پس از به توپ بستن مجلس توسط کلنل لیاخوف روسی و به دستور محمدعلی شاه در ۲ تیر ۱۲۸۷ ه ش، به جرات میتوان گفت دوران انتقال قدرت از قاجار به پهلوی از مهمترین وقایع و پرالتهابترین لحظاتی است که نمایندگان ملت در مجلس شورای ملی در آن زمان تجربه کردند.
در جو اختناق آن روز کشور مخالفت با رضاخان سر نترس و دل شیر میخواست که خیلیها نداشتند، برخی سرسپرده بودند برخی دیگر هم شهامت نداشتند مخالفت خود را آشکار کنند. در روزهای ۸ و ۹ آبان ۱۳۰۴ ش ماده واحده انقراض سلطنت قاجار و سپردن حکومت به رضاخان که آن موقع رئیس الوزرا شده بود به صحن علنی مجلس شورای ملی دوره پنجم که آخرین مجلس زمان قاجار محسوب میشود، وارد شده و مورد بررسی قرار میگیرد.
از ۸۵ نماینده آن دوره به جز آیت الله مدرس، دکتر محمد مصدق، ملک الشعرا بهار و دیگرانی نظیر سیدحسین تقیزاده، حسین علا و یحیی دولت آبادی کسی مخالفت نمیکند. نماینده لرستان در دوره پنجم مجلس شورای ملی مرحوم شیخ عبدالرحمان صالحی لرستانی بود. در این دو روز اتفاقاتی در روند مذاکرات مجلس روی میدهد که به گمانم نه تنها در ایران که در مجالس سایر کشورها اگر نگوییم بینظیر که کم نظیر است.
ایادی رضاخان از نیروهای مسلح تا نوچهها و داش مشتیهای دور و بر او چنان جو سنگینی در مجلس حاکم میکنند که به اصطلاح کسی جرات نفس کشیدن هم نداشته باشد. محل حضور تماشاچیان نیز در قرق طرفداران رضاخان قرار میگیرد. در بیرون مجلس نیز ورود و خروج نمایندگان زیر نظر گرفته شده بود تا نمایندهای خارج نشود که مجلس از اکثریت بیفتد و جلسه منحل بشود.
روز ۸ آبان ملک الشعرا بهار در مخالفت با تصویب لایحه سخنرانی مفصلی ایراد میکند سپس از صحن خارج و وارد اتاقی دیگر میشود، ایادی رضاخان گمان میکنند از مجلس خارج شده، در این هنگام شخصی به نام " واعظ قزوینی " روزنامهنگار و صاحب امتیاز روزنامه "نصیحت " برای رفع توقیف نشریهاش به مجلس مراجعه میکند، واعظ نگون بخت، شبیه بهار و بلند قد بوده، طرفداران رضاخان به گمان این که او بهار است، به وی شلیک میکنند، واعظ به زمین میافتد، پسر پهلوان یزدی بزرگ که از نوچههای رضاخان بوده و در اغلب روایتها درباره این حادثه از او با عنوان "زاده پهلوان یزدی " نام برده شده بالای سر واعظ نیمه جان میرسد و سر او را با کارد میبرد، بعد تازه میفهمند اشتباه شده و مقتول ملک الشعرای بهار نیست! .
بهار در كتاب "تاریخ مختصر احزاب سیاسی "حادثه ترور واعظ قزوینی را مفصل توضیح داده است. یحیی دولت آبادی نماینده دوره پنجم از اصفهان نیز در جلد چهارم کتاب "خاطرات یحیی " به این موضوع پرداخته ولی نمیدانم به چه دلیل حادثه قتل روزنامهنگار قزوینی را ۷ آبان اعلام کرده است. نکته دیگر در مورد دولت آبادی این که او ماجرای قتل واعظ را نه اتفاقی اشتباهی که طرحی برنامهریزی شده از سوی رضاخان برای حذف مخالفان میداند و میگوید واعظ در روزنامههای نصیحت و رعد به شدت علیه رضاخان و حکومت نظامی او مطلب مینوشت و انتقاد میکرد و همین هم باعث قتلش شد.
دولت آبادی مینویسد: "روز هفتم آبانماه ساعت میان پنج و شش که هوا تاریک بود مجلس شورای ملی با جلسه علنی منعقد بود و چراغها میسوخت، در مجلس یعنی در فضای نگارستان هیاهویی برخاست و صدای چندین تیر رولور به گوش رسید به علاوه شلیکی به طرف عمارت مجلس و تالار جلسه عمومی شد که شیشهها را شکسته گلوله به چهلچراغها خورد بعضی را شکست و ریخت. مجلس برهم خورد نمایندگان و تماشاییها همه رفتند، تنها نگارنده و اسماعیلخان سردار صولت نماینده قشقایی در جای خود نشستهایم بالاخره ما هم میرویم ببینیم چه خبر بود و اگر مجلس دیگر برپا نمیشود روانه گردیم... در میان تالار یک تای کفش سرپایی نماینده لرستان که روحانی تجددنمایی است دیده میشود که بجا مانده و با یک تای کفش فرار کرده است... به هر حال واقعه شب دو نتیجه داد: یکی آنکه واعظ قزوینی از میان رفت و دیگر آنکه رعبی در دل اشخاص افتاد که جرأت مخالفت کردن با پیشآمدها را نداشته باشند... "
روز ۹دی هم جریانات و حواشی خودش را دارد؛ گروه اقلیت مجلس به رهبری آیت الله مدرس هر کاری کردند نتوانستند جلوی تصویب ماده واحده انقراض سلسله قاجاریه را بگیرند و ماده واحده مذکور با رای بالای نمایندگان به تصویب میرسد. نوجوان و جوانان امروز که عکس شهید مدرس را در کتابهای درسی میبینند، نمیدانند این پیرمرد نحیف و تکیده چه دل شیر و سر نترسی داشته و او، مرحوم مصدق و اندک نمایندگان مخالف رضاخان در چه شرایطی به کنشگری سیاسی میپرداختهاند.
مدرس از معدود نمایندگانی بود که در مجلس سیلی خورد و عمامه از سرش افتاد، یک بار ترور شد و جان سالم به در برد، گلویش در مجلس توسط سردار سپه فشرده شد و کتک خورد، با پول هنگفت و رشوه، تهدید و تطمیع شد ولی تسلیم نشد و در نهایت در روز ۱۲ آذر ۱۳۱۶ بر سر عقیدهاش جان سپرد. مجلس شورای اسلامی۲۳ تیر۱۳۷۲ با تصویب ماده واحدهای، سالروز شهادت آیت الله سید حسن مدرس را به عنوان روز مجلس نامگذاری کرد.
امروزه در سپهر سیاسی لرستان و ایران چه قدر جای نمایندگانی مثل مدرس خالی است.
۱۰ آذر ۱۴۰۲ مصطفی رباطی
دیدگاهها