بدون شک آموزشوپرورش مهمترین نهاد انسانساز میباشد که اگر این نهاد از چارچوب و ریل هدفگذاری شده خود خارج گردد به مهمترین نهاد ضد انسانی تبدیل خواهد شد.
آموزش و پرورش زمانی میتواند به اهداف خود نزدیک گردد که از سیاسیکاری به دور باشد و کارگزاران آن بتوانند بهطور مستقل با آسودگی خاطر دست به اتخاذ تصمیمات مناسب بزنند. در واقع هر چه آموزش و پرورش از مکانی (ژئو) برای تصاحب قدرت (پولیتیک) به دور باشد، بهتر میتواند، اهداف خود را محقق نماید.
متأسفانه سالهاست که آموزشوپرورش لرستان به مکانی برای قدرتنمایی و تصاحب قدرت تبدیل گردیده است. برای یک ژئوپلیتیسین، آموزش و پرورش لرستان قبل از هر چیزی یادآور نظریه معروف هارتلند مکیندر انگلیسی میباشد. از نظر مکیندر انگلیسی "هر کسی که بر اروپای شرقی سیطره پیدا کند فرمانروای "هارتلند" خواهد بود و هر کسی که بر "هارتلند" حاکم شود فرمانروای جزیره جهانی خواهد بود و هر کسی که بر جزیره جهانی حاکم شود تمامی دنیا را کنترل خواهد کرد.
امروزه برای بسیاری از سیاسیون لرستانی، تسلط بر آموزش و پرورش در حکم تسلط بر هارتلند (مکان اصلی و تأثیرگذار جمعآوری رای) محسوب میگردد؛ و هر کسی که بر آموزش و پرورش مسلط شود، به مجلس راه پیدا خواهد کرد. به عبارتی آموزش و پرورش در حکم قلب سازمانها جهت ورود افراد به مجلس محسوب میگردد.
با توجه به اهمیت درک این مسأله، برخی سیاسیون، تمام تلاش خود را به کار میگیرند که بر آموزش و پرورش مسلط شوند؛ زیرا تسلط به این مکان و سازمان تسلط بر متن اجتماعی را فراهم مینماید؛ زیرا کمتر خانوادهای پیدا میشود که دانشآموز یا دانشآموزانی نداشته باشد؛ و تسلط بر متن آموزش و پرورش خودبهخود زمینه تسلط بر کانتکست اجتماعی و سیاسی را فراهم مینماید.
رسالت مدرسه به عنوان مکانی علمی باید زمینهی ژئوکالچری داشته باشد. امری که کمکم میتواند زمینه تمدنسازی را فراهم نماید. هر چند این مکان از رسالت ژئو کالچری خود فاصله بگیرد و به مکانی ژئوپلیتیکی تبدیل گردد از رسالت خود دور گردیده است.
در نتیجه باید یکی از شاخصهای قضاوت عملکرد نمایندگان (فعلی و سابق) را در رویکرد آنها به آموزش و پرورش تلقی نمود؛ که آیا نمایندگان دیدی ژئوپلیتیکی نسبت به آموزش و پرورش دارند و از این مکان مقدس علمی جهت دستیابی به قدرت استفاده ابزاری میکنند، یا دیدی ژئوکالچری؛ که در رویکرد اخیر، نمایندگان نگاهی فرهنگی به متن آموزش و پرورش دارند. نمایندگان در رویکرد ژئوکالچری، آموزش و پرورش را مکانی فرهنگی میداند که در صورت استقلال و رها شدن از مستعمره و تحتالحمایه سیاسی میتواند زمینه پیشرفت تمدنی را فراهم نماید. هر چه که نمایندگان از رویکرد ژئوپلیتیکی (مکانی برای دستیابی به قدرت) به آموزشوپرورش فاصله بگیرند، میتوان تلاش آنها را در راستای دستیابی به اهداف آموزشوپرورش که همان تربیت انسان است، قلمداد نمود؛ زیرا انسانسازی مهمترین رکن توسعه قلمداد میگردد؛ و هر چند رویکرد نمایندگان (فعلی یا سابق) به آموزش و پرورش رویکردی ژئوپلیتیکی قلمداد گردد و از مفاهیم ژئوکالچر بیبهره باشد، بدون شک نتیجه رفتار آنها ماهیتی ضد انسانی پیدا میکند. امری که امروزه میتوان نمود آن را در میزان و تعداد آسیبهای اجتماعی دانشآموزان لرستانی بهوضوح مشاهده نمود.
پس در مقطع کنونی باید تلاش سیاستگذاران، دستاندرکاران و اندیشهورزان بر رویکرد ژئوکالچری و نقش ذاتی آموزش و پرورش تأکید داشته باشد و استمرار نگاه ژئوپلیتیکی برخی سیاسیون به آموزش و پرورش حذف گردد. امری که اگر با بیتوجهی مواجهه گردد بدون شک زمینه دور شدن این نهاد مقدس علمی از اهداف ذاتی خود میگردد.
به هوش باشیم که پیشگیری بهتر از درمان است.
یادداشت: سید رحمت اله موسوی فر
دیدگاهها
باید توجه نمود که افرادی که تنور انتخابات را داغ می کنند همین افرادی هستند که در آموزش پرورش در دوره های مختلف عزل ونصب می شوند واز ابتدا قول مساعدت ایشان بر همین مبنا ست
در این جابه جایی ها هیچ سوابق علمی وتجربی که بتواند گره از مشکلات آموزش وپرورش را باز کند مد نظر نیست واساس آن میزان سهم طلبی این افراد از نمایندگان مجلس است . متاسفانه این دست اندازی ها ودخالت های غیر کارشناسانه ی نمایندگان مجلس نتیجه ای جز باز ماندن از روند عادی پیشرفت برنامه ها دراین سازمان نداشته ونخواهد داشت.
شک نکنید که دخالت دخالت ژئو پولتیکی است نه ژئو کالچری
آنها فقط به کسانی فکر می کنند که بتوانند پایه های کرسیشان را نگه دارند وبه حفظ جایگاهشان کمک کنند به ارتقاء آموزش وپرورش هم توجهی ندارند
افت وخیز ها فقط در جهت حفظ منافع آنهاست .