- سلام
- ها!؟
- عرض كردم سلام، من خبرنگارم. میشه ماشینم را ببرم داخل؟
- نخیر، برو پاركش كن اونجا توي خيابون!
- باشه، اما من كارت خبرنگاری دارم، میتونم نشونتون بدم!
- گفتم نخیر! برو!
- باشه! (و رفتم ماشینم را در بیرون از محوطه پارك كردم)
موقع ورود به آن مكان:
- كجا؟! بیا ببینم، كارت خبرنگاریت كو؟!
- كارت دارم، اما قرار نیست به هر كسی نشان بدهم!
- برو بیرون، حق ورود نداری!
- دوست عزیز تو كه بیسیم دستت است، با مسوولین بالاترت حرف بزن، مطمئناً اجازه ورود به من میدهند!
- من مسوول پسوئول حالیم نیست، همین که بهت گفتم!
- من كه اولش برای ورودم به محوطه میخواستم كارت خبرنگاری نشانتان بدهم، شما من و ماشین مرا راه ندادید، حالا برای پای پیاده رفتنم كارت از من میخواهید؟! اصلاً فرض كنید من پدر یكی از ... هستم و میخواهم برای كار اداری بروم داخل، باید چه كاری انجام بدهم؟!
- اصلاً من نمیذارم تو بری داخل!
- حالا خبر امروز اداره شما هم آنچنان آش دهنسوزی نیست! حتی اگر مسوولین مافوقت هم كه با حسن انتخابشان(!) تو را اینجا گذاشتهاند درخواست كنند، دیگر من به ... آموزشی فرهنگی شما پا نمیگذارم!
... و برگشتم، به همین سادگی!
هنگامي كه بر میگشتم پیش خودم فكر میكردم كه این بنده خدا مقصر نیست، حالا مثلاً من هم برای این كه مربایش را غلیظتر كنم دو سه تا كلمه نامربوط از زبان آن بنده خدا به متن اضافه كنم و مثلاً بخواهم حال آن نگهبان را بگیرم كه چی بشود؟
در تمام دنیا مسوولین دم در را از بهترین و مودبترین و با كلاسترین افراد انتخاب میكنند. پس چه كسانی این انتخابها را انجام میدهند؟ مسوولین مافوق و مدیران اصلی آن مكان، این انتخابها را انجام میدهند!
به زبان دیگر، برخورد خوب و یا بد یك مامور دم در نمایشگر انتخاب مدیران مافوق آن مكان است و خوب و بدش را به پای آن مسوولین مینویسند كه این انتخاب را انجام دادهاند!
در واقع رفتار نگهبان دم در، آئینهي شخصیت مسوولین یك اداره میباشد. امروز كه برخورد آن شخص نگهبان دم در بسیار غیرمودبانه و توهینآمیز بود، من آن را به پای مسوولین اداره میگذارم.
در آئینه رفتار آن نگهبان، خیلی چیزها را دیدم و خیلی موارد از مسوولین آن مكان دستگیرم شد!
نگهبان دم در، ويترين يك اداره است. بايد به برخي از آنها كه بلد نيستند حرمت آن اداره را رعايت كنند، آموزش كافي براي برخورد با مردم را داد تا موجبات نفرت جامعه از آن نهاد را فراهم نياورند.
اين كه براي خوشخدمتي به مسوول مافوق، همه را با ديد سوء ظن با بيحرمتي نگاه كنيم، ديدگاه منسوخ و نشأت گرفته از ضعف فرهنگي ماست. بياييم به جاي نيمهي خالي ليوان، هميشه نيمهي پر آن را ببينيم و به جاي بياحترامي به مردم، به آنان احترام بگذاريم بلكه ديگران نيز جاي ديگر و در مسووليت ديگر، به ما احترام بگذارند. البته بزرگي چه زيبا گفته كه «از كسي كه در زندگي احترام نديده، توقع احترام نداشته باش!»
استانهاي توسعهيافته حتي نگهبان دم در اداراتشان نيز با اكثر ادارات ما فرق ميكند چون نوع نگرش و فرهنگ مديران آنها با برخي از مديران ما فرق ميكند و به جاي اين كه اولين توصيهاش اين باشد كه تو زماني نگهبان خوبي هستي كه همه را كنترل كني و سخت بگيري، اين توصيه را ميكنند كه مراقب باشيد با مردم خوب و درست رفتار كنيد زيرا ممكن است هر كس فقط يك بار در عمرش به ادارهي ما بيايد و اگر با وي برخورد بدي صورت گيرد، تا آخر عمر، از آن اداره و ما، برداشت بدي در ذهنش داشته و باعث تنفر مردم از آن دستگاه ميشود.
اميدواريم گوش شنوايي در اين خصوص باشد و واقعاً در اين زمينه كه نياز است، كاري كند و فرهنگسازي نمايد. البته عدهاي معتقدند نتيجهي استخدامهاي سفارشي با ديد قوميتي و بيسوادسالاري در استان ما همين ميشود.
به عنوان يك خبرنگار، خوشحالم كه از اين اداره و مسوول آن خبري تهيه نكردم، چون جفا در حق ديگر مسوولان خدوم بود كه واقعاً كار نظارت بر زيردستانشان را به درستي انجام ميدهند و مديري توانمند هستند ...
فرهاد داودوندي
دیدگاهها
استانهای دیگه آدم لذت میبره از برخورد کارمندهایش