علی محمدی فرد معروف به جهان، مداح اهلبیت (ع)، از جمله افراد تأثیرگذار و محبوب در میان جوانان خرمآبادی بهخصوص محله ناصرخسرو در سالهای اخیر بود. وی از افراد تأثیرگذار در نوحهخوانی لرستان بود که از شخصیت والایی نیز برخوردار بود.
برخی بچههای هیئت هفتادودو تن ناصرخسرو او را بهترین جهان ِ جهان مینامند و سالها بعد از فوت وی، هنوز هم با نوحههای او شور میگیرند و عزاداریهایشان را با نوای غمناک او آغاز میکنند و در عزاداریهای شبانه به هر جایگاهی که میرسند ابتدا صدای ضبطشده او را پخش میکنند و بعد سینهزنی، (کربلایی احمد محمدی فرد) برادرِ جهان به جایگاه میرود و برایشان نوحهخوانی میکند و بعد از آن هم با تکرار نوحههای جهان، از جایشان بر میخیزند و با هم، همصدا میشوند و تا جایگاه بعدی حرکت میکنند.
وی از جمله نوحهخوانانی بود که همیشه ذکر صلوات و دعا برای فرج امام زمان (عج) را فراموش نمیکرد. بسیار به اقامه نماز حساس بود و بهمحض رسیدن وقت اذان، نوحهخوانی را تعطیل و همه را به خواندن نماز دعوت میکرد.
قرآنی که همیشه همراهش بود بیشتر از هر چیز دیگری نشان از انس وی با عالم بالا بود. او هر هفته ختم قرآن داشت این را برادرش میگوید.
تشکیل هیئت 72 تن ناصرخسرو
بچه که بود به تقلید از نوارهای قرآن و نوحههایی که در خانه میشنید، قرآن صبحگاهی را در مدرسه اجرا میکرد بزرگتر که شد و در اوایل دوران نوجوانی، با بچهمحلهایش هیئت 72 تن ناصرخسرو را تشکیل دادند. آنها در شبهای محرم دور هم جمع میشدند و با صدای جهان سینه میزدند در آن زمان تعدادشان به 25 نفر نمیرسید.
فرامرز محمدی فرد برادر بزرگتر جهان ضمن بیان این مطلب به «یافته» میگوید: آن سالهایی که جهان و دوستانش هیئت 72 تن را تشکیل داده بودند من در جبهه بودم، در اوایل محرم که برای دیدن خانواده به مرخصی آمدم، شنیدم که بچهمحلها هیئت تشکیل دادهاند. تصمیم گرفتم به آنها بپیوندم اما با دیدن آنها پشیمان شدم، چراکه آنقدر اعضای هیئت 72 تن بچه بودند که من خجالت کشیدم کنارشان قرار بگیرم و سینه بزنم.
وی ادامه میدهد: در آن زمان تمام هیئتهای عزاداری شهر در دانشگاه لرستان جمع میشدند و مداح هر هیئت در جایگاه قرار میگرفت و نوحهخوانی میکرد.
او میافزاید: جهان و دوستانش هم هر شب خودشان را به آنجا میرساندند اما از آن جا که هیئت شان همه کم سن و سال بودند و تعدادشان هم کم بود چندان به رسمیت شناخته نمیشدند و همین مسئله باعث شده بود که آنها پرچم هیئت شان را جمع کنند و وقتی از لابهلای جمعیت خودشان را به جلوی جایگاه میرسانند، پرچم نشان هیئت شان را باز میکردند و خودشان ردیفی در پشت آن قرار میگرفتند.
او میگوید: در یکی از شبها آخر وقت، وقتی نوحهخوانی همه هیئتها تمام شده بود و صدا و سیما بساطش را جمع کرده بود، جهان توانست در جایگاه قرار بگیرد و نوحه حضرت رقیه (س) را بخواند.
وی ادامه میدهد: ساعت تقریباً یک نیمهشب بود، آنقدر آن نوحه زیبا بود و زیبا هم اجرا شد که فیلمبرداران صداوسیمای مرکز خرمآباد دلشان نیامد آن صحنه را فیلمبرداری کنند. محمدی میگوید: آن اجرا، اولین نوحهخوانی جهان بود که از صداوسیما پخش شد.
جهان، شاگرد مکتب مرحوم کافی بود
او میگوید: پدرمان در سالهای جوانی در تهران کار میکرد وی از عاشقان مرحوم کافی بود و از هر فرصتی برای شرکت در منبرهایش استفاده میکرد.
