مصطفی رباطی: در سال 1006 هجری قمری شاهعباس صفوی بعد از شکست و در نهایت قتل شاهوردیخان آخرین اتابک لرکوچک به عمر این سلسله حکومتی پایان داد و یکی از بستگان او به نام حسینخان فیلی feily که بارها بهعنوان سفیر شاهوردی به دربار صفوی اعزام شده بود را به حکومت لرستان منصوب و سلسله والیان لرستان فیلی را پایهگذاری کرد.
شاه صفوی که حالا خیالش از جانب لرستان راحت شده بود با هدف سیطره بهتر بر مملکت، پایتخت را از قزوین به مرکز کشور و همسایگی لرها یعنی اصفهان منتقل کرد.
زایندهرود از دیرباز در فصول گرم سال و نیز در خشکسالیها دچار کمآبی و حتی خشکیدگی میشده، به همین دلیل شاهعباس برای رفع این مشکل از همان اوایل انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت، انتقال آب از لرستانات را برای تامین آب زایندهرود و بر طرف شدن مشکلات بخش کشاورزی این منطقه در دستور کار قرار داد.
اسکندربیگ ترکمان یکی از دبیران دربار صفوی در کتاب «تاریخ عالمآرای عباسی» به این موضوع (کمآبی زایندهرود) اشاره میکند:«حضرت شاه جنتمکان اراده نموده بود که آن آب [کورنک یا کوهرنگ] را به دارالسطنه اصفهان آورده مضاف زایندهرود گرداند که اهالی آن ملک در خشکسالی از قلت آب تنقیص نکنند و باعث ازدیاد معموری و احداث و مزارع و بساتین گردد...چند سال بود که حضرت اعلی شاهی ظل الهی را این اراده در خاطر انور رسوخ داشت مکرراً معماران و مهندسان را فرستاده ...»(همان، ص 940)
به همین منظور بیگلربیگی فارس مامور حفر تونل و حسینخان حاکم لرستان و جهانگیرخان بختیاری، میر بختیاری مسئول ایجاد بند (سد) میشوند. در کتاب عالم آرای عباسی ص 941 در این باره آمده است:«...امامقلی خان بیگلربیگی فارس را سرکار حفر کوه مذکور نموده و حسینخان حاکم لرستان و میر بختیاری که در آن حدود میباشد و در این هنگام جهانگیرخان است سرکار بند بستن فرموده تحویلات جهت اخراجات و ترتیب مصالح بند به ایشان دادند که در این سال مصالح سر انجام نموده سال آینده شروع در بند بستن نماید و بنایان و سنگتراشان از اطراف و جوانب سربهراه فرموده حکم شد که عموم مردم"فارس " و "صفاهان" و "الوار" آن حدود در حفر کوه مذکور کار کرده اجرت واقعی ستانند ... امید به کرم نامتناهی الهی آن است که مکنون خاطر خیراندیش حسب المدعا تمشیت پذیرفته کشتزار امل ساکنان ملک اصفهان به آبیاری نیت صافی طویت حضرت خضرت و نضارت (؟) یافته و ثمره مقصود بارآورد."
همانطور که در کتاب "تاریخ عالمآرای عباسی"که از آن به عنوان مهمترین سند تاریخی دوران شاهعباس اول یاد میشود و نیز اسناد و تصاویری که از دوران قاجار هم به ثبت رسیده، زایندهرود رودخانهای دائمی نبوده و بلکه فصلی است.
در تجمع اخیرِ اصفهانیها خیلی هوشمندانه این پیام مخابره شد که گویا زایندهرود رودخانهای دائمی است و خشکیدگی آن در یکی دو سال اخیر بیسابقه بوده و تاکنون دیده نشده و مردم و کشاورزان این شهرستان نسلاندرنسل این چنین رویدادی را نظارهگر نبودهاند!
