به روال چند سال اخیر که معمولاً اواخر هر هفته به کوههای اطراف خرم آباد صعود میکنم، جمعه ۱۹ آبان عازم ارتفاعات "سرآسو " در شمال شهر شدم.
از بالای منطقه کوی ارتش و از کنار دره موسوم به "دره خرسو " مسیر را پیمودیم و به بالای کوه رسیدیم.
بعد از طی مسافتی که به قول کوهنوردان به "یال نوردی " گذشت، از پشت ارتفاعات به پایین آمدیدم. در پشت ارتفاعات سرآسو چند روستا وجود دارد که برخی از آنها خالی از سکنه شده است.
در اراضی نزدیک این روستاها و در دامنه کوه در کنار نهر آبی که تقریباً فصلی است و فقط در فصول تابستان و بهار اندک روان آبی دارد، چند درخت کهنسال چنار وجود داشت که زیبایی خاصی به طبیعت این منطقه داده بود؛ مضاف بر آن در فصول گرم سال محلی دلنشین برای استراحت کشاورزان، کوهنوردان و خانوادههایی بود که پنجشنبه جمعهها و سایر روزهای تعطیل این مکان را برای تفریح و دورهمی در دل طبیعت انتخاب میکردند.
از دور درختان چنار پیدا بود نزدیکتر که شدیم، دیدم دو اصله از این درختان برگهایشان زرد و خشک شده، معلوم بود ماده شوینده و شیمیایی پای این درختها ریختهاند تا خشک و سپس قطعشان کنند، چون خشکیدن برگها به برگ ریزان پاییز شباهتی نداشت.
به دوست همنوردم گفتم بار دیگر که بیاییم احتمالاً درخت کناری که سالم و شاداب است را هم به این بلا دچار میکنند؛ نمیدانستم که زودتر از آنچه که فکر میکنم ریشه این درختان زبان بسته را میخشکانند و از بیخ اره میکنند! همان طور که کردند و پخش تصویر آن دل دوستداران طبیعت را به درد آورد.
هر جایی که نگاه میکنی از مغازهدارانی که وجود درختان بیزبان را بر نمیتابند تا برج سازانی که درختان سایه گستر را مزاحم بلندمرتبهسازی میدانند تا مجریان طرحهای به اصطلاح اقتصادی که به بهانههای مختلف با بلدوزر و سایر ابزار آلات درختان کهنسال را ریشه کن میکنند، ردی از تخریب گران محیط زیست میبینی، انگار نه انگار که حیات و ممات ما به طبیعت و محیط زیست وابسته است.
چند ماه است کارگاهی پشت کوه سرآسوزده شده و از تخریب و انفجار صخرهها و گودبرداریهایی که در حال انجام است نشان میدهد که ساخت سدی در این منطقه در دست اجراست.
نمی دانم سازندگان این سد با چه توجیهی در حال ساخت سد در این منطقه هستند؟! آخر آبی که بتواند حجم مخزن این سد را پر کند در این منطقه وجود ندارد. کوهنوردان و افرادی که این منطقه را دیدهاند حتماً این گفته نگارنده را تصدیق میکنند.
چشمهای فصلی در این منطقه وجود دارد که حتی در فصول پر بارش حجم آبش کم است چه رسد به تابستان که کامل از جریان میافتد و به صورت چاله به چاله و ناپیوسته و راکد به محل تکثیر بچه قورباغه و سایر آبزیان کوچک تبدیل میشود و اصلاً قابل شرب نیست.
مجریان و سازندگان طرح چه توجیهی برای ساخت آن با این حجم پایین آب دارند؟ باور دارم این چشمه فصلی توان پر کردن این سد را ندارد و همان اندک آبی هم که احتمالاً پشت سد ذخیره خواهد شد در فصول گرم تبخیر شده و آبی برای ذخیرهسازی و استفاده شهروندان نخواهد ماند.
ضمن این که همان حجم کم آب هم قابل شرب نیست و آلودگی زیادی دارد؛ تنها قسمت قابل شرب از آب منطقه مذکور، چشمه کوچکی در دهانه غاری بود که شیلنگ باریکی بر ورودی آن گذاشته بودند تا کوهنوردان و افراد بومی محل و برخی عشایر کوچ رو در فصول گرم سال برای نوشیدن و شستشو از آن استفاده کنند که مجریان طرح با بستن دهانه چشمه و تخریب آن، بلای درختان چنار را بر سرش آوردند و آن را نیز خشکاندند!
