یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

دردا که دراین زمانه ی غم پرورد               حیفا که در این بادیه ی عمر نورد
هر روز فراق  دوستی باید  دید                هر لحظه وداع همدمی  باید کرد
                                                                       « شهید بلخی »


با همکاری دوست دیرینم، استاد محمد حسین شفافی و پشتیبانی مهندس والی زاده رییس وقت هیات کشتی استان لرستان و زنده یادان احمد رضایی، محمد جعفر یگانه، حبیب سالم و همچنین نورمحمد دستگیر و از سال 1354 تا 1362، نسلی درخشان از کشتی گیران نخبه و سرفراز کشتی خرم آبادمانند سیاوش نوری، کریم سوری، زنده یادان بابک اسدی و حسین حسنوند، داریوش فولادی، مجتبی بختی، مجید صادقی و ... در رشته ی آزاد و ناصر خلیلی و زنده یاد نادر خلیلی، ناصر نوربخش، منوچهر نرگسی، محمد مغراضی، کوروش فولادی، مرتضی پاپی نیا و زنده یاد میرزا حسنوند و ... در رشته فرنگی را به سطوح قهرمانی کشوری و بهربرداری ملی و قاره ای و جهانی رساندیم...

 گردش روزگار به گونه ای چرخید که در چنین هنگامه ای مجبور به ترک شهر و دیار خود و مهاجرت به شهر مشهد و ناخواسته از این جوانان و نوجوانان آینده دار دور شوم!...؟

 در مشهد، پس از مدتی، سرکی به باشگاه سعدآباد می زدم! به تدریج، استعداد نونهالان و نوجوانانی مانند امیر و رسول خادم، نوروز نظری، ناصر زینل نیا، قاسم امانی فیلابی، توکلی و ... توجهم را جلب کرد. با رعایت و حرمت مربیان وقت و در حاشیه، در تمرین ها، گپ و گفت های آموزشی و فنی با آنها می کردم ...

 4 تن از این مستعدان، عیار و شرایط زندگی شان چیز دیگری بود. زنده یاد نوروز نظری (که ای کاش، راه نما و پشتیبانی مانند استاد محمد خادم می داشت.) و تا کسب مدال نقره جوانان جهان پیش آمد، پس از موفقیت های نسبی در رده بزرک سالان کشور، بی کسی و حاشیه های پلشت، او را بلعیدند!؟

 سه تن دیگر، امیر و رسول خادم و ناصر زینل نیا بودند.

 در سال های 63-1362، امیر 14 – 15 سال و وزنی نزدیک 55 کیلو گرم و رسول 12-13 سال و پوست و استخوانی در مرز سی و چند کیلوگرم و در ظاهر شکننده، داشتند.

 پیش تر، از دور با آوازه ی «محمد خادم خراسانی ازغدی» آشنایی داشتم؛ اما سرو کله زدن با این نوجوانان مستعد باعث شد تا از نزدیک با او آشناتر شوم.

 او که در فن و بند کشتی و خم و چم درون و برون تشک، کار بلد وخبره بود، در کنش و واکنش های آموزشی و فنی، پی بردکه می توانم به این بچه های با استعدادکمک کنم ...

 از نیمه دوم سال 1362 تا اوایل خرداد 1364(که مجبور به مهاجرت دیگری به جاهای خوش آب و هوایی ویژه شدم!؟)، نزدیک به دو سال، در کنار دیگر مربیان وقت زنده یادان محمد خادم، فخرایی، صارم و ... با این مستعدان سر و کله می زدیم.

 به یاد دارم اوایل بهار سال 1363، استادمحمد خادم، در یکی از جلسه های تمرینی، خطاب به امیر و رسول و دیگر کشتی گیران حاضر، با گویش شیرین مشهدی گفت: «امیر آقا! آقا رسول! بچه ها! هر چه آقا موسوی گفت، حرفش، حرف مویه!، خوب توجه کنید و ...».

 در آن زمان کوتاه، فرآیند رشدآن ها چشمگیر شد. علاوه بر استعداد ذاتی، حسن و تفاوت شخصیتی امیر و رسول این بود که در آموزش های فنی و کاربردی، چون و چرا می کردند.

اتحادیه جهانی کشتی: محمد خادم مرد بزرگی در کشتی ایران بود

 هیچ نکته آموزشی را بدون پرسش و پاسخ مستدل و بدون اقناع منطقی نمی پذیرفتند! در نتیجه، پس از مدت کوتاهی، حریف های جوان و بزرگ سال 2 وزن بالاتر و 70 کیلوگرمی، نمی توانستند از امیر زیر 60 کیلوگرمی، به ویژه در خاک، امتیازی دشت کنند!

