آرش کاظمی در یادداشتی نوشت: پنج کارگر حوالی غروب هجدهم آذرماه برای لایروبی منبع ایستگاه پمپاژ نفت «برد اسپی» کوهدشت اقدام کردند که متأسفانه در این مکان به علت استنشاق مواد سمی گرفتار شده و فوت کردند.
حدود یک هفته از این حادثه ناگوار سپری شده؛ اما هنوز پاسخی به برخی مطالبات و سؤالات، داده نشده است. در این خصوص چند نکته مطرح است!
چند نفر باید در اثر اهمال یک مدیر جانشان را فدا کنند تا آن مدیر عزل شود؟
وظیفه دستگاههای نظارتی در چنین مواردی چیست؟
مسوول ایمنی ایستگاه پمپاژ کوهدشت در محیط کاری چه وظایف و مسئولیتهایی داشته است؟
آیا در حادثه کوهدشت کلیه پروتکلهای ایمنی و نظارتی رعایت شده است؟
به طور کلی HSE شامل قوانین، مقررات و فرآیندهایی جهت ایمنی کارکنان، کارگران و پیمانکاران در محیط کار، آتش نشانی، حفاظت از محیط زیست و همچنین حفاظت از محیط پیرامون در برابر خطرات است. آیا این پروتکلها به درستی انجام شده است؟
هر چند وظایف کارشناس ایمنی باتوجه به سازمان و شرکتی که در آن مشغول به کار است ممکن است کمی متفاوت باشد. در ادامه مطلب به وظایف اصلی کارشناس ایمنی و بهداشت اشاره میشود که عبارتند از:
-مدیریت و کنترل مسائل مربوط به ایمنی، بهداشت و محیطزیست
-شناسایی ریسکها و خطرات بالقوه موجود در محیط کار و تلاش برای ارائه راهکارهایی جهت جلوگیری از آسیب به آنان
-ثبت تمامی آسیبها و نقص و خرابیهای موجود در محیط کار و ارائه گزارشهای آنان به مدیر مربوطه
-مسئول HSE پیمانکار بایستی درصورت مشاهده هرگونه شرایط یا اعمال غیر بهداشتی، ناایمن، مخاطرهآمیز ، آسیب زا برای محیط زیست و مغایر با مقررات HSE مراتب را سریعاً به امور HSE منعکس نمایند.
آیا مسئول HSE یا نفراتی از واحد نظارت بر ایمنی کارکنان در محل حادثه حضور داشتهاند؟ و وظایف خود را به طور کامل انجام دادهاند؟
آیا آموزشها و هشدارهای لازم به کارکنان برای فعالیت در محیطهای خطرزا داده شده است؟
آیا مدیر ایستگاه پمپاژ بر فعالیتهای واحد HSE نظارت کافی داشته و در واگذاری این مسئولیت خطیر به افراد واجد شرایط اهتمام ورزیده است؟
آیا برکناری و جابجایی مسئول HSE از بیکفایتی احتمالی مدیر بالادستی به خاطر عدم به کارگیری افراد با صلاحیت و قصور در نظارت بر فعالیتهای مجموعه تحت مدیریتش میکاهد؟
شایان توجه است که این اتفاق ناشی از یک بیمبالاتی عادی که منجر به خسارات اداری و مادی شود نبوده بلکه این قصور احتمالی موجب ضایعهای دردناک و غیر قابل جبران گشته است که بر اثر آن جانهای عزیزی از دست رفته است.
یقیناً و در صورت اثبات سهلانگاری، جابجایی یک مدیر و توبیخ یک کارمند مرهمی بر آلام و رنجهای بیپایان خانوادههای داغدار این پنج جوان نخواهد بود ولی آئینه عبرتی خواهد بود برای دیگر مدیران و مسئولین که با تجدید نظر در شیوههای مدیریتی و استفاده از متخصصان و افراد شایسته از تکرار چنین فجایع دردناکی که شوکی عمیق به جامعه وارد آورده است جلوگیری گردد.
این سوالات و دغدغهها نمونه کوچکی از مطالبات مردم استان لرستان است، شایسته است که متولیان امر در اسرع وقت پاسخی قانعکننده برای افکار عمومی داشته باشند.
بیشتر بخوانید:
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها