علی گودرزیان/ ع پایدار: ...روزنامههای اصلاحطلب که حالا ازنظر کیهان "مطبوعات زنجیرهای" خوانده میشدند، مردم را با اصلاحطلبان همراه کردند و رشتهی پیوند آنان شدند. همین باعث شد اصلاحطلبان در نخستین انتخابات شورای شهر و روستای سال ۱۳۷۷ هفتم اسفندماه به شکل قطعی در تهران، پیروز مطلق میدان شوند.
حمایت و پشتیبانی لایههای اجتماعی مردم ایران و هم آهنگی با اصلاحطلبان به انتخابات ششمین دورهی مجلس شورای اسلامی هم رسید و باعث شد که اصلاحطلبان حدود ۶۵ درصد کرسیهای مجلس ششم را هم در دست بگیرند.
نیمنگاهی به دنیای ارتباطات و رسانه در ایران و لرستان/ از ورود اینترنت تا حضور تلگرام (بخش دوم)
پیروزی دوم خردادیها البته برای رقیبی که حالا خود را متأسفانه بازندهی همیشگی میدید گران تمام شد و برای اصلاحطلبان هم دردسر ایجاد کرد، نخستین پسلرزه ی این موفقیتهای پیدرپی ترور کور" سعید حجاریان" بنیانگذار وزارت اطلاعات ایران، مدیرمسئول صبح امروز و عضو شورای شهر تهران، در ۲۲ اسفند ۱۳۷۸ بود...
بهدرستی این پیروزیها همه از چشم مطبوعاتِ همراه جریان اصلاحات دیده شد و البته که نقش بسیار روشن مطبوعات بهعنوان رشتهی پیوند میان مردم و نخبگان سیاسی ایران بر کسی پوشیده نبود. گستردگی و تأثیرگذاری و نفوذ اجتماعی زیاد مطبوعات طیف دوم خرداد، باعث رادیکال شدن فضای تئوریک حاکم بر مطبوعات جریان مقابل و اصولگرا هم شد.
در حقیقت بخشی از جریان اصولگرا نسبت به مطبوعات دوم خردادی بدبین شدند البته که در این سر طیف هم گاهی، رفتارهای نسنجیدهای سرزده میشد حمله به هاشمی اشتباه استراتژیک مطبوعات دوم خردادی و یک نمونه رفتار نسنجیده بود که صورت گرفت.
سلسله مقالات نقد بیرحمانهی آیت اله هاشمی با عنوان "عالیجناب سرخپوش" که بعدها کتاب و منتشر شد چنان موردتوجه مردم قرار گرفت که تیراژ صدها هزاری گرفت و رکورد نشر را در ایران شکست. با این رفتارهای نسنجیده، بستر برای آسمان و ریسمان کردن رقیب و همگرایی همهی طیفهای آنان علیه دوم خردادیهایی که بعدن طیف آنان را از "گوگوش تا سروش"نامیدند، فراهم میشد.
توپخانهی اصولگرایان در روزنامهی "کیهان" و "رسالت" و بعدها هفتهنامههایی مثل "یالثارات" مستقر شد.
کیهانیان با پشتگرمی تمام، بدون ملاحظه و بدون واهمه، تمام خاکریزهای دولت خاتمی را با خاک یکسان و هرچه گلوله داشتند نثار جریان دوم خردادی کردند.
کیهان نشانه میرفت و دیری نمیپایید تئوری عملی میشد با حمله کیهان به روزنامههای دوم خردادی با عنوان "مطبوعات زنجیرهای" زمینههای حذف آنان از سر گرفته شد و سر آخر در سال ۱۳۷۹ قاضی مرتضوی به استناد" قانون اقدامات تأمینی" مصوب سال ۱۳۳۹، حدود ۱۵ نشریه و روزنامه اصلاحطلب را به شکل فلهای توقیف کرد.
با توقیف فلهای مطبوعات اگرچه بعدن و بهمرور، برخی از روزنامهها دوباره به جریان افتادند و برخی با عنوانهای تازهپا به حیات گذاشتند اما دیگر آن رشته و پیوندی که بین توده و نخبگان سیاسی برقرارشده بود گسسته شد و هرگز به شکل کامل ترمیم نشد.
در حقیقت ارتباط توده قطع شد و روزنامهخوانان تشنه و مشتاق به نوعی سرخورده شدند و این سرخوردگی، به راستی آغاز روگردانی مردم از مشارکت سیاسی و در نتیجه رها کردن جریان اصلاحات بود. از این نقطه جریان اصلاحات اگرچه در دور دوم هم توانست خاتمی را تکرار کند اما ازنظر تودهی مردم با بحران ناکارآمدی مواجه شد و سنگرهای شورای شهر و مجلس و ریاست جمهوری را در نبود مطبوعات فعال و همراهی تودهی مردم از دست دادند.
کسادی بازار مطبوعات بعد از حذف فلهای مطبوعات آغاز شد. در آن بحبوحه بود که کمکم تب سیاسی نشریات اصلاحطلب فرو نشست و روزنامهنگاران بسیاری کار خود را از دست دادند آنهمه شور و اشتیاقی که فضای مطبوعات ما را سرشار کرده بود به یاس و نا امیدی مبدل شد. یکی از پدیدههای روزنامهنگاری در این دوره، محمد قوچانی، رشتی زادهی متولد ۱۳۵۵ بود، محمد قوچانی جوانی بود که قلمش و حجم بسیار زیاد اطلاعات دستهبندیشدهی ایشان، شگفتی همهی روزنامهنگاران و اصحاب رسانه را برانگیخت.
محمد قوچانی موفق شد که حرفهایترین روزنامهی ایران را مدیریت کند، روزنامه شرق که بعدها از نوازش قانون بیبهره نماند یکی از حرفهایترین روزنامهها در تاریخ مطبوعات ایران بود و هنوز هم...
قوچانی که درهمان کوران سختگیری با روزنامهنگاران داماد روزنامهنگار زندانی -عمادالدین باقی- شد امروز با سردبیری روزنامه سازندگی، مجلههای "مهر نامه" و "سیاستنامه" رکورددار توقیف روزنامهها در ایران است...
ادامه دارد ...
مطلب مرتبط: نیمنگاهی به دنیای ارتباطات و رسانه در ایران و لرستان/ از ورود اینترنت تا حضور تلگرام (بخش اول)
مطلب مرتبط: نیمنگاهی به دنیای ارتباطات و رسانه در ایران و لرستان/ از ورود اینترنت تا حضور تلگرام (بخش اول)