روز گذشته در نشست خبری مسوولان قضایی شهرستان الیگودرز با اصحاب رسانه آمار و ارقامی مطرح شد که هر کدام میتواند زنگ خطری برای نعمت امنیت باشد.
از آمار ورودی پروندهها به دادگستری گرفته تا تولید میزان مواد مخدر گل که هر کدام بجای خود باید مورد آسیبشناسی و بررسی کارشناسان قرار گیرد اما نکته قابل تامل آمار کشف سلاح در شهرستان بود.
در این جلسه دادستان الیگودرز از ضبط تعداد ۲۷۰ قبضه سلاح در یک سال گذشته خبر داد که آماری قابل تأمل است.
امروزه یکی از معضلات در جامعه شهری بهره بردن از رسوم و آیین و بعضاً سنتهای غلط میباشد که نهتنها هیچگونه تلاشی جهت ارتقاء فرهنگ و سطح آگاهی و دانش جامعه ننمودهاند بلکه همواره موجب بروز آسیبهای اجتماعی و ناهنجاریهایی گردیده و به طبع تبعات منفی نیز به همراه داشته است و متأسفانه این رسوم در استانهایی نظیر لرستان بیشتر مشاهده میشود.
اگر بخواهیم حوادث تلخ و منجر به قتل و جراحات ناشی از درگیری و یا حتی در مراسم شادی و عزا را در سالهای اخیر مرور نماییم همواره استفاده غیرمتعارف از سلاحهای شکاری و جنگی اکثر این رخدادها را رقمزده است.
امروزه بهواسطه ایجاد یک شکاف دوستی ناخواسته بین مردم بهویژه در میان ساکنان جوامع شهری همزیستی مسالمتآمیز تا حدود زیادی با مخاطره مواجه شده است و هر مجادله لفظی به حادثهای بزرگ ختم میشود، بهطوریکه بعضاً گذشت و دوستی و کظم غیظ که مورد تأکید بزرگان دین بوده جای خود را به خودخواهی، کینه و انتقام داده است.
هرچند شاید از دلایل مهم این فاصله و بیخبری از احوال یکدیگر مشکلات اقتصادی و دمیده شدن روح سرد زندگی ماشینی در کالبد جامعه باشد، اما بهیقین این دلایل برای آسیب رساندن به یکدیگر به جهت کاهش سعهصدر و کمحوصلگی و عدم گذشت نمیتواند ادله منطقی باشد.
بیشک یکی از معضلات زندگی شهرنشینی امروز ما استفاده از ابزاری میباشد که صرفاً در مناطق روستایی و عشایری کاربرد دارد، هنگامیکه قانونگذار برای صدور مجوز سلاح شرایط و مکان و نوع استفاده را مورد تأکید قرار داده است و بر همین اساس فلسفه وجودی استفاده از سلاح شکاری مجوز دار جهت تأمین امنیت عشایر تبیین شده نمیتوان از آن برای ایجاد ناامنی در سطح شهر استفاده و در پی کوچکترین درگیری لفظی و فیزیکی و عداوت از این ابزار برای مقابله بهره برد.
همچنین در شرایط صدور مجوز اجازه داده نشده است صاحب سلاح برای تکمیل شادی در عروسی و یا ابراز غم در مراسم عزا از آن استفاده و بهواسطه بروز خطا موجب کشته شدن انسانی بیگناه شود.
در این سالها اگر مرور کنیم چه جوانها و مردان و زنانی که بهواسطه تیراندازی در عروسیها و یا حتی درگیری به ضرب گلوله کشتهشده و نزدیکان را تا ابد داغدار نمودهاند؟
چه باید کرد؟!
ریاست دادگستری و دادستان و دیگر اعضای شورای تأمین که بهصورت مستقیم در هنگام بروز حوادث تلخ ناشی از تیراندازی درگیر رفع تبعات منفی بعد از اتفاقات میباشند از وجود دغدغه و عزم جدی بهویژه توسط دستگاه قضایی برای رفع مشکل خبر میدهد اما قطعاً فرهنگسازی رسانهها، ائمه جمعه، روحانیون و همچنین ورود بزرگان و ریشسفیدان و همراهی آنها نقش غیرقابلانکاری در کاهش این معضل دارد و حساسیتها موجود بهدرستی این باور را تقویت میبخشد که سلاح باید صرفاً در دست کسانی باشد که ظرفیت و فرهنگ استفاده از آن را داشته باشند.
هرچند هیچ انسانی از ابتدا مجرم نبوده و شاید لحظهای در پی بروز ناملایمات دست به سلاح شده و مرتکب اقدام مجرمانه شود و پس از آن نادم گردد، اما بررسی دقیق سوابق متقاضیان مجوز کمک شایانی به تائید کفایت آنها خواهد نمود.
به هر حال امیدواریم بزرگان و ریشسفیدان، متولیان فرهنگی، ائمه جمعه و جماعات و همه عزیزانی که توان و ظرفیتهای گام برداشتن در راستای رفع این مشکل را دارند، در امر مهم فرهنگسازی تلاش نمایند و نمایندگان مجلس نیز ضمن بررسی عواقب وفور سلاح در دست مردم، بازنگری جهت قوانینی در راستای کاهش آسیبهای اجتماعی از ناحیه حمل سلاح و چگونگی صدور مجوز حمل اقدام نمایند.
عباس شاه علی
دیدگاهها