکر موسوی/ کارشناس ورزش
توضیح: این مجموعه در 11 قسمت منتشر خواهد شد.
مطلب مرتبط:
ادامه دارد...
عسکر موسوی/ کارشناس ورزش
توضیح: این مجموعه در 11 قسمت منتشر خواهد شد.
مطلب مرتبط: