یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

می‌خواهم مطلبی بنویسم که باید 26 سال قبل می‌نوشتم! اما در آن روزگار نشریه‌‌اي برای چاپ این مطلب در لرستان نبود! اینک، خاطراتم را برای جوانان امروز شهرم می‌نویسم که هم سن و سال آن روز من هستند و به عشق پیروزی تیم‌ خیبر به ورزشگاه پير تختي خرم‌آباد می‌روند.
26 سال قبل در همین ورزشگاه تختی خرم‌آباد، تیم خیبر در چهارچوب اولین دوره‌ی رقابت‌های لیگ دسته اول فوتبال باشگاه‌های کشور كه معادل ليگ برتر كنوني بود مقابل آبی‌پوشان پایتخت قرار گرفت.
دوشنبه 9 مرداد 1368 ورزشگاه خرم‌آباد شاهد حضور پرشور تماشاگرانی بود که اکثرشان آمده بودند تا از نزدیک بازیکنان سرشناس استقلال و شکست‌شان را برابر نماينده لرستان ببینند؛ با توجه به اين كه 3 سال قبل از اين، پرسپوليس با نام‌دارانش در همين ورزشگاه مقابل سبزپوشان خرم‌آبادي زانو زده بود.
از سال 1365 تقريباً به صورت مرتب براي تشويق تيم‌هاي منتخب لرستان در رقابت‌‌‌های لیگ قدس و خيبر در رقابت‌هاي جام حذفي مي‌رفتم. روزهای پیروزی یک بر صفر لرستان مقابل خوزستان و شکست 2 بر صفر لرستان از تهران الف و یک صفر مقابل بوشهر را خوب به یاد دارم و لحظات آن بازي هنوز جلوي چشمانم كه اين روزها ديگر بينايي دوره نوجواني را ندارند، مجسم مي‌شود! انگار همین دیروز بود ...
داشتم از روز بازی استقلال و خیبر می‌گفتم. با بچه‌محل‌ها به ‌زحمت از مغازه‌ی لوازم ورزشی حیدری که آن موقع در خیابان مطهری بالاتر از سرچشمه و نبش يك پاساژ كوچك قرار داشت، چند بلیط تهیه کردیم. قرار بود بازی ساعت 16 آغاز شود و ما برای این ‌که جای مناسبي گیرمان بیاید از ساعت 12 راهی ورزشگاه تختي شده و پس از ورود، در ضلع جنوب غربي ورزشگاه مستقر شدیم. سال 68 سکو‌‌های قسمت‌های شرقی و غربی ورزشگاه در حال ساخت و افزایش ظرفیت بود و عده‌ی زیادی روی تیرآهن‌ها و آجرهای نیم‌بند نشسته بودند!
 تيم فوتبال خيبر خرم‌آباد 1368
تيم خيبر خرم‌آباد قبل از بازي با استقلال تهران 9 مرداد 1368
ايستاده از راست: حسن حسين‌بيگي(كاپيتان)، هدايت علايي، فضل‌الله حيدري، محسن ميرزايي، [مرحوم] علي خليلي و كرم‌ عباسي
نشسته از راست: رضا محمدي‌اصل، محسن سجادي، مهدي ميرزاده، غلام بيرانوند و رضا حاتمي


آب ‌و هوای خوش خرم‌آباد، بوی دود سیگار، عطر خوردنی‌هاي رنگارنگي كه اغذیه‌فروشان آورده بودند، بسته‌هاي چنجه (تخمه) كه روي زمين براي فروش ولو شده بود و بادی که پس از عبور از روی چمن ورزشگاه، مشام ما را نوازش می‌‌داد، احیاکننده‌ي خاطراتی است که مرا سوار بر اسب خيال دوباره به روزگار شیرین نوجوانی می‌برد ...
آن روز، عطش و تشنگی امان‌مان را بریده بود، اما از ترس این‌ که اگر براي خوردن آب به شيرهاي آب‌خوري كنار درب ورودي ورزشگاه برويم، ديگران جای ‌ما را بگیرند، از آن‌جا تکان نخوردیم و سند آن قسمت را شش دانگ به نام زده بودیم!