دستهای پشت پرده و حامیان مالی و رسانهای این تجمع که کارشان بیشباهت به " انقلابهای مخملی " جوامع پساکمونیستی اروپای شرقی، مرکزی و آسیای مرکزی نبود، چنان فضای رسانهای و به تبع آن افکار عمومی را جهتدهی کردند که انگار اصفهانیها گرفتار مردمی سنگدل شدهاند که با بیرحمی هر چه تمامتر آب را بر روی آنها بستهاند!
اتفاقاً تیر آنها به هدف خورد و هیئت دولت با دستپاچگی و با فوریت از کیسه ته کشیده بیتالمال 1 هزار و 500 میلیارد تومان برای راضی کردن حضرات تجمعکننده، اختصاص داد!
طبق ماده ۱۳ قانون آب و نحوه ملی شدن آن، هیچکس حق ندارد آبی را که اجازه مصرف آن را دارد به مصرفی بهجز آنچه که در پروانه قید شده است برساند. با این حال در شرایط خشکسالی و کمآبی حال حاضر که اولویت با آب آشامیدنی و سپس کشاورزی است، بخش اعظمی از آب انتقالی به استانهای اصفهان و یزد صرف بخش صنعت میشود.
در بخش کشاورزی هم کشاورزان این استانها اغلب الگوی کشت را رعایت نمیکنند و لذا کاشت محصولات آبدوست در این شرایط که خودِ سرچشمه و استانهای لرنشین دچار تنش آبی شدید هستند، به دور از عدالت و انصاف و صد البته غیر اقتصادی است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها تأکید کردهاند که طرحهای عمرانی و اقتصادی باید پیوست عدالت داشته باشد، این در حالی است که با وجود خشکسالیهای پیدرپی سالهای اخیر و مشکلات اقتصادی کشور، تعداد زیادی طرحهای انتقال آب از لرستانات به استانهای واقع در کویر مرکزی ایران اجرا و یا در دست اجراست که نهتنها پیوست عدالت ندارد که احداث آنها ظلمی آشکار در حق مردم این مناطق است.
بهعنوان مثال در حالی که تعداد زیادی از روستاهای شهرستان الیگودرز بر اثر طرح کلان انتقال آب "قمرود" دچار کمآبی شدیدی شده است، در 10 شهر مسیر این خط انتقال در استانهای اصفهان، مرکزی و قم، حجم فراوانی از این آب که یکی از بهترین آبهای جهان است، صرف پارکهای آبی و صنایع آب بر میشود!
از سوی دیگر حقابه دهها هزار هکتار از اراضی لرستان در مجاورت رودخانه و سد سیمره با وجود پیگیریهای متعدد مسئولان استان اختصاص نمییابد، آنوقت باوجود مخالفت مردم، مسئولان و نمایندگان استان چهارمحال و بختیاری و فعالان محیطزیست، طرح انتقال آب موسوم به "بهشتآباد" با میلیاردها تومان هزینه و ظرفیت انتقال سالانه 1 میلیارد و 100 میلیون مترمکعب آب از صدها کیلومتر دورتر برای انتقال به استانهای اصفهان، یزد و کرمان اجرایی میشود!
تعطیلی ساختگاه سد معشوره، کاهش حقابه لرستان در سال 1400 با تصمیم مسئولان جدید وزارت نیرو، اجرا نشدن سد مخمل کوه و دهها طرح حوزه آب و کشاورزی در لرستان و... بیانگر آن است که توزیع منابع و امکانات با لابی و رایزنی نمایندگان و چهرههای سیاسی بانفوذ در راهروهای مجلس و وزارتخانهها انجام میشود و سند آمایش سرزمینی فقط در روی کاغذ اجرا میشود.
متأسفانه به نظر میرسد ساختار بودجه کشور عادلانه بسته نشده است. مهرداد ویسکرمی نماینده خرمآباد اخیراً در صحن علنی مجلس به این موضوع اشاره کرد و گفت: «سهم استان ما از تسهیلات بانکی در بازه زمانی ۱۳۹۶ تا ۱۳۹۸ کمتر از یکصدم استان یزد بوده است، در حالی که جمعیت لرستان یک و نیم برابر این استان است!»
