وحید حاج سعیدی در یادداشتی نوشت:
یک گوشواره پیدا شده... یک کیف پول به همراه مدارک سجلی گم شده از یابنده تقاضا میشود با این شماره تماس گرفته و مژدگانی دریافت کند. از این دست اعلامیهها که مربوط بهاشیاء گمشده و پیدا شده میباشند در گوشه و کنار شهر، پشت شیشه مغازهها، روی درختان شهر، بر روی تابلوی اعلانات مساجد و حتی ادارات زیاد به چشم میخورند. در واقع به علت نبود یک مرکز جمعآوریاشیاء پیدا شده و اطلاعرسانی در خصوصاشیاء گمشده مردم شخصاً مبادرت اطلاعرسانی در این خصوص میکنند.امروزه به دلیل مشغله زیاد مردم، گرفتاریهای زندگی و شاید هم شلوغی شهرها و مراکز عمومی، بسیاری از شهروندان وسایل شخصی خود را سطح شهر گم کرده یا در مکانهای عمومی نظیر بانکها، مراکز دولتی، بیمارستانها و حتی داخل اتوبوس و تاکسی جا میگذارند.
شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که وسایلی در کوچه و خیابان پیدا کرده باشید و یا حتی وسایل شخصی خود را گم کنید. احتمال گم شدن و جا گذاشتن وسایلی نظیر دسته کلید، تلفن همراه، کیف پول، کیف دستی، کیف مدارک، چتر، فلش، طلاجات، تسبیح، ساعت را به دلیل قابل حمل بودن و نیاز دائمی، بیشتر از سایراشیا و وسایل شخصی افراد است.
راستی شما وقتی وسیلهای پیدا میکنید چه میکنید؟ به آن توجهی نمیکنید؟ آن را نزد خود نگه میدارید تا صاحب واقعیاش پیدا شود؟ در سطح خیابان و یا مغازهتان اطلاعیه میچسبانید؟ تحویل مغازه دارها یا خانههای اطراف میدهید؟ تحویل مسجد محلتان میدهید؟ تحویل تاکسیرانی یا ستاد نماز جمعه میدهید؟ داخل صندوق پست میاندازید؟
یا وقتی وسیلهای گم میکنید، چکار میکنید؟ بیخیال آن میشوید و دنبال آن نمیگردید؟ در روزنامه آگهی چاپ میدهید؟ در سطح شهر کاغذ میچسبانید؟ به اداره پست مراجعه میکنید؟ یا...
در واقع نوع برخورد افراد بااشیاء یافته شده متفاوت است. کسانی که احساس مسئولیت شرعی و اخلاقی میکنند، برای یافتن صاحب کالا تلاش میکنند و افرادی نیز به دلیل مشغله زیاد چندان تلاش چندانی برای یافتن صاحب کالا از خود نشان نمیدهند. گاهی اوقات حجم این وسایل به قدری زیاد هستند که مکانهایی که به نیت خیر در ساماندهی این وسایل فعال هستند در یافتن صاحبان وسایل مستاصل میشوند. به عنوان مثال ستاد نماز جمعه یکی از شهرهای شرق استان سال گذشته طی اطلاعیهای اعلام کرد به دلیل حجم بالای وسایل پیدا شده از این پس از تحویل گرفتن این وسایل معذور است.
شاید فقدان یک «مرکز جمعآوریاشیاء گمشده» باعث بروز رفتارهای متفاوت از سوی افراد و نهادهای مختلف میشود.
پیشنهاد میشود اگر در هر شهرستان یک مکان که از عمومیت بیشتری برخوردار است، نظیر شهرداری یا اداره پست و پلیس + ۱۰، اتاقی به این امر اختصاص داده شود و یک نفر به عنوان متصدی ساماندهیاشیاء گمشده انتخاب شود، بخشی از دغدغههای مردم در این خصوصاشیا کم خواهد شد. چرا که با وجود چنین مرکزی، هم افرادی که وسایل خود را گم کردهاند و و هم افرادی که وسیلهای را مییابند، تکلیف خود را میدانند و در اولین فرصت به این ستاد یا دفتر مراجعه میکنند. در ضمن میتوان هزینه این دفتر را نیز از محل مبلغی که به عنوان حق الکشف! دریافت میشود، تأمین کرد. قطع به یقین پرداخت چند هزار تومان مژدگانی یا هر اسم دیگری که بتوانو روی این مبلغ نهاد، بابت پیدا شدن شناسنامه یا گواهینامه یا دسته کلید گواراتر و منطقیتر از طی مراحل اداری برای صدور شناسنامه به صورت المثنی یا تعویض تمام مغزیهای قفلهای منزل با هزینهای گزاف است! بنابراین پیشنهاد میشود با راهاندازی چنین دفتری در شهرداری، اداره پست شهرستان و یا پلیس + ۱۰ به صورت پایلوت در شهرستانها، علاوه بر اجر معنوی زمینههای پیشرفت و توسعه فرهنگی را نیز در استانمان پایهگذاری کنیم.
دیدگاهها
حاضر نشده تحویل اداره پست بده