هر چه به زمان آغاز بازی نزدیک می‌شدیم عرصه بر ما تنگ‌تر می‌شد و مجبور مي‌شديم جمع ‌و جور‌تر بنشینیم زيرا شمار جمعيت حاضر در ورزشگاه از مرز 10 هزار نفر عبور مي‌كرد.
اکثر تماشا‌گران، هوادار خيبر - تیم‌ شهرشان - بودند و مایل به این‌که حماسه‌ي 3 سال قبل مقابل سرخ‌پوشان پایتخت به ‌نوعی در این ورزشگاه تکرار شود. آن‌ها انتظار داشتند خیبر چنان ‌که پرسپولیس را با یک گل شکست داد، امروز نیز بر آبی‌پوشان استقلال فائق آید.
به هر شکل، بازی با برتری خیبري‌ آغاز شد كه در اين روز با لباس يك دست سفيد و يقه‌هاي سبزرنگ وارد زمين شده بود و بر خلاف بازي با پرسپوليس، اين بار خيبر در نيمه اول از جنوب به شمال زمين توپ مي‌زد. چند حرکت انفرادي تکنیکی از سید محسن سجادی مدافعین نام‌دار استقلال شامل جواد زرینچه، محمدرضا شکور‌زاده، صادق ورمزیار و مصطفي اردستانی و ورزشگاه را به هم‌ ریخت و باعث شد تماشا‌گران لرستانی به وجد بیایند.
سجادی یک‌بار هم پشت محوطه جریمه استقلال با خطا متوقف شد كه اين ضربه‌ي ایستگاهی را فضل‌الله حیدری با پاي چپ راهی کنج دروازه استقلال کرد اما نوک انگشتان سعید عزیزیان دروازه‌بان آبي‌پوشان توپ را در لحظه‌ي آخر بیرون کشید و مانع از فروپاشی دروازه‌ي اين تيم شد.
به هر حال برای ما و تیم شهر ما هر چه بود، همان 10- 15 دقیقه نخست بود! تجربه‌ی جواد زرینچه، مجید نامجو‌مطلق، مرتضی یکه، محسن گروسی، شاهرخ بیانی، صادق ورمزیار، امیر هاشمی‌مقدم، جعفر مختاری‌فر و امیر قلعه‌نويی بر غیرت لری بچه‌های ما چربید و در مرتضي كرماني‌مقدمادامه بازي آن‌ها سوار بر توپ و ميدان شدند.
درست در همین لحظات كه خيبر آخرين حمله زهردارش را انجام مي‌داد "مرتضی کرمانی‌مقدم" بازیکن پرسپولیس که گويا جهت تعویض شناسنامه‌اش به خرم‌آباد آمده بود(كرماني‌مقدم سال 1344 در محله شمشيرآباد خرم‌آباد به دنيا آمد و تا 6 سالگي در خرم‌آباد زندگي كرد)، به ‌اتفاق محسن اسدی هوادار دوآتشه‌ی پرسپولیس در خرم‌آباد (ساندويچي آقا محسن آن موقع در خيابان مطهري قرار داشت و پاتوق مرحوم رضا سقايي بود) وارد ورزشگاه شد. فرياد شادي تماشاگران با ديدن كرماني در ورزشگاه به آسمان بلند شد و جهت تشویق او و تضعیف روحیه‌ی بازیکنان استقلال یک‌صدا نام "كرماني كرماني" را فریاد زدند. برخی از استقلالی‌ها كه کنجکاو شده بودند ماجرا چيست و آيا واقعاً كرماني‌مقدم در ورزشگاه حضور دارد، نیم‌نگاهی به بیرون زمین داشتند تا از صحت این موضوع مطلع شوند.
