غلامرضا مصدق: سالها پیش از شروع جنگ یمن، در سفری به آن کشور، بعد از پیاده شدن از هواپیما وارد توالت فرودگاه شدم. وضعیت توالت فرودگاه صنعا که قاعدتاً مهمترین فرودگاه کشور و دروازه ورود به آن دیار بود، مرا به شدت شوکه کرد، آفتابه آن یک قوطی حلبی كنسرو یک لیتری که با ریسمانی به دیوار بسته شده بود. لازم به توضیح نیست که نمای آن توالت محقر، کثیف و بد بو آینه تمام نمای وضعیت آن کشور از جهات مختلف بود. قبل از اینکه پایم را از فرودگاه بیرون بگذارم، کاملاً مشخص شد، یمن کشوری فقیر و از جهات مختلف بسیار عقب مانده است. آن قضاوت آنی من و آنچه در طول یک هفته اقامت در آن کشور دیدیم کاملاً با هم منطبق بود.
غرض از ذکر این خاطره اینکه، مدتی است آقای ضرغامی، وزیر گردشگری بر خلاف رویه معمول دولتمردان ما كه همیشه پیگیر اهداف بزرگ جهانی برای حل مشكلات بشریت هستند، بر هدف سر و سامان دادن به توالتهای عمومی كشور تمرکز کردند. حالا كه برای اولین بار، دولتمردی از فراز ابرها به زمین آمده و از پیگیری اهداف دست نیافتنی بزرگ جهانی دست كشیده و با تشخیص درست اولویت بر ضرورت حل مشكلی زمینی و شدنی تمركز كرده، به جای تشویق و حمایت از این اقدام بجای او، بعضاً مورد تمسخر قرار میگیرد. شاه بیت حرف تمسخر كنندگان هم این است كه آقای وزیر از انجام كارهای بزرگ ناتوان است، تمركز خود را بر این هدف درپیتی گذاشته است!!!
تمسخر كنندگان مصداق ضرب المثل " الناس علی دین ملوكهم" هستند، چون معمولاً دولتمردان ما در پی اهداف بزرگ، جهانی، بیارتباط با منافع ملی، دست نیافتنی، غیر قابل اندازهگیری، پرهزینه و در بسیاری موارد بیفایده هستند، پس مسئولان عالیرتبه، باید مثل وزیری که در پی رساندن ایران به مقام اقتصاد دوم جهان، یا آن یکی که هدفش رساندن ارزش ریال فراتر از دلار و یورو، یا دیگری که هدفش حل سه روزه مشكلات بورس است و یا آن یکی که میخواهد در اقلیم خشک و نیمه خشک ایران در مدت کوتاهی چند میلیارد درخت بکارد، مدام پیگر اهداف خیلی خیلی بزرگ باشند، اما هیچگاه حتی یكی از این اهداف بزرگ نصفه نیمه هم محقق نشود و هیچ مقام مسئولی هم بابت عدم تحقق حتی یک درصدی آنها از مردم عذرخواهی نکند.
تمسخر كنندگان آقای ضرغامی خوب است به این پرسش جواب دهند، وقتی اكثر توالتهای عمومی كشور از حداقلهای استاندارد بهداشتی بیبهره هستند، وزیر گردشگری قبل از حل این مشكل باید به رفع چه معضل مهمتری بپردازد؟ اگر وزرات گردشگری تا بحال قادر به سر و سامان دادن به توالتهای عمومی نشده، چطور ممكن است قادر به ساخت هتلهای پنج ستاره شود؟ كه كاری به مراتب آسانتر از ساخت و بهبود هتل نسبت به توالت است؟ اگر این وزارتخانه قادر به برداشتن این قدم به ظاهر كوچك كه البته نتایج بسیار بزرگی دارد نباشد، چطور باید قدمهای بزرگتری بردارد؟
حالا که دولتمردی بر خلاف عرف معمول مسئولان عزیز ما بر هدفی، به ظاهر بیاهمیت اما در باطن بسیار ضروری، مفید و دست یافتنی تمرکز کرده، از این اقدام بجا اما غیر معمول او حمایت کنیم، از کجا معلوم، شاید این واقعگرائی و عادت كردن به انجام كارهای كوچك به دیگر دولتمردان هم سرایت پیدا کند.
چه خوشمان بیاید و چه نیاید، کیفت توالتهای عمومی به زبان بیزبانی به همه میگوید در قیاس با ملل دیگر کجا هستیم.
دیدگاهها
درود بر آقای مصدق که با نگارش این متن نشان دادند که که هنوز میتوان از حرف حق دفاع کرد.