ریا نباشد چند شب قبل که برای خرید پیتزا به رستوران رفتم یکی از همکاران فرهنگی را دیدم که خیلی سرحال و شادمان بود. سلام و علیک کردیم و به او گفتم: خدا رو شکر تو این اوضاع گرانی، تورم، رکود، بیکاری و... خیلی سرحالی؛ نوربالا میزنی!؟ نکنه رتبهبندی فرهنگیان تصویب شده و ما خبر نداریم؟! خندید و گفت: مگه خبر نداری؟ ماشینم آتیش گرفت و کامل سوخت! با تعجب پرسیدم: مرد حسابی از کی تابهحال سوختن ماشین خوشحالی داره؟ گفت: از این خوشحالم که موقع سوختن ماشین، خودم و زن بچه توش نبودم! از این همه مثبتاندیشی و نگرش ایدئال لذت بردم و پرسیدم: از بیمه خسارت هم گرفتی یا نه؟ گفت: نه آقا خسارت چیه... من ماشین رو برای خسارت گرفتن بیمه نمیکنم؛ برای ثوابش بیمه میکنم! بالاخره مدیران خلاق و نجومی بگیری که در تهران تشریف دارند به آب باریکه نجومی بسنده نمیکنند و برای تحصیل فرزندانشان در خارج از کشور، مسافرتهای برون مرزی، هزینه اوقات فراغت فرزندان، اعطای وامهای کمبهره به خودشان، خرید کارخانه و تأسیس شرکت و عضویت عروس و داماد و نورچشمیهایشان در هیأت مدیره این شرکتها و کارخانجات، باید دستشان باز باشد! از نوع نگاه آنتولوژیک و خوشبینانه این دوستمان به قضیه خیلی خوشم آمد و با خودم گفتم: اگر همه مردم مثل این دوست ما به نیمهی پر آفتابه نگاه کنند، بسیاری از مشکلات دولت و بیمهها حل میشود!
در راه همین طور که به دوستم و نگاه ارزشمندش فکر میکردم یاد یکی از دانشآموزان قدیمی افتادم که پدرش علاوه بر ساختوساز، پیمانکاری، مقاطعهکاری، خیاطی، نجاری، نجاتغریق، دندانسازی تجربی، مسافرکشی، سیمکشی، صافکاری، باطریسازی و... دستی هم در خریدوفروش خودروهای دسته دوم و تصادفی داشت. یک روز به شوخی از او خواستم اگر یک ماشین شاسی بلند تصادفی با قیمت مناسب پیدا شد، مرا مطلع سازد. هفته بعد صبح اول وقت به دفتر مدرسه آمد و گفت: آقای سعیدی شاسیبلند تصادفی پیدا کردیم. گفتم: خیلی که درب و داغون نیست؟ گفت: والله چی بگم. هم تصادف کرده هم پشتکزده! گفت: فقط همین؟! گفت: نه... بعد هم آتیش گرفته و چون آتشنشانی دیر رسید موتور، صندلیها و لاستیکا هم سوختن! گفتم سند و کارت سوخت چطور؟ گفت: سند که نداره ولی کارت سوخت داره که اونم مال موتور برادر صاحب ماشینه! با تیپا از دفتر بیرونش کردم و گفتم: پسر جان؛ من ماشینی که تصادف کرده، معلقزده، همه جاش آتیش گرفته، سند و کارت سوخت هم نداره میخوام چکار کنم؟ گفت: آقا شما گفتین واسه ما شاسی بلند تصادفی پیدا کن ما هم پیدا کردیم!
بگذریم. فقط در خاتمه این نکته را یادآوری کنم که در حال حاضر برخی شرکتهای معتبر خودروسازی مثل بیاو دبلیو به منظور نشان دادن کیفیت خودروهای تولیدی، آنها را به مدت یک ماه در آکواریوم پر از آب قرار میدهند و اتفاقی برای خودرو نمیافتد. شرکت بنز کیفیت خودروهایش را در دمای زیر چهل درجه آزمایش میکند و اتفاقی برای خودرو رخ نمیدهد. در ایران هم ماشینهای تولیدی ما خود به خود آتش میگیرند و هیچ اتفاقی نمیافتد. فقط تا ته میسوزند و دست شما هم به هیچ جا بند نیست و از این که موقع سوختن خودرو داخل آن نبودید، باید خوشحال باشید و خدا را شکر کنید!
وحید حاج سعیدی
وحید حاج سعیدی
دیدگاهها