ششم فروردینماه 97 در بحبوحهی سفر و دیدوبازدید و شیرینی تعطیلات، شوک بزرگ یک خبر کاممان را تلخ کرد.
خبر، از ویرانی پل دره خزینه پلدختر به دست افراد ناشناس حکایت داشت که پس از تخریب از سمت روستای ماژین به پایین افکنده شده بود.
تمام کسانی که قبل از تخریب پل، شانس و فرصت حضور و نظاره آن را داشتند، معتقد بودند که در صورت مهیا شدن امکانات مناسب برای این پل، منطقه میتواند پذیرای هزاران گردشگر داخلی و خارجی باشد.
سال 1394 با راهنماییهای عطا حسنپور کارشناس ارشد باستانشناسی کشور، پایگاه خبری یافته درصدد برآمد که غبار فراموشی و نسیان را از این جاذبه بیبدیل بزداید و آن را به مردم استان و کشور معرفی نماید.
به همین منظور آقای عباس ملکی خبرنگار یافته که اتفاقاً دارای زمینه مشترک تحصیلی با این موضوع بود، با حضور در محل و تحقیقات عملی به اطلاعات ارزشمندی در این خصوص دست یافت.
به همین منظور آقای عباس ملکی خبرنگار یافته که اتفاقاً دارای زمینه مشترک تحصیلی با این موضوع بود، با حضور در محل و تحقیقات عملی به اطلاعات ارزشمندی در این خصوص دست یافت.
یافتههای خبرنگار یافته حاکی از آن بود که فاز نخست عملیات مطالعاتی و جانمایی اولیه ساخت سد کرخه 2 به دلیل وجود گسل در این مکان، تعطیل و فاز مطالعاتی دوم به فاصله یک کیلومتر از مکان فاز نخست آغاز شده بود.
در همین راستا و به دلیل تسهیل در نقلوانتقال کارگروه مطالعاتی و تجهیزات مربوطه، در بهار سال 1382 ساخت پل دره خزینه شروع و در پاییز همان سال نیز پایان یافته بود.
پس از پایان یافتن مأموریت کارگروه مذکور، پل به همان صورت به حال خود رها شده بود که بهعنوان معبری برای تردد افراد بومی، استفاده میشد.
محاسبات دقیق مهندسی صورت گرفته توسط مهندس ملکی مؤید آن بود که پل معلق لرستان با دهنهای به عرض 80 سانتیمتر و طول 112 متر بر ارتفاعی بیش از 85 متر از کف دره و رودخانه احداث شده است.
همین اطلاعات نویدبخش کشف منطقهای بکر و جدید در حوزه گردشگری بود که با دارا بودن پتانسیل بالای گردشگری طبیعی، میتوانست خاستگاه ایجاد فعالیتها و اَشغال نوینی باشد بلکه بتواند اندکی از بیکاری جوانان بیپناه پلدختری و فقر استان بکاهد و التیامی باشد بر تمام راهکارهای اَبترِ کارآفرینی ارائهشده از سوی مسئولین ذیربط.
بعد از معرفی منطقه و پل دره خزینه در "یافته"، شاهد حضور صدها نفر گردشگر بومی و غیربومی در محل بودیم که باعث شد اتفاقی تازه در این حوزه رقم بخورد که تا بیش از این اصلاً وجود خارجی نداشت.
و آن اتفاق حضور نام دره خزینه در تمام موتورهای جستجوی جهانی منجمله گوگل، یاهو، موزیلا فایرفاکس و... بود که صدها صفحه از اینترنت را در نوردید و باعث شد دره خزینه را با سایر قسمتهای گردشگری جهان مقایسه و سنجش شود.
اما این پل که میتوانست نقطه تحول اقتصادی منطقه شود تخریب شد و گویی باری از روی دوش مسئولان برداشته شود و این موضوع تازگی ندارد، ما سالهاست به علت نداشتن جواب، سؤالها را پاک میکنیم و شفای باغچه را در انهدام باغچه میبینیم.
پل دره خزینه فرو ریخت و کک هیچ مسئولی هم نگزید تا همچنان این سؤال، بیپاسخ بماند که چرا لرستان کهن با قدمتی 1400 ساله و برخورداری از بیش از 100 پل تاریخی که بازتاب درخشانترین دورههای معماری و مهندسی عصر خویشاند، اینچنین در هر دو حوزه (هم در حفظ و جلوگیری از تخریب پلهای قدیمی و هم در ساخت پلهای جدید) علیل و ذلیل است.
مگر حوزه گردشگری بدون ایجاد مسیر و پلهای دسترسی معنی میدهد؟
از تاریخ معرفی پل 36 ماه و از تاریخ تخریب آن نیز ماهها گذشت و جالب است که چه در زمان وجود و حیات پل و چه در زمان ممات و تخریب و بعد از آن، هیچگونه اهتمام و تلاش جدی برای حفظ و یا ساخت نمونه مشابه در دستاندرکاران و مسئولین دیده نشد و فقط تنورِ وعدههاست که روشن و پر حرارت است
به یاد داریم که در روز 9 فرودین 97 و به فاصله سه روز پس از تخریب پل آقای رضا آریایی در کسوت سرپرست وقت معاونت هماهنگی استانداری لرستان، استفاده از مشاورین متبحر را جهت ساخت پلی با پارامترهای جهانی در ایام بعد از تعطیلات نوروز را وعده داد.
