مهرشاد عنبری در یادداشتی نوشت: بعداز پیکار جام ملتها و ابقایامیر قلعه نوعی در سمت سرمربیگری تیم ملی، زمزمه پوستاندازی در ارکان تیم به صدا در آمده است. سرمربی تیم قصد دارد در اولین فرصت و با بازنشسته کردن ۵ بازیکن بترتیب، رضاییان، حاج صفی، انصاریفرد، امیری، خلیلزاده، خون تازهای را به شریانهای تیم ملی تزریق نماید و قطعاً جایگزین بازیکنان نامبرده پنج جوان باانگیزه خواهد بود که قابلیت و استانداردهای لازم برای حضور در رقابتهای جهانی را داشته باشند. جوان گرایی فلسفهای که همه بدنبال ان هستند و کاملاً ستودنی است.
هرچند این اقدام میبایست قبل از جام ملتها انجام میشد تا بازیکنان مدعو با تجربه یک تورنمنت اسیایی تیم ملی را همراهی میکردند.
اما بنظر میرسد همه مشکل تیم خارج شدن و دعوت تعدادی دیگر از بازیکنان نیست همانطوری که بارها اشاره شده همراهان و یا دستیاران قلعه نوعی در همه آوان، تمرینات، مسابقات، و حتی جلسات قبل و بعد از هر رویدادی قدرت و جسارت نقد کردن به برنامههای سرمربی را نداشتند. و اولین موردی که در اذهان متبادر میشود تفکرات حاکم در جلسات، خارج از فضای دموکراسی بود و این قصه بارها توسط خداداد عزیزی در صدا و سیما و رسانه های مختلف مطرح شده و فضا را برای تلطیف کردن شرایط انتقاد از سرمربی را، ساخته و پرداخته است.
مقصود و کنایه خداداد انتقاد مؤثری بوده که بایستی از سوی دستیاران عنوان میشده گویا یا انتقاد نشده یا کمتر دیده شده است. ودر این رهگذر، اصحاب رسانه و یا تحلیلگران کشور، کمتر به این موضوع اهمیت داده و به آن پرداختهاند. اگرچه سرمربی تیم بارها در جمع عنوان کرده قدرت نقدپذیری را دارم اما در فرایند امور، قاطبه مردم نسبت به انتقاد آسیب پذیرند.
در شرایط عادی، همه دستیاران باید بدون ملاحظه به بسیاری از شرایط حاکم و به خاطر موفقیت تیم، تمام تفکرات درست یا نادرستامیر خان را با دانش خود در کوتاهترین زمان به چالش کشیده و تجزیه و تحلیل کنند تا بهترین نظریهها در دستور کار قرار گیرد. ، این نوع تفکرات یعنی ایجاد توفان فکری که در تمامی مراکز توسعه یافته کاربرد دارد. در غیر اینصورت حضور دستیاران به مثابه مدیر تدارکات تلقی میشود. که باید فکری بحال آن کرد.
در جام ملتها، هرچه بیشتر به پتانسیل نیمکت نشین تیم ملی متمرکز میشدیم کمتر شاهد مردان متخصص و با تجربه و صاحبنظر بودیم. با ذکر این موضوع، موفقیت هر ارگان یا سازمانی درگرو شنیدن صدای منتقدین آن نهاد است تا بهتر بتوانند شرایط ضعف و نقاط آسیبپذیری را شناسایی و در صدد رفع موانع موجود برآیند. این دیدگاه نفی دستیاران قلعه نوعی نیست بلکه رنسانس در تفکرات و شاخصهای انتخاب دستیاران باتجربهتر است و تا این مهم انجام نشود کماکان در قالب ناهماهنگی، ضعف مدیریت، وسایر حاشیههای پیشبینی نشده تا پایان رقابتهای جام جهانی بسر خواهیم برد.
دیدگاهها