با این تفاسیر به علت سیاستهای غلط مسئولان وزارت نیرو در دهههای اخیر و جولان "مافیای آب" در کشور، جنگ آب شروع شده و استانها به جان هم افتادهاند و اگر تدابیر اساسی و چارهای علمی اندیشیده نشود کشور وارد بحرانهای اجتماعی وحشتناکی خواهد شد.
ﭘﺪﺭ ﮐﻮﯾﺮ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﺍﯾﺮﺍﻥ چند سال پیش با پیشبینی این که "ﺗﺎ ۵ ﺳﺎﻝ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﺑﯿﻦ استانها ﻭ شهرها ﺑﺮ ﺳﺮ ﺁﺏ ﻋﻠﻨﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ و ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻠﻌﯿﺪ، گفته بود: ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺼﺮﻑ ﺩﺭﺳﺖ ﺁﺏ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩﺍﻧﺪ،چراکه ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻪﺍﻧﺪ 3 ﻫﺰﺍﺭ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﺍﻗﻠﯿﻢ ﺧﺸﮏ ﻭ ﮐﻢ ﺁﺏ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﮐﻨﺎﺭ ﺑﯿﺎﯾﻨﺪ. ﺟﻨﮓ ﭘﺮﺍﮐﻨﺪﻩ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ هماکنون ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺧﺰﻧﺪﻩ ﻭ ﺁﺭﺍﻡ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪﻩ...ﺍﯾﻦ ﺁﻥ ﺧﻄﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﻣﯽﮐﻨﺪ."
زندهیاد پروفسور کردوانی راهکارهای قابلتوجهی هم برای رفع این مشکل ارائه میدهد:"منع کاشت محصولات آبدوست، بهرهگیری از ظرفیت استان هرمزگان (با توجه به مجاورت در کنار دریا) به منظور تولید آب شیرین، برنامهریزی برای استفاده بهینه از هر قطره آب باران، استفاده بهیه از پس آبها و فاضلاب و ...، کم کردن چاههای آب بهویژه در استانهای کویری."
مضاف بر این مسئولان باید بهجای طرحهای خسارتبار و پرهزینه انتقال آب از زاگرس که به قول دکتر حسین راغفر از اقتصاددانان برجسته کشور " براندازانه " است، به صورت جدی به فکر جایگزینی برای تامین آب صنایع آب بر استانهای کویری باشند.
از سوی دیگر ضمن استفاده از تجربه کشورهای منطقه خاورمیانه و عربی، از توسعه بیشتر صنایع آب بر در این استانها جلوگیری کنند و از این پس طرحهای صنعتی که مصارف آب زیادی دارند را در مناطق بالادست و پر آب احداث کنند.
بدیهی است اجرا نشدن سند آمایش سرزمین و تداوم سیاستهای غلط گذشته علاوه بر نابودی زیستبوم حیاتی زاگرس، باعث القای حس تبعیض و بیعدالتی در جامعه و خدشه دار شدن بیشتر وحدت ملی خواهد شد.
دیدگاهها
است با تشکر.
علی پیرداده بیرانوند.
متاسفانه استانهای لر نشین هنوز متوجه نیستیم که چه بلایی سرمون میارن.
از جنوب خوزستان و از شرق اصفهان و یزد قم و مرکزی و ما همچنان در خواب غفلت
واژه لرستانات در منابع مختلف معادل بلاد لرنشین یا لرستان بزرگ ( فیلی ، بختیاری و جنوبی ) آمده است مثلأ در کتاب زبده التواریخ ، جلد ۲ ، صفحه ۶۲۱ ، واژه لرستانات آمده است. کتاب زبده التواریخ از مهمترین وقایع نگاری نیمه نخست سده هشتم هجری ، شامل ؛ رویدادهای پس از مرگ تیمور گورکانی تا نیمه فرمانروایی شاهرخ تیموری، تألیف ؛ شهاب الدین عبدالله بن لطف الله خوافی یا بهدادینی ، مشهور به حافظ ابرو است که به سال ۸۳۳ متوفی شده است. ...در منابع دیگری هم آمده است.