هنگام عبور از فضاي تنگ پايين سكوها، بچه‌هاي خيابان ما (خيابان سازمان) كه آقاي اسدي را مي‌شناختند و با وي دوست بودند آقای اسدی را صدا زده و از آنها دعوت كردند با کرمانی كنار ما بنشینند. لحظه‌ای چند از استقرار آن‌ها نگذشته بود که یکی از مسئولین هيأت فوتبال از دخل زمین کنار فنس آمد و کرمانی را به محوطه‌ی داخل زمین فوتبال دعوت کرد و وی نیز عازم شد، اما پس از خوردن گل سوم خیبر در اواسط نيمه‌ي دوم، طاقت نیاورد و محوطه‌ي زمین را ترک کرد. شاید هم کار واجبی داشت و می‌باید زودتر می‌رفت!
سه گل توسط قلعه‌نويی، مختاری‌فر و بهمن ترکاشوند(همان كسي كه سال 1391 مربي تيم اتحاد الشتر در ليگ دسته سوم كشور شد)، آب سردی ریخت بر حرارات وجود ما در آن گرمای شدید مردادماه خرم‌آباد! البته جز این 3 گل، یک‌بار هم نامجو‌مطلق توپ را با شوتی از راه دور به تیر افقی دروازه‌ی خیبر کوبید.
بازی رو به اتمام بود. علاقه‌ی من به دیدن چهره‌ي بازیکنان استقلال از نزدیک، باعث شد که 10 دقیقه زودتر سکوها را ترک کنم و جلوی ساختمان رختکن واقع در شرق ورزشگاه تختی بروم، زيرا مي‌دانستم نيروهاي پليس (شهرباني) معمولاً چند دقيقه قبل از پايان بازي‌هايي كه تماشاگران زيادي دارد، جلوي درب ورودي كنار نرده‌هاي فلزي منتهي به رختكن را مي‌‌گيرند و اجازه‌ي عبور جز به بازيكنان تيم‌ها را نمي‌دهند. بر اساس اين تجربه، زودتر از مأمورین در این محل حاضر ‌شدم.
پس از پایان بازی، دور فنس‌های این محدوده شلوغ شد. بازیکنان به‌ زحمت از درب شمالي وارد ‌شدند. زرینچه با خوش‌رویی آمد و دستي به سر و گوش نوجواناني كه آن‌جا او را نظاره‌ مي‌كردند كشيد. سعيد عزيزيان بلندقامت نيز حالی ‌که دست در گردن مجید یاراحمدی مدافع تيم خیبر داشت وارد رختكن شد. چند نفري كه مثل من تجربه داشتند و موفق شده بودند خودشان را به آن محوطه برسانند، كاغذ و قلم هم آورده بودند و از زرينچه و مختاري‌فر و بقيه‌ي بازيكنان استقلال امضاء يادگاري مي‌گرفتند اما من تمايلي به اين كار نداشتم. وقتی همه را كاظم افردنيااز نزدیک دیدم، به‌ زحمت از شلوغي ورزشگاه بیرون آمدم.
سراغ دوستانم مي‌گشتم که جلوي دكه واقع در بخش شرقي ديوار ورزشگاه، چشمم به "کاظم افرندنیا" (متولد 1324 در نايين) بازیگر سینما و تلویزیون افتاد. تماشاگران دورش حلقه زده بودند و اين طور كه خودش در حال توضيح دادن براي آن‌ها بود، برای بازی در فیلم سینمایی "مرگ پلنگ" در لرستان حضور داشت و توضیحاتی در مورد بازی امروز خيبر و استقلال و همین‌طور فیلمی که در آن به ایفای نقش می‌پردازد به آن‌ها ارائه می‌داد. در این هیر و بیر، خودروی پاترولی از راه رسید و آقاي افرند‌نیا را سوار كرد و از چنگ تماشاگر سمجي كه مدام در حال صحبت با او بودند نجات داد!
اتوبوس بازيكنان استقلال جلوي درب ورزشگاه منتظر بود و شكورزاده و زرينچه كه زودتر از سايرين از ورزشگاه خارج شدند، درون اتوبوس و پشت شيشه نظاره‌گر دست تكان دادن يا شكلك‌ درآوردن‌هاي چند نوجواني بودند كه از پشت شيشه، احساسات‌شان را به اين شكل بروز مي‌دادند.
رضا جايدري پايگاه خبري يافتهمن هم خسته ‌و کوفته از 7 ساعت حضور زير اشعه آفتاب مردادماه راهی منزل شدم به این امید که خیبر، روزی دیگر تلافی این شكست و گل‌های خورده را بر سر تیم دیگری درآورد!