او میافزاید: پدرم هر وقت به خرمآباد میآمد نوارهای کافی را برایمان میآورد و در خانه همه دور او جمع میشدیم و روضههای مرحوم کافی را با هم گوش میدادیم.
وی اظهار میکند: پدرم برخی شبها همسایههایمان را در کوچه یا حیاط خانمان جمع میکرد و از احکام اسلامی برایشان میگفت و نوارهای روضهخوانی مرحوم کافی را برایشان پخش میکرد.
او میگوید: به همین دلیل بود که جهان به سمت مداحی تمایل پیدا کرد و ما هم از این مسئله بسیار خوشحال بودیم و او را دراینباره حمایت میکردیم.
150 نوحه از وی بهجا مانده است
مرحوم جهان محمدی فرد علاوه بر قرائت روزانه قرآن، مقدار زیادی از دیوان حافظ را در بر داشت و به اشعار مولانا آشنا بود. او تسلط کافی به دستگاههای موسیقی داشت به همین دلیل بود که توانست همراه دوست و شاعر نوحههایش رضا کرمالهی، انقلابی در مداحی استان ایجاد کند.
محمدی فرد میگوید: از وی 150 نوحه به جامانده است. وی ادامه میدهد: مرحوم برادرم هیچ تمایلی به جمعآوری و در حصار گرفتن نوحههایش نداشت.
او میگوید: وی در سالهایی که جوانتر بود و صدای رساتری داشت بهاندازه این 8 سال اخیر موردتوجه و استقبال مردم نبود. وی معتقد است که هر چه از عمر جهان میگذشت ارادت وی به خاندان نبوت بیشتر میشد و به همین خاطر بود که نوحههایش بسیار به دل مینشست.
به دنبال اهداف دنیوی نبود
وی اظهار میکند: جهان بارها از سوی کاندیداهای مختلف استان، پیشنهادهایی چشمگیر مادی برای حمایت از آنها داشت که او به هیچکدام از این درخواستها پاسخ مثبت نداد.
او ادامه میدهد: حتی وقتی از وی خواستند که از نمایندهای که مجلس عزا شرکت کرده تشکر کند با دلخوری گفته بود: تشکر لازم نیست، اگر برای امام حسین (ع) آمده که اجرش محفوظ است و چنانچه به خاطر من آمده، بهتر است که نیاید.
محمدی فرد میگوید: جهان، هیچگاه به خود اجازه نداد که از موقعیتی که به سبب توجه خاصه اهلبیت (ع) نصیبش شده بود در راستای اهداف شخصیاش استفاده کند و حتی در مقابل تمام زحماتی که در این باره در تمام طول سال نهفقط ایام محرم و صفر کشید از هیچ بانی مجلسی هزینهای دریافت نمیکرد، چرا که معتقد بود که طرف حسابش کس دیگری است و به دنبال گرفتن اجر و پاداش از صاحب عزا بود.
همیشه دستبهخیر بود
گویا آنچه بیش از هر مسئله دیگری، نام جهان را در میان عزاداران حسینی جاودانه کرده است مهربانی و دستبهخیری وی بوده است. محمدی فرد میگوید: وی تعداد زیادی از جوانان محل را از اعتیاد نجات داده است و در این باره زحمات زیادی کشیده است.
جهان نقاش ساختمان بود و به منظور کمک به جوانان بیکار محلهشان در هر پروژه کاری چند نفر را با خود همراه میکرد. فرامرز محمدی فرد اظهار میکند: وی معمولاً درآمدش را بین بچههای گروهش تقسیم میکرد و مبلغ ناچیزی را برای خودش بر میداشت.
او ادامه میدهد: جهان چندان در قید مالومنال دنیا نبود به طوری که هر چه داشت میبخشید و اصلاً برایش مهم نبود که فردا چه پیش میآید.
او با ذکر یک خاطره حرفهایش را اینگونه ادامه میدهد: شب عید بود که جهان را در خیابان انقلاب دیدم دلم خواست برای سال جدید او را نونوار کنم به زور او را به فروشگاهی که رو به روی خیابان ناصرخسرو بود بردم و یک دست لباس و یک جفت کفش برایش خریدم خیلی برازندهاش بود و من از این کارم خیلی خوشحال بودم، روز بعد جهان را با همان لباسهای قدیمی که چندان هم نو نبودند دیدم خیلی تعجب کردم، بعدها فهمیدم که او همان روز لباسهایش را به یکی از بچهمحلهایمان که شرایط خوبی نداشتند هدیه داده است.