هرچند آریایی چند روز بعد بهعنوان فرماندار بروجرد انتخاب شد و جای خود را به مرادپور داد؛ اما انتظار میرفت که این موضوع دغدغهی همهی متولیان اداری استان باشد و با جامه عمل پوشاندن به این وعده، اندکی از تألم پلدختر بکاهند.
البته مرادپور هم که نمیخواست در عرصه وعده و وعیدهای هوازی از قافله عقب بماند، در 23 اردیبهشتماه همان سال از وعده شیرین دیگری رونمایی نمود؛ مبنی بر اینکه سرمایهگذاری لرستانی که مقیم خوزستان میباشد جهت احیای پل اعلام آمادگی نموده است.
اما پس از گذشت ستلها مسیر ورود سرمایهگذار همچنان از غبارِ سواری خوزستانی خالی ماند.
هرچند تحقیقات میدانی حکایت از آن دارد که ادامه کار به میراث فرهنگی واگذار شده و میراث فرهنگی نیز میراث دار وعدههای سرخرمن.
این وعده بازیها و قولهای بیاساس به همین جا ختم نشد و موسی خادمی استاندار لرستان بعد از فروریختن پل دره خزینه، بهمانند دیگر مدیران مردمی و زحمتکش، در پستی اینستاگرامی از تلاشهای مجدانه برای استفاده از ظرفیت گردشگری دره خزینه در سال 97 خبر داد و گفت "آقای کاظمی نماینده مردم و فرماندار پلدختر نیز پیگیر موضوع هستند. با عنایت به اینکه دره خزینه به منطقهای شناختهشده در مبحث گردشگری مبدل شده، قرار شد پس از انجام بررسیهای فنی و اقتصادی و مشورت با سازندهی اولیه، بودجهای برای ایمنی و بهسازی جاده دسترسی به پل، اختصاص یابد."
آنچه در این میان بارز و هویداست، وعدههای متعدد و بیپشتوانه مسئولین است که محقق نمیشوند و فرصتهایی که یکی پس از دیگری میسوزند و دود هوا میشوند.
سال 97 و 98 به پایان رسید و تا شروع سفرها بیشمار فرصتی زیادی باقی نمانده، لرستان بهعنوان شاهراه شمال جنوب کشور پذیرای مسافران فراوانی خواهد بود یا به مقصد لرستان میآیند و یا در مسیر عبور چند روزی را در استان اتراق مینمایند.
با وجود این فرصت محدود، همچنان ساخت پل در مکان قدیم یا جدید دغدغه مسئولین استانی نیست؛ اما کافی است خواست ساخت پل دره خزینه از سمت مسئولین بالادستی به استان ابلاغ شود که در آن صورت خواهیم دید برای اظهار ارادت و فرمانبری، چگونه یک پل که نه بلکه چندین پل در مدتزمان کوتاهی احداث میشود.
البته تا وقتیکه تمام هموغم مسئولین و متولیان گردشگری استان، روانه کردن هزاران نفر بر بام قلعه فلکالافلاک باشد (که بعداً بهصورت میلیونی از آمار آن بهرهبرداری نمایند) آیا فرصتی برای برنامهریزی و پرداختن به دغدغههایی از جنس پل دره خزینه باقی میماند؟
وقتی از مسئولی متولی در مبحث گردشگری که تصمیماتش مستقیماً با اقتصاد و معاش مردم استانش مرتبط است، بجای اندیشیدن به راههای توسعه و درآمدزایی، مفتخر است که از محل منابع استان چادر، پتو، دستشویی و حمام و ... مفت و مجانی در اختیار مسافران نوروزی قرار میدهد آیا میشود انتظار بازآفرینی داشت؟
خیل مسافران نوروزی که هیچ دست آورد مالی برای استان ندارد مهمترند یا تلاش برای احیای پلی که میتوان از آن کسب درآمد نمود؟
استانمان هر روز و هر لحظه بیشتر و بیشتر در معرض تخریب و تخطئه دیگران هم در فضای مجازی و هم در فضای حقیقی قرار میگیرد، بجای فرصت سوزیها، استانمان را توسعه دهیم تا بزرگترین تبلیغ برای دفاع رسانهای و جذب گردشگر باشد؛ تا وضع استانمان بهتر شود و فلاکت هویدا شده در سراسر استانمان، رخت بربندد.
باید سرمایهگذاران، نخبگان و مسئولینی که هنوز دلشان برای نام و توسعه استان میتپد، بکوشند تا هر چه سریعتر پلی جدیدی در دره خزینه ساخته شود تا با احداث اماکن و مراکز جانبی از قبیل رستوران، فست فود، شهربازی، مرکز خرید، قایقسواری، فروشگاه صنایعدستی و... اقتصاد ضعیف و نحیف پلدختر و استانمان اندکی رونق گیرد.
عبدالرضا قاسمی/ پایگاه خبری یافته