به قلم وحید حاج سعیدی: این روزها عمده اخبار کشور در خصوص کشفیات قاچاق آرد در مرزهای مختلف است و گویندگان اخبار به لطایفالحیل درصددند تا به هر زبانی که شده حالیمان کنند یارانه دولت بهویژه در بخش آرد در حال گسیل به کشورهای اطراف است و دولت ناگزیر است برای جلوگیری از قاچاق، قیمت آرد را افزایش دهد. فلذا به نظر میرسد وعده دولتمردان در خصوص ریشهکنی فقر مطلق ابعاد تازهای به خود گرفته است و فقرا باید در ابتدا افزایش قیمتها را تحمل کنند و مختصری در سبک زندگی و خوردوخوراکشان بهویژه نان و ماکارونی و ... تغییرات ایجاد کنند!
درواقع بعد از حذف تدریجی برنج و گوشت و روغن و میوه از سفرههای مردم، نان هم در حالت استندبای و آمادهباش، آماده ترک سفرههای خالی مردم است و مهماننوازی با تعارف «یکلقمهنان خالی» هم در حال پیوستن به خاطرهها است. ظاهراً دکترین سق زدن نان خشک و بستن لنگ به کمر که برخی حضرات از آن رونمایی کرده بودند، چندان هم به محاق نرفته است!
غافل از اینکه نان غذای لاکچری نیست و شوخی با نان رعیت که آن را برکت خانه و سفره میدانند، به حراج گذاشتن کرامت و عزتنفس انسانی مردم است! هر چند دولت وعده داده تا پایان سال افزایش قیمتی در نان سنتی نداریم ولی افزایش تقریباً ده برابری قیمت آرد و نزدیکی قیمت آن به بهای جهانی، به بهانه قاچاق این محصول به سایر کشورها، بسیاری از مشاغل را از جمله فانتزی پزها، قنادیها، ساندویچیها و ... در معرض خطر تعطیلی و بیکاری قرار داده است.
البته این روزها زمزمه پرداخت یارانه نان هم به گوش میرسد که ایدهای نخنما و راهبردی کاملاً غیرعلمی است و حتی اکبر آقا شاطر هم میداند که وعده پرداخت یارانه نان دیگر پاسخگوی اقتصاد دستوری نیست و رساندن قیمت کالاها و اجناس به قیمت جهانی درحالیکه حقوق و دستمزد کمتر از یکچهارم قیمت جهانی است، بیشتر به مزاح شبیه است تا یک راهبرد اقتصادی. امروزه حتی طرفداران پول پاشیهای دولت هم دیگر نسبت به آثار تورمی یارانه نقدی آگاه شدهاند و نیک میدانند که اگر امروز یارانهای دریافت کنند، روزهای آینده باید چند برابر آن را در قالب تورم به بازار پس دهند.
دیدگاهها