 رسول هم در میان ناباوری و حتا تمسخر برخی، در خم و چم کشتی گیری باهم سن و سال های با تجربه تراز خود، آن ها را ذله می کردتا امتیازی بدهد! پیکر پوست واستخوانی رسول، ماهییتش مانند شمش و مفتول های فولادی سرخ شده و چکش کاری نشده و نرم و تازه از کوره آهنگری درآمده، هم زمان با جمع و لوله شدن، ناگهان کش می آمد یا بسته به تکنیک و تاکتیک های حریفان برخی مواقع، مانند جیوه روی تشک پخش می شد و جمع کردن و مهار کردنش برای حریفان بسیار مشکل و بسا موارد، ناممکن می شد ...!

 * برخی از پدران ورزشکاران با نیت خیر و شور و احساسی پدرانه، ناخواسته هم نقطه قوت و هم نقطه ضعف فرآیند رشد قهرمانی فرزندان خود هستند! ...؟

 اما استاد محمد خادم که سرد و گرم کشتی را هم در میدان و روی تشک و هم در حاشیه های آن چشیده بود، با ترکیبی از شور و احساس پدری و شعور مربیگری، برای خود دارای اصول و راهبردهایی استراتژیک و هدف مند بود. این ویژه گی های درخشان آموزشی و پرورشی، در میان پدران ورزشکار یا دیگر مربیان داخلی و خارجی کم مانند است.!

 او با آینده نگری و تیزهوشی خردمندانه، «همه تن چشم» شده بود و با تمام وجود امیر و رسول را در برابر پلشتی ها و نا مردمی های روزگار، مراقبت و پایش می کرد.

 در برابر افراد و گروه های حسود، بد اندیش و بدون اندیشه ملی، مانند دژ و سپری مستحکم، ایستادگی کردتا این نوجوانان مستعد را به شکوفایی و بالاترین قله های افتخار ورزش جهان برساند ...

 در شرایطی که امیر و رسول با توجه به سن کم در آن روزها، حتا در مشهد و خراسان به شکل جدی مطرح نشده بودند، اما حاسدان و «حاشیه مندان!»، در این جا و آن جا با سخنان و رفتار دل سردکننده، هر از گاهی باعث رنجش و تکدر خاطر او می شدند! ً...؟

 اوایل تابستان 1363، در یکی ازجلسه های تمرینی، او را پکر و به تعبیری متفکر در خاک اندیشه های خود نشسته دیدم! با هم سخن گفتیم ... گلایه مند بود! در همان حالی که چهره اش خسته و متفکر و اندیش مند بود، به او گفتم: «آقا خادم! نباید تردید و دل سردی به خودت راه دهی!. به شما بزرگوار قول می دهم، اگر برای امیر و رسول حادثه ای رخ ندهد و مانند خودت، 13 کیلو، 13 کیلوگرم وزن کم نکنند، با پشتیبانی خردمندانه شما پدر و مربی کاردان، این دو نوجوان مستعد و با شخصیت، دور نخواهد بود که در وزن های 74 کیلو گرم و بالاتر، قهرمان جهان و المپیک خواهند شد ...!».

 با شنیدن این سخنان دل گرم کننده در آن فضاییی که ناامیدی و بدگویی، وجهی غالب داشت، به ناگهان چشمانش درخشید و چهره اش باز شد و با تبسمی امیدوارکننده، گفت: «شوخی نمی کنی؟! یا برای خوش آیند من، تعارف که نمی کنی؟ ...!».

 گفتم شما اگرچه پدری، اما یک قهرمان و مربی کار بلد هستی. خیلی جدی و بر پایه ی شاخص ها و اهرم های پیکری، شخصیت اخلاقی و فنی، هوش حرکتی اختصاصی و روانی و ... با شما سخن می گویم.

 این دو نوجوان، سرمایه های ملی کشف نشده ی کشتی ایران هستند. الماس هایی گران سنگند که باید با کمک جواهرسازانی نخبه، تراش بخورند و شکل گیرند ....

...! استاد محمد خادم از همان آغاز کشتی گیری، مانندعاشقی بود که هم زمان با عاشقی با نیروها و عوامل درونی و بیرونی بازدارنده ی این عشق ورزی به کشتی می جنگید ...!.

 استاد صدرالدین کاظمی در جلد اول نگارش فاخر و نفیس «افتخار در افتخار» در این باره فرموده اند: «او که پدرش روحانی و مخالف کشتی گیریش بود، در 16 – 17 سالگی به باشگاه خیام رفت؛ اما کریم محمدیان مربی باشگاه  [ بنا به همین ملاحظات خانوادگی ] از ثبت نام او خودداری کرد. ناچار صبح ها به شکل انفرادی و بدون مربی تمرین می کرد ... ! » .


