عسکر موسوی/ کارشناس ورزش؛ رسانههای دیداری و شنیداری و نوشتاری رسمی کشور ، در هفتههای پیش و پس از مسابقههای جهانی ۲۲ ۲۰ بلگراد با اعضای کادرهای فنی و کشتیگیران تیمهای ملی کشتی آزاد و فرنگی، گفت و گوهایی در قالب گزارش تهیه و منتشر کردند . در برخی از گفت و گوها، بعضی از مربیان یا کشتیگیران آزاد درباره ی حجم و شدت فشار بالای برنامههای تمرینی گاه سخنانی گزاف و نگرانکننده به میان میآوردند ! .
در فرازهایی از این گزارشها برای چه گونه گی فشار بالای بار تمرینی از شاخص تپش یا ضربان قلب یا نبض قهرمانان، سخنان و ادعاهای جدیدی طرح شده و میشود ! مانند اینکه ضربان قلب بچهها را تا ۲۳۰ و ۲۵۰ ضربه در دقیقه بالا بردیم و چنین و چنان !… ؟
چنین ادعاهای ضد علمی به شکل رسمی برای اولینبار در تاریخ ورزش ایران و جهان از سوی برخی از مربیان یا ورزشکاران ملی کشتی ایران رخنمایی میکند! .
چنین گفتههایی که برخلاف دادههای پژوهشی فیزیولژی و کنشگریهای ورزشی پژوهشگران جهان ورزش است، لرزه بر اندام کارشناسان آشنا با علوم کاربردی و میدانی ورزش انداخته و دود از کله آنها بلند کردهاست! .
دوستان عضو کادر های تیمهای ملی کشتی که برخی از آنها دارای مدرک عالی دانشگاهی هستند، ممکن است بفرمایند این ضربانهای بالای ۲۳۰ تا ۲۵۰ ضربه در دقیقه را برای جوانانی در دامنه ی سن تقویمی ۲۰ تا ۳۰ سال، از کجا آوردهاند ! ؟. با پشتوانه ی پژوهشهای جدید کدام مرجع با ارزش علمی، چنین ادعاهایی نادرست را در میان جامعه ورزش گسترش میدهند ؟ . آیا با پژوهشهای علمی تازه ی خود یا با کشف و شهود عرفانی به چه نتایجی دست یافتهاند ؟. آن یافتهها را منتشر و پخش کنید و به ما مربیان یا استادان دانشگاههای علوم ورزشی دنیا آموزش دهید تا داشتههای گذشته خود را دور بریزیم و پیرو « نگارانی » باشیم که رنج دانش و پژوهش نابرده را بایک رابطه و حکم مربی گری تیمهای ملی ، « به غمزه مساله آموز صد مدرس » شده اند!
برای پیشگیری از گسترش این بدآموزیها و بهرهبرداری نادرست از این اشتباهها یا دروغپردازیهای ناشیانه از کلیدواژهها و سرفصلهای علمی در میان کشتیگیران و خانوادههای ارجمند وجورکششان و دیگر علاقه مندان به ورزش و سلامت، یادآور میشویم، یکی از سادهترین و راحتترین شاخصهای کنترل شدت تمرین در کنش و واکنشهای سازمانیافته ورزشی و غیرورزشی ، شاخص تعداد ضربان فرد در دقیقه است . برای کنترل و شمارش این شاخص از دستگاههای تپش سنج پزشکی با نام اسفیگموگراف ( Sphygmograph ) یا بهرهگیری از نرمافزارهای کامپیوتری و تلفنهمراه و ... یا به شکل ساده کنترل و شمارش ضربان شاه رگهای گردن یا مچ دست و ... استفاده میشود.
بر پایهی هدفهای تمرینی ، این دادههای کمی یا چندی بهعنوان راه بردهای کنشگریهای کیفی یا چونی تعیین شده به کار برده میشوند . در چند ده سال گذشته ، برای ارزش یابی این مهم ، فرمولها و راه کارها ی زیادی با نقاط ضعف و قوت ویژه ی خود از سوی پژوهشگران ، سفارش شده اند .
یکی از مهمترین و کاربردیترین راه بردهای سازمان دهی برنامههای تمرینی هدف بر پایه ی شمارش تپش قلب هر فرد ، راه کار پژوهشگر نام دار ایتالیایی ، پروفسور کاروونن ( karvonen ) است که برخی از شاگردانش در شمار قهرمانان دوچرخهسواری جهان و المپیک بودهاند.