یکی از مشکلات اصلی در این استان و بلکه کل کشور این است که بیشتر طرحهایی که اجرا میشود پیوست عدالت و زیست محیطی ندارند و آثار تخریبی آنها بیشتر از منافع اقتصادیشان است.
متأسفانه ارادههایی پشت اجرای این طرحهای بدون توجیه هست که به هر طریقی که شده ولو به قیمت تخریب محیط زیست و نارضایتی مردم آنها را اجرا میکنند؛ به قول معروف اگر برای مردم آب ندارد برای آنها که نان دارد!
دیگر این که طرحهای آبی باید در سر چشمه و یا پایین دست رودخانههای خروشان اجرا شود نه در منطقه کم آبی مثل سرآسو که در فصل تابستان چشمه فصلی آن از جریان میافتد و راکد و بد بو میشود.
مسئولان استان اگر دنبال تأمین حقابه لرستان هستند راهش اجرای طرحهای بدون توجیه نظیر سدسازی در منطقه سرآسو نیست؛ اجرای این طرحها به جز هدر رفت منابع و تخریب محیط زیست و ایجاد اختلاف در منطقه دستاوردی برای مردم ندارد؛ سالانه بیش از ۱۲ میلیارد متر مکعب روان آب از لرستان خارج میشود، طرحهای سدسازی میبایست در مناطق پر آب که بدون استفاده از استان خارج میشود، اجرا شود اگر توان و ارادهای در این زمینه نیست حداقل پیگیر حقابه لرستان باشید و طرحهایی نظیر سد معشوره یا گاوشمار را اجرایی کنید تا کشاورزی و اقتصاد بخش غرب و جنوب استان شکوفا شود و مرحمی بر زخم صنعت نحیف و بخش اشتغال باشد.
یقین دارم طرح سدسازی در منطقه سرآسو با این حجم تخریب محیط زیست توجیه اقتصادی مناسب را ندارد و دیر یا زود به سرنوشت طرح آبرسانی از رودخانه کاکارضا به خرم آباد دچار خواهد شد. جدای از آثار زیانبار زیست محیطی این طرح که باعث تخریب حجم زیادی از جنگلهای بلوط در منطقه شد، میلیاردها تومان از بودجه بیت المال صرف اجرای این طرح شد ولی پس از گذشت بیش از یک دهه از اجرای آن هنوز بلاتکلیف مانده است.
⭕️فیلم قطع درختان سرآستان (سرآسو)
اگر غیر از این است مسئولان و مجریان طرح بگویند به چه دلیل آب کاکارضا وارد شبکه آب شهر خرم آباد نمیشود و مردم نباید از مزایای آن بهرهمند شوند؟!
چه کسی باید جوابگوی این حجم تخریب محیط زیست و هدر رفت بودجه باشد؟ توجیه فرسودگی شبکه آبرسانی داخل شهر تکراری و قدیمی است، لطفاً دلایل دیگر استفاده نکردن از آب کاکارضا را با صداقت و شفافیت به مردم توضیح دهید.
تابستان امسال سفری چند روزه به قم داشتم، برایم جالب بود هوای این شهر خنک و مطبوعتر از خرم آباد بود، خرم آبادی که در گذشتههای نه چندان دور به خوش آب و هوا بودن شهره بود!
معادله پیچیدهای نیست در این سالها آنها پی در پی فضای سبز ایجاد کردهاند، درخت کاشتهاند، بیابان زدایی کردهاند، در عوض محیط زیست ما هر روز دچار تخریب و جنگلهای ما طعمه حریق میشود، در این سالها آنها ساختهاند آباد کردهاند ما تخریب کردهایم.
میگویید نه در فصول گرم سال دمای هوای خرم آباد را با شهرهایی در مرکز کشور که قبلاً به عنوان شهرهای کویری میشناختیم مقایسه کنید؛ خرم آباد در چند سال اخیر گرمتر شده است.
مصطفی رباطی
چهارشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۲
⭕️فیلم قطع درختان سرآستان (سرآسو)
بیشتر بخوانید: | روابط عمومی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان لرستان در واکنش به انتشار فیلم قطع درختان توسط عوامل این دستگاه جوابیهای را ارسال کرد. |
دیدگاهها