 
رضا جايدري


__________________________________

* توضيح:
سال 1383 به عنوان گزارشگر و دستيار تهيه برنامه "نگاهي به ورزش لرستان" از شبکه لرستان (افلاک) سعي كردم رويدادهاي تاريخ ورزش لرستان را تا حد امكان منعكس و آرشيو نمايم بلكه آيندگان مستنداتي در اين خصوص پيدا كنند. به همين منظور وقتي دريافتم در آرشيو صدا و سيماي مركز لرستان هيچ تصويري از بازي سال 1365 تيم‌هاي خيبر با پرسپوليس تهران و بازي سال 1368 خيبر با استقلال تهران وجود ندارد، به آقاي "حسن خيرايي" تهيه‌كننده‌ي برنامه پيشنهاد دادم با برخي پيشكسوتان كه در آن بازي‌ها حضور داشته‌اند مصاحبه كنيم تا خاطرات خود را بيان كنند. خوشبختانه حاج حسن حسين‌بيگي بازيكن سابق خيبر در حدود 5 دقيقه از فيلم بازي با پرسپوليس را روي نوار vhs داشت كه با كلي زحمت و دردسر توانستيم آن را با استفاده از تبديل، روي آنتن پخش شبكه افلاك ببريم و صحنه‌ي گل خيبر به پرسپوليس را با اين كار ماندگار كرديم.
سال 1391 كه خودم تهيه‌كننده‌ي برنامه نگاهي به ورزش استان شدم، عكس‌هاي جمع‌آوري شده از بازي خيبر و پرسپوليس را نيز در قالب ميان‌برنامه (وله) بين اظهارات پيشكسوتان پخش مي‌كردم تا اين تصاوير هم آرشيو شود.
متاسفانه تا به امروز نتوانسته‌ام فيلمي از بازي خيبر با استقلال پيدا كنم يا عكسي به جز همين تصويري تيمي كه در هفته‌نامه "دنياي ورزش" منتشر شده بود، بيابم، لذا دست به قلم بردم تا بخشي از جريانات و حواشي اين بازي را مكتوب كرده و به اين طريق، با انتشار آن، از نابودي وا رهانم.
اميدواريم كساني كه عكس‌ يا فيلم‌هايي از گذشته‌ي ورزش لرستان دارند، آن‌ها را به ما برسانند تا با منتشر كردن در رسانه‌ها به نام خودشان، از نابودي‌ فيلم‌ها و تصاوير جلوگيري كنيم. 
ايميل جهت همكاري در زمينه ارسال عكس‌هاي قديمي ورزش لرستان:  این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید


دیدگاه‌ها  

#1 خیبر کاریزما 1394-05-16 17:08
انشالله اقای جایدری به لیگ برتر دیر یا زود صعود کنیم با غیرت این لر بچه های خیبر

یافته ما از شما انتظار داریم
یادت نرود ۲۶ مرداد با پارسه تهران بازی داریم
حتی یک صندلی هم نباید در ورزشگاه خالی باشد
نقل قول کردن
#2 kami 1394-05-16 18:46
اون بازی من هم ورزشگاه بودم نامجو مطلق دوران سربازی شو سپری میکرد و موهاشو از ته زده بود و کرمانی هم لباس سبز رنگی به تن داشت ، انگار همین دیروز بود بیست و شیش سال گذشت؟؟؟؟
نقل قول کردن
#3 حسن 1394-05-16 22:09
لطفا تصاویر مختلفی از بازی فجر خرم اباد و بهمن تهران که ان بازی برای صعود به لیگ برترکنونی و در ورزشگاه تختی خرم اباد بود به نمایش بگذارید با تشکر
نقل قول کردن
#4 کشوری 1394-05-17 00:42
اره منم بودم.پیراهن سبز،شلوار سفید.
