مسائل و مشکلات استانی مانند لرستان آنقدر عمیق و در هم تنیده هست که بتوان آن را به عنوان بحرانی تمامعیار تلقی کرد که مدیریت آن نیازمند داشتن برنامه عملیاتی و دانشی انباشته از پس سالها تجربه و تلاش در عرصه مدیریتی کشور و شناخت و احاطه کامل نسبت به ابعاد و زوایای نظام مدیریتی کشور و مسائل و مشکلات کلان آن و همچنین پیچیدگیهای بومی و اختصای استان لرستان است.
با این وجود این استان محروم و عقب افتاده از قافله توسعه نیمبند استانهای کشور، سالهاست که قربانی بازی تمرینی مدیران کمتجربه شده است.
اگرچه موفقیت در هر زمینهای نیازمند تجربه و دانش است و ترکیب هردوی آنها تمرینی برای رسیدن به موفقیت میطلبد؛ اما حقیقتاً لرستان بجای تبدیل شدن به یک کارگاه عمرانی و سازندگی، تبدیل به کارگاهی آموزشی و مهارتورزی برای مدیران تازهکار دولتهای مختلف شده است.
در دولت قبل بارها گفتیم لرستان مدرسهای شده است برای کارورزی در رشتههای مدیریت و شرط ثبت نام در این مدرسه نیز صرفاً لابی با نمایندگان و شخص استاندار و نزدیکان ایشان بود.
اتوبوسی از افراد که دوره کارورزی مدیریتی خود را در لرستان طی کردند و هر آنچه خواستند آزمون و خطا کردند و در نهایت نیز با کولهباری از تجربه رفتند و راهی سرزمینهای دیگر شدند.
البته در آن زمان ما دلیل ایجاد این کارگاه را استاندار غیر بومی و لابیگران و افراد خاص دانستیم و به همین خاطر فریاد برآوردیم که جناب رئیسی اگر میخواهید قطار توسعه لرستان را در ریل توسعه قرار گیرد استاندار بومی منتصب کنید.
همین شد که دعای ما اجابت شد و استانداری بومی منصوب کردند و این امید در دل مردم قوت گرفت که مشکلات حل میشود و مدیریت بومی با شناخت مسائل استان، مدیران دردآشنا و نخبه به منصب میگمارد و لرستان نیز رنگ توسعه به خود خواهد دید.
اما روزها گذشت و کمکم با انتصابات انجام گرفته، دوباره امید مردم به ناامیدی گرایید.
مدیرانی که حتی اطلاعات کلی و شرح وظایفی از پست سازمان مورد تصدی خود نداشته و بارها در پاسخ به خبرنگاران و مردم پاسخ میدادند که باید بپرسیم تا جوابتان را بدهیم. صد البته که نفس پرسیدن بسیار ارزشمند است اما ادبیات ساده و موضوعات پیش پا افتاده وظایف سازمان تحت مدیریت از مواردی هستند که مدیر میبایست بر آنها مسلط بوده و اشراف داشته باشد و اینها دیگر مسائلی نیست که مدیری در این سطح نیازی به پرس و جو در موردشان داشته باشد.
حالا با انتصاب برخی افراد کم تجربه در سطوح بالای مدیریتی استان، از ویژگیهای بارز و وجه مشخصه مکتب آموزش مدیریت در دانشگاه دکتر زیویار است و اصرار حلقه آقای دکتر بر افرادی که بالاترین رزومهشان سطوح مدیریتی شهرستانی است و صرفاً یک شبه ره صد ساله را طی کردهاند را میتوان ویژگی بارز مدیریت ایشان دانست.
متاسفانه کاسبان پستهای مدیریتی و خبر پراکنی های هر دولت که به انحاء و روشهای مختلف به دنبال سهم خواهی از مدیریت ارشد استان هستند و با روشهای مختلف در دولت قبلی هالهای نفوذناپذیر به دور خادمی کشیده بودند، هم اکنون نیز مانند گذشته حلقه را به دور استانداری و استاندار جدید ایجاد کردهاند و این بار میخواهند فرهاد زیویار را قربانی مطامع خود کنند.
و در چنین اوضاع و احوالی است که جا دارد فریاد بزنیم تا شاید فرهاد زیودار به خود بیاید و عرصه مدیریتی استان بحرانزده لرستان را جدی گرفته و تلاش کند کار را به دست دلسوزان و کاربلدها بسپارد.
در غیر این صورت اینجا برای او نیز همچون استانداران قبلی، مسلخ برنامههای اجرا نشده و قربانگاه ایدهها وآرزوهای تحقق نیافته خواهد شد.
لیلاسلیمانی/ شهاب آسمانی
دیدگاهها
نمایندگان محترم و مردم رنج کشیده استان باید بدون کوچکترین تعارفی مطالبه گر باشند و بدنبال استانداری دلسوز و با تجربه همچون دهمرده باشند
و دیگر نیازی به فرصت سوزی نیست که همین امروز هم برای جابجایی مدیران از صدر تا ذیل دیر است