عباس شاه علی: از گذشتهها همواره چاشنی تلخ هر تریبون انتقادی و ورد زبان هر مسوول گلهمندی معضل بیکاری بوده و عجب آن است که در هنگامه میتینگها و تبلیغات انتخاباتی یکی از مباحث جدی و وعدههای نامزدها رفع بیکاری بعنوان ریشه اکثر مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی مطرح شده است ، اما شنبه پس از انتخابات همه وعدهها به فراموشی سپرده میشوند.
متأسفانه سالهاست که در ارائه آمارهای فلاکت از جمله بیکاری در کشور، استان لرستان در ردههای نخست جا خوش کرده و شهرستان محروم الیگودرز هم رتبه اول را به خود اختصاص داده و با توجه به اینکه سالهاست نه تنها در استان لرستان طرحهای مهم اشتغالزایی آنگونه که شایسته است راهاندازی نشده، بلکه بسیاری از صنایع تولیدی هم روبه تعطیلی نهاده و با عنایت به شرایط حال حاضر گمان نمیکنیم در جدول بیکاری و رتبه این استان تغییر خاصی حاصل شده باشد.
اگر چه سالهاست کلنگهایی برای ایجاد صنایع اشتغالزا به زمینزده شده، اما متأسفانه شرایط اقتصادی کشور، نوع مدیریت دولتها و تحریمها راه را بر ثمر بخشی این طرحها مسدود نموده است.
در اینجا قصد واکاوی مباحثی نظیر عدم تعهدات دولتها و نمایندگان مجلس در اجرای وعدههای ایجاد اشتغال، سو مدیریتها و استخدامهایفامیلی و بیعدالتی در جذب نیروهای کار و... نداریم و تنها به موضوعی اشاره خواهیم داشت که شاید بتواند بخشی از معضل بیکاری جوانان تحصیلکرده را رفع نماید.
در حال حاضر بسیاری از ادارات و سازمانهای دولتی با کمبود نیرو مواجه میباشند که دولت به دلیل مشکلات مالی زیر بار استخدام نیروی جدید نمیرود، اما در همین مجموعهها بسیاری از کارکنان پس از ۳۰ سال تلاش در موعد بازنشستگی قرار دارند که قانون مصوب با بنده و تبصره زمان خدمت آنها را تمدید نموده و میتوانند تا ۳۵ سال در ادارات بمانند.
این در حالی است که جوانان تحصیلکرده با مدارج عالی علمی بعضا در کنج خانه با آینده نامعلوم روزگار سپری میکنند و همین سردرگمی، ازدواج و تشکیل خانواده را برای آنها به رویا مبدل ساخته است و چنانچه از ارادهای قوی برخوردار نباشند گرفتار ناهنجاریهای اجتماعی نیز خواهند شد.
جوانانی که در بیانیه گام دوم انقلاب تأکید بسیاری بر بهرهمندی از توانایی و ظرفیتایشان در ابعاد مختلف شده است اما با این سردرگمی موانعی برای بهرهمندی از توانایی و ظرفیت آنها بوجود خواهد آمد.
در اینجا قصد نادیده گرفتن سالها تلاش و زحمات مردان و زنان پا به سن گذاشته را نداریم که قطعاً تجربیات ارزشمند آنها چراغ راهی برای جوانان خواهد بود، اما در حقیقت جمعیت بازنشسته پس از گذراندن دوره جوانی و اشتغال، به داشتن زندگی بیدغدغه با حقوق مکفی نیاز دارند تا سالهای آینده خود را در آرامش و آسودگی سپری کنند و قطعاً بطور طبیعی پس از سن معین بازنشستگی کار آیی مورد انتظار را در ارائه خدمات نخواهند داشت.
اگر چه متأسفانه شرایط نامناسب اقتصادی بگونهای رقم خورده که بازنشستگان را حتی پس از باز نشستگی رفاهی نیست، اما هستند افرادی که برغم شرایط مناسب اقتصادی دل از مجموعههای اداری نمیکنند و بدنبال ماده و تبصره برای استمرار خدمت میباشند.
کلام آخر؛
امیدواریم دولت و نمایندگان مجلس در خصوص قوانین سن بازنشستگی شرایط موجود و معضل بیکاری را در کنار سن باز نشستگی مد نظر قرار دهند تا شاهد بهرهمندی از توان و ظرفیت جوانان بعنوان سرمایههای ارزشمند کشور در مجموعههای اجرایی باشیم.
دیدگاهها
.آنوقت میگویندبه جوانان میدان بدهیدواین حرف فقطدرحدیک شعارباقی می ماند