نقل قول کردن
#5 فرشاد 1394-07-11 10:48
منم اون بازیو رفتم و اگه اشتباه نکنم قبل از اون بازی دارایی اومده بود خرم آباد...که 2-0 باخت........حتی آخر بازی مهدی فنونی زاده با دارایی اومده بود با لباس ورزشی متفاوت اومد تو زمین!.......... .آب اون موقع کیمیا بود. من خود به چشم خویشتن دیدم !!!که لیوانی 5 تومن آب میفروختن دم در!!!.......... .اصلا انگاری اون موقع مردم بیشتر تشنه میشدن......کرما نی بیا اینجا.. وشعار سمت استقلالی ها بود.. لباس سبز آستین کوتاه همون سمتیم ایستاده بود که بازیکنها میرفتن رخت کن...
نقل قول کردن
#6 افشین 1394-12-23 14:28
سلام به امیدپیروزی
نقل قول کردن
#7 مستوفی 1395-11-14 02:39
سلام بنده هم درورزشگاه شاهد این بازی بودم و انگار دیروزامد قشنگ جلوه چشممه که کرمانی واردورزشگاه شدازسمت سالن بسکتبال آمد
نقل قول کردن
#8 همایون موسوی 1395-11-14 12:44
باسلام خدمت آقای جایدری من هم تو ورزشگاه بودم یادش بخیر دیگه تو خواب هم نمی بینیم که فوتبال لرستان تو لیگ برتر نماینده داشته باشه
نقل قول کردن
#9 امیر 1395-11-15 01:22
با سلام . احسنت به جناب رضا خان جایدری که با نیت پاکش سعی بر حفظ این رویداد ها و تاریخ شهر کهن خرم آباد دارن . خسته نباشی
نقل قول کردن
#10 بیقرار 1398-09-16 04:12
اقای جایدری من بازی باپرسپولیس واستقلال روهردوورزشگاه بودم وچون سالی ک باپرسپولیس بازیبازی داشتیم 14سالم بود ....میتوانم گل فاصله دوراقای محمدی رابراتون تعریف کنم ولی با صحنه ای که شما ساختین یه کم فاصله داره...چون اقای محمدی چندمترعقب تراون شوت زیبا روزدن..ب امیدسربلندی دوباره خیبرخرم اباد
نقل قول کردن
#11 حکمت صارمیان 1399-11-08 17:34
سلام ضمن تشکر. اقا جایدری سوال خصوصی داشتم میشه بفمای چه نسبتی با حاج اقا پرویز جایدری دارید
----------
یافته:آقای رضا جایدری فرزند آقای پرویز جایدری هستند
نقل قول کردن
#12 حکمت صارمیان 1399-11-08 17:40
سلام جناب جایدری انزمان من بعنوان مسول انتظامی استادیوم بودم راستی شما اقا رضا چه نسبتی با حاج اقپرویز خان. جایدری دارید تشکر
نقل قول کردن
#13 رستمی 1400-05-05 11:12
سلام آقای جایدری واقعا خاطرات منو زنده کردی دمت گذم منم یکی از تماشاگران مسابقه خیبر استقلال در بعدازظهر داغ 9 مرداد 1368 بودم که همش 9 سالم بودو با برادر بزرگترم رفتیم استادیوم تختی با این نشانه که وقتی بلندگو اسم آقای شکوری راد رو خوند و اومد توی چمن یهو پرید و یه هد زد و تماشاگرا براش سوت ک کف زدن! یه آقایی جفتم نشسته بود عین اگزوز سیگار میکشید و منم اذیت میشدم وقتی ناراحتی منو دید پرسید دود اذیتت میکنه خب من از تو بیشتر اذیت میشم چون دارم پک میزنم به سیگار! یادش به خیر
نقل قول کردن
#14 همایون موسوی 1402-09-13 19:02
درود بر شما آقای جایدری من هم ورزشگاه بودم سرباز بودم تهران لویزان یه فرمانده داشتیم طرفدار دواتیشه استقلال بود به من گفت هرگز استقلال دوروز تشویقی بهت میدم من با وجودی که خودم استقلالی بودم اما دوست داشتم خیبر بازی رو ببرد اما نشد من بخاطر اون بازی شش روز مرخصی تشویقی گرفتم اما خوشحال نبودم
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا