شهرام شرفی/ یافته:
گروه طالبان به سرعت و بدون درگیری نظامی توانست کابل پایتخت افغانستان را در اختیار بگیرد.
رئیس جمهور قانونی این کشور، اشرف غنی هم به سرعت از کشور فرار کرد و بسیاری از مردم این کشور هم آواره شدهاند!
جالب است ارتش این کشور هم که سالها آموزش دید و دارای تجهیزات کافی هم بود ارادهی جنگیدن با طالبان را نداشت و به راحتی در برابر طالبان تسلیم شد.
رئیسجمهور یا ارتشی که نتواند بدون مشورت کردن با قدرتهای خارجی، به صورت مستقل در این مواقع تصمیمگیری کند فاقد عنصر استقلال در تصمیمگیری و سیاستگذاری است.
استدلال اشرف غنی برای توجیه فرار خود از کشور این است که اگر در کشور مانده بود طالبان سیلاب خون به راه میانداخت!
اما پرسش اساسی این است مگر نقش نیروهای مسلح و ارتش این کشور چیست؟
آنها چرا به سرعت تسلیم طالبان شدند؟
بد نیست در این شرایط، یادی کنم از شهید احمدشاه مسعود که لقب قهرمان ملی افغانستان را داشت.
او همچنین قهرمان جنگهای چریکی و قهرمان مبارزه و ایستادگی در برابر نیروهای ارتش کمونیستی شوروی و بعد گروه تکفیری طالبان بود و اجازه نداد دره پنجشیر به تصرف این دو درآید.
مردم دره پنجشیر به احمدشاه مسعود، شیر درهپنجشیر میگفتند.
بهراستی اگر سیاستمدارانی همچون شهید احمدشاه مسعود در کابل حکمرانی میکردند آیا اجازه میدادند قدرتهای خارجی درباره سرنوشت آنها تصمیمگیری کنند مبنی بر اینکه آیا رئیسجمهور در کشور بماند یا برود؟!
آیا یک سیاستمدار مستقل اجازه میدهد مثلاً در نشستی تحت عنوان توافق دوحه، برای سرنوشت کشورش تصمیمگیری شود و در آن توافق گفته شود که رئیسجمهور باید از قدرت کنارهگیری کند و کشور در اختیار گروه طالبان با فرمول تعیینشده در نشست مذکور، قرار بگیرد؟
البته به این نکته هم آگاه هستیم که عدم مقاومت جانانهی مردم افغانستان در برابر حملات طالبان ناشی از نارضایتی آنها از عملکرد نظام سیاسی فعلی افغانستان در ابعاد مختلف اداری، اقتصادی و سیاسی است اما به هر روی، رسالت یک نیروی مسلح منسجم و غیروابسته به خارج این است که از تمامیت ارضی کشور در برابر حملات داخلی و خارجی دفاع کند که ارتش افغانستان، چنین نکرد و احتمالاً این ارتش هم چشمبهراه تعیین فرمول در خارج از کشور یعنی نشست موسوم به «توافق دوحه» بود!
این روزها دوباره میشنویم که مردمان دره پنجشیر افغانستان که هنوز جانفشانیها و رشادتهای احمدشاه مسعود را به یاد دارند اعلام کردهاند تسلیم گروه طالبان نمیشوند؛ همانگونه که سالها پیش هم نشدند.
یک سیاستمدار میهندوست، میبایست همواره به فکر امنیت، آسایش، رفاه و آزادی ملت باشد و البته بتواند در مواقع حساس، تصمیمات شجاعانه بدون وابستگی به قدرتهای خارجی، اتخاذ کند.
همچنین یک نیروی مسلح کارآمد، قوی، بااراده و باروحیه در همان ابتدای کار اجازه نمیدهد یک گروه مسلح داخلی، شهر به شهر و روستا به روستا پیش برود و در نهایت خیلی راحت، آسان و بدون درگیری، پایتخت کشور را تصرف کند!
همچنین یک سیاستمدار مسئول، همواره به رضایت عمومی مردم فکر میکند و هماره به خود تلنگر میزند که اگر مردم از نظام سیاسی، رضایت کافی را نداشته باشند در روز نبردهای سرنوشتساز، او را تنها خواهند گذاشت.
دیدگاهها