از خیابان معرفت خرم‌آباد که بگذری، تنها بهار را می‌توانی ببینی حتی اگر برف زمستان تمام خیابان را گرفته باشد یا خزان پاییزی به جان درختان افتاده باشد.

نام خیابان معرفت با نام مردی گره خورده است که نام پدر بلوط را بر آن نهاده‌اند. نمی‌دانم اولین کسی که این نام را برای مهندس مظفر افشار انتخاب کرد چه کسی بود.

هرچه هست این نام برازنده اوست و خاصیت و ویژگی‌های این درخت در وجود مهندس نمودی عینی دارد، مقاوم و سخت در مقابل تندباد‌ها و سایه‌گستر و مهربان همچون بلوط.

مثل همه جمعه‌ها دوچرخه‌ام را از کنار درخت انار برمی‌دارم و خیابان انقلاب را به مقصد دریاچه کیو رکاب می‌زنم.

مسیری که مرا به دریاچه کیو می‌رساند خیابانی است به نام خیابان معرفت و در این خیابان پدر بلوط ایران زندگی می‌کند و نفس به نفس گل و درختچه‌هایش در حیاط خانه‌اش کارگاه کوچک اما بزرگی به وسعت قلب‌های مهربان درست کرده است که تولید گل می‌کند و گیاه.

چشمم که به مهندس افشار می‌افتد. پا‌هایم سست می‌شود. مرا به باغچه‌اش دعوت می‌کند.

دیوار‌های پیلوت پر است از نقاشی و روزنامه‌های دیواری دانش‌آموزانی که از این مرکز پرورش گل و گیاه بازدید کرده‌اند.

چشم که می‌چرخانی گل است و بوته و طراوت و شادابی. همه‌چیز نظم دارد و پیام.

حتی پوست آدامسی که در آن گل کاشته شده است.

پیام‌هایش روشنی‌بخش است و چراغ راه برای کودکان، برای کودکانی که در فضای مجازی جز جنگ و خشونت در بازی‌های رایانه‌ای چیزی نمی‌آموزند و نمی‌بینند.

مهندس هر گل را که بر می‌دارد توضیح کوتاهی می‌دهد و پیامی که در کنار آن نوشته شده است.

وقتی پوست تخم‌مرغ را نشانم می‌دهد که در آن گل کاشته پیامش را هم برایم می‌خواند. «مادرم گوشت مصرفی شما را تامین می‌کند و من هم برای شما تولید اکسیژن می‌کنم»

 

مهندس مظفر افشار دنیای عجیبی دارد، دنیایی پر از راز و رمز عاشقی.

رمز و راز زیستن درست در میان پلشتی‌های جهان هستی.

چقدر خوب می‌شد اگر مهندس افشار تکثیر پیدا می‌کرد مثل درختان بلوط بام شهر، مثل درختان پسته کوهی، مثل سرو و صنوبر.

چقدر ما از این آدم‌ها کم داریم. در هوای مسموم و آلوده این روز‌ها.

چقدر دلم می‌خواهد هر خیابان این شهر یک مهندس افشار داشت و خانه‌هایی پر از سرو و اقاقی. پر از هوای تازه، پر از تنفس بهاری.

 

دوچرخه را برمی‌دارم، شهر خلوت است و خیابان‌ها خلوت، جان می‌دهد برای رکاب زدن در هوای پاک اردیبهشتی.

 

 

عبدالرضا شهبازی

هفدهم اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰

 

اردبیل – بیله سوار – پارس آباد – خلخال – شهرستان سرعین – کوثر – گرمی – مشگین شهر –  نمین – نیر – ارومیه – اشنویه – بوکان – پلدشت – پیرانشهر – تکاب – چالدران – چایپاره – خوی – سردشت – سلماس – شاهین دژ – شوط – ماکو – مهاباد – میاندوآب – نقده – تهران – آران و بیدگل – اردستان – اصفهان – برخوار – بوئین میاندشت – تیران و کرون – چادگان – سمیرم – شاهین شهر و میمه – شهرضا –  فریدن – فریدونشهر – فلاورجان – استان آذربایجان غربی – استان آذربایجان شرقی – استان اصفهان – استان قم – استان یزد – استان همدان – استان هرمزگان – استان مرکزی – استان مازندران – استان لرستان – استان گیلان – استان گلستان – استان کرمانشاه – استان کرمان – استان کردستان – استان قم – استان قزوین – استان فارس – استان سمنان – استان زنجان – استان بوشهر – استان تهران – استان البرز – استان خراسان جنوبی – استان خراسان رضوی – استان خراسان شمالی – استان اردبیل – استان ایلام – شهرستان اسلامشهر – شهرستان پاکدشت – شهرستان پیشوا – شهرستان تهران – شهرستان دماوند – شهرستان رباط کریم – شهرستان ری – شهرستان شمیرانات – شهرستان شهریار – شهرستان فیروز کوه – شهرستان قدس – شهرستان قرچک – شهرستان ملارد – شهرستان ورامین – شهرستان آباده – شهرستان ارسنجان – شهرستان استهبان – شهرستان اقلید – شهرستان بوانات – شهرستان پاسارگاد – شهرستان جهرم – شهرستان خرامه – شهرستان خرم بید – شهرستان خنج – شهرستان داراب – شهرستان رستم – شهرستان زرین دشت – شهرستان سپیدان – شهرستان سروستان – شهرستان شیراز – شهرستان فراشبند – شهرستان لامرد – شهرستان مرودشت – شهرستان ممسنی – شهرستان مهر – شهرستان نی ریز – شهرستان سمیرم

دیدگاه‌ها