در این روش ، برای پیدا کردن تپش قلب بیشینه ( Max H.R. ) افراد در دقیقه، سن تقویمی فرد را از عدد ثابت ۲۲۰ کم میکنند . عدد به دستآمده در دامنه ی ۱۰ ± تپش برای مردان و ۲۰ ± ضربه برای زنان دامنه بیشینه ی تپش قلب را مشخص میکند . این روش یکی از پرکاربردترین شیوههای مورد استفاده مربیان و ورزشکاران است .
برای نمونه ، تپش قلب بیشینه ی رحمان عموزاد با ۲۰ سال برابر است با : ±10 200=20-220 . یعنی در شرایط سلامت جسمانی و روانی نرمال ، تپش قلب بیشینه ی رحمان در دامنه کمینه یا بیشینه ی ۱۹۰ تا ۲۱۰ ضربه در دقیقه است . برای دیگر ورزشکاران پسر بههمین روش عمل میشود .
اگر بخواهیم سخنان نادرست برخی از اعضای کادر فنی کشتی آزاد رادر این روشجاسازی کنیم ، سن تقویمی حسن یزدانی، رحمان عموزاد و دیگر کشتیگیران با دامنه ی ۲۰ تا ۳۰ سال موجود را باید منهای ۲۰ تا ۳۰ سال به عقب بکشیم به این شکل: تپش بیشینه ی قلب رحمان : 250 = (30-)-220
یعنی اگر بهفرض غیرممکن، سن این قهرمان را ۲۰ تا ۳۰ سال به عقب بکشیم آنگاه امکان راست از آب درآمدن اشتلم علمی ناشیانه ی تپش بیشینه بالای ۲۳۰ و ۲۵۰ فراهم میشود ! .
یادآور میشود ، یکی از نادر گزارشهای تپش قلب غیر نرمال در میان ورزشکاران برگزیده ی جهان که مورد توجه نهادهای علمی و پژوهشی قرار گرفت ، تپش قلب بسیار بالای بن جانسون دونده ی جاماییکایی - کانادایی است. این دونده ی متقلب، رکورد المپیک و جهان را در ماده ی ۱۰۰ متر المپیک ۱۹۸۸ سیول شکست و قهرمان شد .اما پساز ۳۶ ساعت آزمایش دوپینگ یا بنا به تصویب فرهنگستان و ادب فارسی ، آزمایش « زور افزایی ! ؟ » بن جانسون مثبت و مقامش را پس گرفته و از دهکده ی بازیهای المپیک بیرون رانده شد . ..
در نتیجه در شرایط درستی شمارش ، تپش قلب بیشاز ۲۲۰ در میان جوانان ۲۰ سال و بالاتر را باید در گستره ی آسیبشناسی ( پاتولژیکی ) پزشکی و پاسخگویی به چندین پرسش گوناگون پیدا کنیم ، مانند : آیا ورزشکار ، هنگام شمارش تپش قلب ، دچار شوک جسمانی و روانی نشده ؟ ؛ آیا از بیماری ویژهای رنج نمیبرد ؟؛ آیا برای درمان بیماری خود از دارو استفاده نمیکند ؟. و دیگر پرسشهای مرتبط مانند آیا فرد از آسیب یا سندرم تند تپشی قلبی ( Tachycardia ) رنج نمیبرد… ؟
پساز مشخص شدن عدد تپش قلب بیشینه ، برای دست یابی به دامنه ی تپش یا ضربان قلب هدف تمرین ، نیازمند به پیششرطهای دیگری مانند ضربان یا تپش قلب استراحت و تپش ذخیره و کنشهای دیگری برای به دست آوردن تپشهای هدف تمرینی هستیم. شرح بیش تر شیوه ی پرفسور کاروونن، بهتر است در نگارشی دیگر انجام پذیرد ...
این روش و شیوههای دیگر ، نتیجه ی دهها سال پژوهش پژوهشگران زیادی با اعتبار جهانی است . درخور جایگاه ارزش مند کادرهای تیمهای ملی ورزشی و بهویژه کشتی با ارزشهای جهانی ایران نیست که چنان سخن بگوییم و کنشگری کنیم که برخلاف دادههای علمی باشد.