                                                   محمد خادم درگذشت

    با عشق به کشتی و سخت کوشی، سرانجام محمد خادم در شمار بزرگان کشتی کشور در آمد و علاوه بر این که پنج بار در مسابقه های کشوری در رشته آزاد و هم زمان دو بار در کشتی فرنگی قهرمان شد، در المپیک  1960  رم که هشتم شد و جهانی های 1962 و 1966 تولیدو به عضویت تیم ملی ایران درآمد که حاصل آن  کسب مدال نقره ارزشمند 1962 تولیدو  است... .

   کارشناسان خبره کشتی او را یکی از  ارتقادهندگان سبک فاخر کشتی خراسانی در شکل و شمایل غالب کشتی با چوخه می دانند .

    ... اما بیشترین رنج و سختی ها و خون دل خوردن های استاد محمد خادم در فرآیند چند ده سال مدیریت آموزش و حفظ سلامت جسم و جان امیر و رسول و دیگر اعضای خانواده بود. او هم زمان در چند جبهه می جنگید تا امیر و رسول از تیررس جناح های حاشیه ورز درون و برون فدراسیون کشتی دور بمانند و بتوانند با دغدغه کمتر ، میدان داری کنند و آن شوند که شدند !...؟

    جان سختی ها و تلاش های وی به عنوان یک قهرمان و پدر دل سوز و یک مربی خردمند ، کارنامه ای درخشان و بی مانند در اندازه های ملی ، قاره ای ، جهانی و المپیک بر جای گذارده است .

    امیر خادم با کسب 2 مدال برنز المپیک ، یک طلا و یک برنز چهانی (4 مدال) و 4 طلای بازی های آسیایی و قهرمانی آسیا ، رسول خادم با پنج مدال طلا و نقره بازی های المپیک و جهان و کسب 6 طلا و یک نقره بازی های آسیایی و قهرمانی آسیا، رنج  « پدر – مربی  » را پاسخی شایسته دادند ... .     گرچه با شناختی که از استعداد ناب و ظرفیت های بالای جسمانی و فنی و روانی و ... استانداردهای جهانی آنها داشتم ، کسب 10 مدال جهانی و المپیکی برای هر یک از آن ها ، سخن گزافی نخواهد بود .

        حاصل ده ها سال رنج و نامهربانی و نبردهای جانانه ، سرسختانه و شجاعانه ی استاد محمد خادم و دو فرزند برومندش گنجینه ایی است بی ماننددر تاریخ کشتی قهرمانی ایران با  10 مدال طلا و نقره و برنز بازی های المپیک و مسابقه های جهانی و 12 مدال  طلا و نقره ی باری های آسیایی و مسابقه های قاره  ای. اگر بر این آمار مدال های مسابقه های جوانان آسیا و جهان ، جهانی دانشجویان ، جام های جهانی و دیگر تورنمنت ها ی داخلی و خارجی را اضافه کنیم ، این گنجینه بسیار غنی تر و درخشان تر خواهد شد .

     محاسبه آمار قهرمانی های حاج محمد خادم و فرزندان در مقام مربی ، سرمربی ، رییس فدراسیون و ... نیازمند بررسی و تحلیل دیگری است . ...

        خادم های پدر و پسران در دوران قهرمانی خود ، 7 بار در پنج دوره ی بازی های المپیک  1960 – 1988 – 1992 – 1996 و  2000 سیدنی شرکت کردند و یک طلا ، 3 برنز ، یک عنوان چهارمی و یک مقام هشتمی برای ایران به ارمغان آوردند .

     * در کشتی ایران ، قانونی نانوشته وجود دارد که هرگاه قهرمانی مستعد ، یکی دو مدال جهانی و المپیک کسب می کند ، رقابتی کور در داخل و خارج فدراسیون کشتی و برخی رسانه های وابسته به آن ها برای کله پاکردن و بیشتر نشدن مدال های آن قهرمان به شکلی جدی و علنی ، شروع می شود !؟ .          بدون شک ، اگر درایت استاد محمد خادم نبود ، شاید این مرض بدخیم ، اجازه نمی داد امیر و رسول  بیشتر از چند مدال جهانی یا المپیک ، دشت کنند !... ؟

    .... این آمار و دیگر دست آوردهای اشاره نشده ، گواهی می دهند که استاد محمد خادم ، بدون هیچ تردیدی ، یکی از فصل های پر رمز و راز  اما درخشان تاریخ کشتی ایران را به خود اختصاص داده است .

    کشتی ایران ، گلستان برهوت ورزش ایران است . بوستانی که محمد خادم ، باغبان آن بود ، یکی از زیباترین شکوفه زاران و گل های خوش عطر این گلستان است . ...نباید براین رنج ها و گنج ها ، گرد فراموشی بنشیند ... !

