پس از سالها تحصیل و فعالیتهای سیاسی و مسؤلیتهای مختلف و پژوهشهای متعدد؛ راه توسعه استان را در اتحاد نیروها و جناحهای سیاسی دیدم و با خود گفتم آتش جرو بحثهای سیاسی دامن مردم لرستان را میگیرد و گرمایش سوخت موتور توسعه سایر استانها میشود.
میدانستم جبههبندی بچگانهای در لرستان وجود دارد که باعث شده بازیهای سیاسی تبدیل به تنش و جنگهای سیاسی بشود و توان همه صرف تسویه حسابهای ویرانگر شود؛ همچنین میدانستم استانهایی هم هستند که با اتحاد نیروهای دلسوز و خدوم خود، هر دولت مرکزی و جناح سیاسی که در مسند قدرت قرار میگیرد را تحت تأثیر قرار میدهند.
همین این باورها مرا بر این داشت تا در انتخابات دوره سیزدهم ریاست جمهوری به جای صف بندیهای سنتی و بی حاصل که صرفاً کارکرد آنها تسویه حسابهای سیاسی است به دنبال متحد کردن نیروهای متعهد و دلسوز استان باشم. به همین دلیل چون همه نظرسنجیها حکایت از پیروزی جناب آقای رئیسی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری داشت؛ با قبول ریاست یکی از کمیتههای تأثیرگذار ستاد نخبگان در تهران، به دنبال نزدیک شدن به هسته تصمیم گیری ایشان بودم تا بتوانم کمکی به توسعه لرستان بکنم.
خوشبختانه با همت دوستان، همایش بزرگی هم در هفته منتهی به روز رأیگیری در هتل ارم تهران تدراک دیدیم. همایشی که پنج هزاز سرمایه گذار از سراسر دنیا به صورت آنلاین در آن حضور داشتند و ایضاً پانصد سرمایهگذار داخلی، همایشی تخصصی جهت همفکری و تبادل نظر جهت جذب سرمایههای داخلی و خارجی.
سخنران مجلس هم آیت الله علم الهدی (پسر) بودند؛ ایشان همایش فرمایشات خویش را اینگونه آغاز کرد که در بازدیدی که از لرستان داشتیم در شهر خرمآباد به محله پشت بازار رفتیم در آنجا حدود ده نفر دور ما را گرفتند همه جوانانی تنومند و قوی بودند که پس از ابراز علاقه بیان داشتند که ما آماده و جویای کار هستیم فقط کار میخواهیم.
بیان این جملات توسط حاج آقا علم الهدی که مخاطبینش سرمایه گذاران در سراسر ایران و دنیا بودند جرقه امیدی در ذهنم زد. از شوق در پوست خود نمیگنجیدم. خوشحال بودم که تلاشها دارد به ثمر میرسد.
بعد از آن همایش هم در کنار سایر کنشگران سیاسی خواستار انتخاب استاندار ویژه بودیم و از پایان انتخابات تا حال لحظهای از این تلاش دست برنداشتهایم؛ هرچند که مطلع هستم امثال ما کم نیستند و این دغدغه مشترک است و برخیها در راستای اتحاد نیروهای دلسوز این استان لحظهای نایستادهاند و هروز با کمک دوستان و دلسوزان پیگیر این موضوع هستند و با جمع کردن ستادهای مردمی در کشور در زیر یک سایه و تشکیل آن در لرستان به دنبال تحقق این رؤیا بوده و هستند …
و اما اینک به عنوان یک خبرنگار با مدرک تخصصی رسانه که اعتقادم بر تجربه و اشراف بر مسائل وکار به صورت تیمی است؛ به وضوح میبینم بعد از آن همه تلاش، متاسفانه واگرایی در لرستان روز به روز بیشتر میشود و همچنان افرادی که منافع شخصی را به منافع جامعه ترجیح میدهند به دنبال حذف نیروهای دلسوز و ایجاد تنشهای سیاسی و تقابل نیروهای ارزشمند هستند و منافع خود را در گرو هرج و مرج سیاسی در استان میدانند و اگر ظرفیتی هم در خارج استان دارند، آن را صرفاً جهت کسب منافع خویش میکنند.
آقای رئیس جمهور با قاطعیت عرض میکنم! حال لرستان اصلاً خوب نیست و حقیقتا کار مردم از فقر، محرومیت، تولید و گرانی و هزار درماندگی گذشته است و از اینکه دارد به جاهای باریکتر میکشد نگرانم .
آقای رییس جمهور ترجیح دادم در این مرداب گل آلود و با روند صعودی سکته جوانان شهرم که هر کس به دنبال گرفتن ماهی خودش است دست و پا نزنم، شما از همین مردم رأی گرفتید بیتفاوتی و بیسوادی رسانهای مسئولین شما حد و مرز ندارد ؛
مردم از هجوم همین نا کارآمدی ها خسته شده اند این ناآرامی ها تا کی و تا کجا باید ادامه یابد !
مردمی که در کوچه و خیابان میتوان نظر آنها را جویا شد و هیچکدام از این مردم با خشونت موافق نیستند با مستندات انتظار می رود با تغییرات ؛ دلتان برای جوانان علمی و … که” وصل “نیستند بسوزد!
در لرستان گمان بردند در عمران و اقتصاد و سیاست….سرآمد دورانند؟
در پایان باید بگویم ما که بخت خود را در شهر آشوب زده آزمودهایم؛ اما آیا در این بحبوحه خبری از لرستان هست؟ گویا مقصری وجود ندارد ! نکند ماجرا آنقدر پیچیده شده که ندیدن را ترجیح داده….
فریاد لر
دیدگاهها
باید که بست از این ورطه رخت خویش...
داشتن هفت فرزند در این دنیایی که نیروی تولید می خواهد یک امتیاز است اگر کار و سرمایه نباشد جامعه دچار فقر و فساد و اعتیاد می شود
ما در ابتدای این دولت خیلی به نیروهای بومی و انقلابی امید داشتیم ولی چه بگویم رفته رفته داریم ناامید می شویم.