بیان چنین سخنانی ضد یا غیرعلمی ، از یکسو گواهی میدهد بر بیگانگی علمی گوینده صاحب پست و تریبون در پیشه و مسوولیت خود ، ( مانند برخی از مربیان ،گزارشگران ، مدیران و…) و از سوی دیگر، سبب گسترش این دروغهای وحشتآفرین در پوششهای بهظاهر علمی میان ورزشکاران گوش به فرمان و چشم به دهان مربیان و خانوادههای جورکش آنها و دیگر علاقهمندان میشود . پساز چندی در بوق دمیدن ها ، این سخنان نادرست مانند واژههای فیزیک بدنی ( به فارسی یعنی ، بدن بدنی.! )، منطقه زون ! ( بهمعنای منطقه ی منطقه ! ) و… بهعنوان حشو قبیح وغلطهای مشهور در میان ادبیات و گفتوگوهای جامعههای ورزشی ، صاحب ارث و میراث پدری و آبا و اجدادی میشوند و با زور هم از میدان بهدر نمیروند!… ؟
دوستان ارجمند! همراه با پوزشخواهی از جامعه بزرگ کشتی برای مشارکت در گسترش سخنان غیرعلمی و نادرست ، اگر میخواهید برابر ضوابط اخلاقی ، علمی و فنی و نه روابط در کشتی ماندگار شوید ، به شکلی جدی موظفید بر آگاهیهای علمی - کاربردی خود بیفزایید تا در کنار فن و بندهای کشتی ، به سلاح علمی نیز مجهز شوید و بر شایستگیهای دوران قهرمانی خویش ، هر چه بیش تر بیفزایید .
برای پی بردن به ژرفای سخنان نادرست و دروغهای سهوی اما هراسانگیز تان یادآور میشود ، اهل علم میدانند که بنا بر ره نمودها و حکمهای علم فیزیولژیِ کنشگریهای پیکری یا بدنی ، ضربانها یا تپشهای قلب استراحت یا نرمال و بیشینه ی هر فرد به شکل نسبی در هر سال دارای دامنه و عددهای پایداری هستند . اگر به هر سببی این تپش ها ، ۱۰ شماره بیشاز آن دامنههای کمینه و بیشینه ی مشخصشده ، اضافه شوند، نشانه ی هشدار است. اگر این افزایش تپش ادامه یابد ، الزامی است که چنین فردی به پزشک متخصص قلب و عروق مراجعه کند . به سخن دیگر ، تپش بیشاز اندازههای نرمال آژیر خطر و تهدید سلامت افراد را به صدا درمیآورد.
یعنی ادعای تپش بیشاز ۲۳۰ تا ۲۵۰ بار در دقیقه به رگها و مویرگهای فرد آسیب شدید زده و قلب را از کار میاندازد !. از این دیدگاه است که میگوییم سخنان نسنجیدهی شما هم نادرست اند و هم هراسانگیز… !
* گلایههای از سوز دل و مهر پدری علی اعظم یزدانی پدر شایسته و فرخندهپی حسن یزدانی ورجاوند ، درباره ی تپش قلب ۲۵۰ بار در دقیقه ، پژواکی است از برخی سخنان نسنجیده و پخششده توسط شما که به خودتان برگردانیدهاست. بهجای حاشیه روی و پاسخهای غیرعلمی و عامیانه و فرار رو به جلو ودر نتیجه خرابتر کردن کارکرد تان ، گفتار و کردار خویش را اصلاح و شایسته ی وظیفه ملی خود فرمایید.
تا همین ۸ مدال ارزش مند المپیکی و جهانی ، همراه با دیگر مدالهای قارهای و بینالمللی ، درفش کشتیایران پایه ی میله بلند و پولادینش بر فراز بام خانه علی اعظم کشاورز شریف و رنجبر و نامآور چرات سوادکوه و روستای لپوصحرای جویبار پرافتخار تا اوج چکاد های سر بر آسمان رسیده استوار گشته و در دیدرس جهانیان قرار گرفتهاست.
از افراشتگی و رقص شادیآور این پرچم اوج آشیان لذت ببریم . به این درفش در اهتزاز و پرچمدار شایسته ی آن ارج بگزاریم . با ناآگاهی و از سر غفلت به آن سنگ نپرانیم . برد اثربخش سنگریزههای کلامی ما ، تنها پرنده گان زیبا و خوشآواز آسمان لپوصحرا و دور و بر خانه علی اعظم یزدانی را هراسان و نگران میکند و دل نازک شان را میشکند!
با آبروی خود بازی نکنیم زیرا ، این درفش استوار در دستان حسن یزدانی ، به زیبایی و بااقتدار در آسمان تاریخ کشتی و ورزش گیتی پرواز میکند و ایرانیان خجسته اندیش را به شادمانی و پایکوبی وا میدارد…
گزیده و پیام نگارش را می سپاریم به رودکی فرزانه ی ارجمند سمرقندی که چه نیکو سروده است :
... تا جهان بوَد از سر مردم فراز کس نبوَد از راز دانش بینیاز…
دانش اندر دل چراغ روشن است وز همه بد ، برتن تو جوشن است .
بکوشیم تا چراغ دانش را در دل کشتی ایران و جهان فروزان تر سازیم.
عسکر موسوی/ کارشناس ورزش
عسکر موسوی/ کارشناس ورزش
مهر ماه 1401
دیدگاهها