کلمه "حاجی" یکی از پرکاربردترین کلمات در لُرستان است، بهویژه استفاده از این لفظ در ادارات و درباره مسوولان بسیار زیاد است.
اگر این روزها سری به گروههای وایبری که نخبگان و مسوولان لُرستانی در آن حضور دارند بزنید، درمییابید که بسیاری از افراد دیگران را حاجی خطاب میکنند و بسیاری هم اصرار دارند که حاجی خطاب شوند يا حتماً قبل از نام کوچکشان، كلمهي حاجی بیاید!
همان طور که میدانید حاجی یعنی کسی که به سفر حج رفته است، مثل مشهدی و کربلایی.
در زمان قدیم، حاجی بودن از این رو اهمیت داشت که سفر به سرزمین وحی با مشقت و مرارت فراوان انجام میشد. هم راه دور بود و هم رفتن و برگشتن به مکه و مدینه زمانبر بود. در آن روزگار هر کس قصد سفر حج میکرد، وصیت مینوشت و چنان با اهلالبیت خداحافظی میکرد که انگار دیدار بعدی به قیامت باشد. گاهي همین طور هم میشد! حاجی در سفر حج به رحمت خدا میرفت و گاه پس از برگشتن به ولایت خود، میدید بسیاری از کسان و نزدیکانش درگذشتهاند.
اما حاجی شدن در قدیم اهمیت دیگری هم داشت. میدانید که گاه در ادبیات بهویژه ادب عامه لفظ "حاجی" را به مثابه طبقه اجتماعی به کار میبرند. یعنی حاجی شدن علاوه بر این که باعث پاکی روح و نفس انسان میشد، جایگاه طبقاتی او را هم عوض یا تثبیت میکرد. اما حاجیها در روزگار قدیم در واقع مردانی بودند که "محل اعتماد عموم" میشدند و کارشان کمک به خلایق و ریشسفیدی میان مردم بود. این حاجیها حتی گاه با قرضالحسنه دادن به مستمندان كمك میکردند و دستگیر مردم بودند. فراموش نکنید یکی از ملزومات سفر حج، مکنت مالی بود که این مکنت مالی را هم همهي مردم نداشتند.
اما ظرف چند سال اخير لفظ حاجی در لُرستان تقریباً به معنی طبقهای خاص به کار برده میشود. یعنی این لفظ بیشتر سیاسی است تا مذهبی. اگر خوب دقت کنید این روزها کمتر کسی است که سمتی داشته باشد و حاجی نباشد. یعنی از نامهبر فلان اداره حاجی است تا رییس یا مدیرکلش! انگار که حاجی بودن شرط لازم پست گرفتن باشد. این را عیناً دربارهي کسانی که تازه وارد یک مجموعه دولتی میشوند میتوان دید. یعنی اگر حاجی نباشند حتما یک طوری به حج میروند و حاجی میشوند تا همه او را حاجی صدا کنند!
در واقع بسیاری از لفظ حاجی برای نشان دادن متشرع بودنشان بهره میبرند و از آن در جهت پاسداشت پست و جایگاهشان استفاده میکنند. امروزه حتی برای خطاب به جوان 25 ساله هم از لفظ حاجی استفاده میشود. یعنی اگر قدیم پسر حاجی بودن خودش شغل بود، الان حاجی بودن ارزش است.
البته در این میان هم بسیارند حاجیانی که سفرشان از سر صدق و تولد دوباره است. بسیارند کسانی که به سرزمين وحي میروند تا نشان بندگی بگیرند که اگر این سفر به بندگی و اطاعت ختم نشود، حکایتش حکایتی است که اوحدی آورده:
به راه بادیه گر فخر میکنی رفتن میان خواجه چه فرق است و اشتران جهاز؟
رضا ساكي
دیدگاهها