 پیشنهاد می شود : آقایان امیر و رسول با هم کاری استاد فاضل و فرهیخته ، صدرالدین کاظمی ، زندگی نامه ی پند آموز  استاد محمد خادم را در بخش های : 1- پیشنه های خانوادگی و مقام پدری ، 2- قهرمانی ، 3- مربی گری ، 4- مدیریت ورزشی و میدانی ، 5- مدیریت خارج از میدان های ملی و بین المللی ، 6- حاشیه های ویژه و اثرگذار ، 7- دیگر موارد .... نگارش فرمایند . این پیشنهاد ، موضوعی فردی و خانوادگی نیست .

     زندگی این بزرگ مرد خراسانی ، برشی ویژه ، درخشان و آموزنده از فراز و فرودهای تاریخ پرافتخار کشتی و ورزش ایران است ، موضوعی ملی است ، نه شخصی و خصوصی ... ! .                                 

چند سال پیش در خانه ی کشتی شماره 2، این پیشنهاد را با خود آن بزرگوار مطرح کردم. موافق بود و قولی ضمنی داد ...

 گرچه «هیچ بارانی رد پای خوبان را از کوچه باغ های پر از عطر شکوفه های خاطر ه های تاریخی نخواهد شست».

 اما به گفته ی حکیم فردوسی، هم شهری کبیر استاد محمد خادم: «جهان یادگار است و ما رفتنی ...» تا فرصت هست، عزیزان! بزرگان! شما به عنوان فرزندان، همراهان، گواهان و امانت داران دست اول و امین، استاد محمد خادم را بنویسید!.

 او را همانگونه بنگارید که بود ...، شجاع، دوراندیش، شطرنج بازی اندیش مندو خردمند، مدبر، جنگجو، تسلیم ناپذیر و ... در داخل و خارج میدان.

 زندگی نامه ی بدون سانسور بسیار سخت او درس نامه ای است بسیار گران بها و ارزش مند برای نسل های آینده ی کشتی گیری، مربیگری و مدیریت فنی و ورزشی ملی و بین المللی ...

 چند ده سال پیش در نگارشی در یکی از شماره های روزنامه وزین «روز ورزش» برای استاد ارجمندم، عبدالله موحد، نوشتم با عنوان: «استاد! پیش از اینکه خط خطی بنویسندت، خودت را بنویس ...!».

 همین پیشنهاد را چندین سال پیش در سفری به بوشهر به پهلوان علی رضا حیدری ارایه دادم که خوشبختانه وی این مهم را به نیکی انجام داد ... .

 * به اقتضای فرآیند زاد و مرگ زندگانی انسان ها، درگذشت استاد محمد خادم در روزگاری غریب، برای خانواده ی ارجمند و جامعه بزرگ و پرافتخار کشتی ایران، سوگی است سترگ و بسیار دل تنگ کننده؛ اما یاد و نام و کردار این بزرگ مردنستوه تاریخ کشتی ایران زمین، پیوسته زنده و پند آموز قهرمانان و نسل های آینده ی کشتی کشورمان خواهد بود ... .

 با گرامی داشت گل یاد معطر و با صفایش، آرامش بخش جان رنجیده خانواده ارجمند خادم و جامعه بزرگ کشتی باشیم ...!.

  عسگر موسوی– خرم آباد





توضیح:

حاج محمد خادم ازغدی پیشکسوت کشتی ایران، مربی سابق تیم ملی و پدر امیررضا و رسول خادم قهرمانان جهان و المپیک و روسای سابق فدراسیون کشتی 4 آذرماه 99 به دیار باقی شتافت. 

خادم متولد سال 1314 در مشهد  که در کارنامه افتخاراتش مدال نقره مسابقات کشتی آزاد جهان در سال 1962 تولیدو آمریکا را داشت، بدلیل نارسایی قلبی درگذشت.

 

 

 

    

دیدگاه‌ها  

#1 خرم آبادی 1399-09-11 10:47
جناب آقای موسوی
اولاً عزیزانی که شما از آنها نام بردید هیچ کدام در سطح جهان صاحب عنوان نبوده اند و همگی قهرمانی های در سطح کشور و مسابقات آسیایی داشته اند و یا عضو تیم ملی کشتی بوده اند که به مسابقات جهانی اعزام شده اند افرادی همچون سیاوش نوری ، کریم سوری، محمد صادقی و ناصر خلیلی ثانیاً قهرمانی های این عزیزان در دوران نونهالی و نوجوانی نبوده بلکه این افراد در سالهای پس از انقلاب و در دهه 60 قهرمانی های خود را کسب کرده اند در آن ایام هم شما بهتر از هر کسی می دانید که آقای والی زاده رئیس هیأت کشتی لرستان نبوده اند. رئیس هیأت کشی لرستان در دوران طلایی دهه 60 آقای سیدمحمدرضا قیاسیان بودند. خوانندگان را به کتاب تاریخ کشتی لرستان یکی از آثار آقای قیاسیان ارجا می دهم.
برای اطلاعات بیشتر خوانندگان را به کتاب تاریخ
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا