محسن رستمی: بعضی چهرهها و شخصیتها از آنچنان روح والا و بلندی برخوردارند و مشق زندگی را با چاشنی آگاهی آموخته که با نگاه تیزبین خود تحت هیچ شرایطی از درد و رنج مردم غافل نیستند و نسبت به محیط پیرامون خود هرگز بیتفاوت نبوده و آرمانهای انسان دوستانه آن چنان با تارو پود وجودشان عجین گشته که تمام هستی خود را وقف دستگیری از فرودستان و فراموش شدگان کردهاند ، حتی اگر پای جان و فدا کردن آن در راه آرمانهای انسان دوستانهشان در میان بوده دریغ نورزیده که با اندکی تامل در تاریخ گذشته این سرزمین نامهای بزرگی درحافظهمان ردیف خواهد شد که تاریخ در برابر عظمت وافقنگاهشان سرتعظیم فرو خواهد آورد که این خصائص ناب برگرفته ازجوهر درون و غنی است که در وجودشان به ودیعه گذاشته شده که هیچ قدرت و نیرویی توان هماوردی در برابر اراده انسانهای دردمند در نیل به آزادی و عدالت را ندارد وآرمانهای بزرگی که همچنان تابان وغروب ناپذیرند و حاملان آن درهر عصر و زمانهای از مروجان ومدافعان ارزشهای انسانی هستند و چقدر انسان میتواند خودساخته باشد و خود را مقید به درد و رنج همنوعان خویش بداند و تمام وجود خویش را صرف خدمت به آنان کند و حتی در این راه سرافرازنه جان خود را در کف دست گذاشته وبرای سعادت و بهروزی آنان از همه چیز خود بگذرد...
و آن جا که نام از شرأفت و بزرگی و خدمت خالصانه به مردم در این روزگار عسرت و تسخیر در مادیات میآید بهترین گواه و شاهد حقیقی دکتر هوشنگ اعظمی لرستانی است که مظهر ونماد تمامی خوبی هاست و معناگر واقعی زیست انسانی توام با دردمندی است و او از آن دسته از رادمردان و دلیران و شجاعان این سرزمین بود که ثابت کرد تا چه حد دل در گرو مردمانش دارد و برای تقلیل آلام و درد آنان از هیچ کوشش و عمل مبارزاتی دریغ نورزید و آن چه را که خود به عینه میدید که رنج و سختی همتبارانش جای هیچ گونه انفعال و عافیت طلبی را بر نمیتابد وبا برخوردار بودن از شرایط و موقعیت مناسب و جایگاه قوی ایلاتی و وابسته بودن به دودمان و تباری شناخته شده که هر شخصی را به دنبال زندگی شخصی و برخوداری از مواهب مادی میکشاند هرگز در وادی وارد نمیشد که در آن رنج و آوارگی و مشقات فراوان و توام با هزینههای سنگین نه حتی برای خود که نزدیکترین افراد به خود و خانواده رانیز درگیر نماید واز خطرات موجود هیچ گونه و بیم و هراسی به دل راه ندهد و به زیبایی هر چه تماتر در کوران زندگی آموخته بود که از شیرینترین شیرینها باید گذشت و پراتیک عمل او گواهی است زنده از تعهد و وفاداریش به راه و آرمانی که برای دستگیری و خدمت مردم برگزیده بود واین چنین است که بعد از گذشته دها سال از فقدان او ولی نام و یادش آن چنان با لرستان عجین گشته که نامش زنده است و قلب هر لر برای آن همه رشادت و انسان دوستی میتپد در کنار مردم بودن و خود را وقف خدمت به آنان نمودن از خصلتهای سترگی است که در کمتر افرادی یافت میشود که چنین خالصانه تمام هستی خویش را در جهت دستگیری از آنان بکارگیری،...
و درمیدان مبارزه نیزنترس و شجاع و قوی دل باشی و کوچکترین تردید و واهمهای به خودراه ندهی ودر طریقی گامبرداری که هرلحظه باید آماده مرگ باشی
مرگی عزت آفرین و غرورمندانه با انتخابی آگاهانه در راه رسیدن به عدالت و آزادی که یادآوری نامش به یک حس نوستالوژی و افتخار آفرین در تاریخ لرستان مبدل شده و ماندگار مانده است؛ و نشان داد که فرزند رشید و برومند سرزمینی است که هیچگاه درگذشته در برابر تعدی و بیعدالتی زورگویان سکوت نکرده و جانانه از موجودیت و حیثیت خود تا پای جان دفاع کردهاند که واقعاً داعیهداران آن کم میباشند و انسانی با این خصوصیات و خصائص مبارزاتی قابلتکریم و ستایش است و گذر زمان و جفاهایی که در حق او روا شد هرگز نتوانست یاد و نام بزرگش را به حاشیه ببرد بلکه رابطهای کاملاً دیالکتیک با مردمان دیارش دارد و نامش همواره ذهنهای مردم را متوجه خدمات نوعدوستانهاش میکند که ناشی از مردانگی، خودساختگی این انسان مبارز بود
و تاریخ لرستان به خود میبالد که اوراق و صفحات آن روایتگر رشادتها و پایمردیهای چنین انسانی سرافرازی بوده که باید به آن فخر ورزید و بیشک لرستان با نام اسطورهای و بلندش و صلابت ذاتی مردمانش که از آن برخوردار بودهاند مؤید مردان پاکباختهای چون دکتر هوشنگ اعظمی لرستانی است نام و یادش نامیراست و چون ستارهای تابناک بر تارک لرستان میدرخشد و بهراستی فرزند برومند قوم لر است و هوشنگ همچون درخت بلوط که نماد صلابت است ریشه در این آبوخاک دارد و هیچگاه در گذر زمان از یادها نخواهد رفت و داستان زندگی او آنچنان گیرا و جذاب است که در هر عصری و نسلی وجدانهای بیدار را بهسوی خود جذب میکند.
محسن رستمی
توضیح:
محسن رستمی
توضیح:
هوشنگ اعظمی لرستانی (۱۳۱۵، خرمآباد - ۲۵ اردیبهشت ۱۳۵۵، لرستان) پزشک لرستانی بود. وی به دلیل عقاید ملیگرایانه و مخالفت با حکومت پهلوی بارها توسط سازمان ساواک دستگیر شد. وی در سال ۱۳۵۵ در جریان درگیری مسلحانه با ماموران ساواک کشته شد.
دیدگاهها