فرامرز محمدی میگوید: جهان از هیچ کمکی به اطرافیان کوتاهی نمیکرد. وی میافزاید: در همسایگیمان شخصی زندگی میکرد که شرایط مناسبی نداشت و در بسیاری از مواقع مورد تمسخر اطرافیان قرار میگرفت، اما جهان هیچوقت او را تنها نمیگذاشت حتی بارها او را به خانه میآورد و حمامش میکرد لباسهایش را میشست و از او پذیرایی میکرد و همیشه حامیاش بود.
وی میافزاید: مدتها بعد از فوتش افراد زیادی که برای ما شناخته شده نبود بر سر مزارش میآمدند و ابراز همدردی میکردند.
او میگوید: تقریباً دو هفته بعد از مرگ جهان، یک پسر کم سن و سال و مادرش بر سر مزار وی آمدند و پسربچه بسیار ابراز ناراحتی کرد وقتی علت را جویا شدیم، گفت: چند وقت پیش مادرم مرا برای گرفتن آبلیمو به مغازهای نزدیک خیابان ناصرخسرو فرستاده بود بعد از تمام شدن کارم وقتی به سمت خانه میرفتم دبههای 10 لیتری آبلیمو از دستم رها شدند و ریختند، خیلی ترسیده بودم کنار دیوار نشستم و از ترس مادرم جرئت برگشتن به منزل را نداشتم و فقط اشک میریختم که بهیکباره مرد جوانی به کنارم آمد و علت گریهام را جویا شد برایش توضیح دادم با مهربانی گوش کرد و بعد دستم گرفت و مرا به مغازه برد و دبههایم را پر آبلیمو کرد و مرا راهی خانه کرد. وی ادامه داد: چند روز بعد عکس همان مرد را روی بنر بزرگی کنار خیابان دیدم و خیلی متاثر شدم، اصلاً برایم قابلباور نبود که او فوت شده است.
به تپه شهدا علاقه زیادی داشت
محمدی فرد میگوید: جهان به تپه شهدای گم نام علاقه زیادی داشت و چند وقتی یکبار به زیارتشان میرفت. وی آنجا را باب المراد میخواند. وی اظهار میکند: وقتی خبری از جهان نبود میدانستیم که میتوانیم او را در آن محل پیدا کنیم.
ماه جهانآرا حسین (ع)
آخرین نوحه جهان؛ ماه جهانآرا حسین (ع) مظلوم عاشورا حسین (ع) بود. وی علاقه عجیبی به اهلبیت (ع) داشت و تمام طول سال را به پیدا کردن اشعار زیبا برای نوحهخوانی و آهنگسازی آنها میگذراند. وقتی نوحهای از حضرت عباس (ع) و حضرت رقیه (س) میشنید هم چون سپند روی آتش میشد و چنان اشک میریخت که شانههایش به لرزش میافتاد.
جهان محمدی به دلیل ارادت خاصی که به اهلبیت (ع) داشت، با مردم بسیار مدارا میکرد و مهربان و خالص بود از محبوبیت خاصی در بین مردم برخوردار بود بهطوریکه در بسیاری از محافل عزاداری در شهر خرمآباد دیده میشد که مردم از پای جایگاه تکان نمیخوردند تا نوحهخوانی وی را بشنوند.
رابطه این مرحوم با جوانان و نوجوانان بسیار خوب بود بهطوری که وقتی یکی از آنها از وی تقاضایی میکرد حاضر نبود خواستهاش را رد کند. برادرش میگوید: حتی پیش میآمد که وی وسط نوحهای به سبب درخواست از او، نوحهای دیگر را بخواند.
وی ادامه میدهد: او همیشه اولویت را به بچهها میداد و حتی بارها پیش میآمد که مدتها منتظر میماند تا یک فرد کم سن و سال نوحهخوانی کند و نوبت را به او بدهد.
فرامرز محمدی فرد میگوید: جهان چنان راحت از ارتباطش با ائمه صحبت میکرد که گاه احساس میکردی از دوست صمیمیاش حرف میزند.
وی در سال پایانی عمرش با وجود این که با تومور مغزی و نارسایی قلبی دست و پنجه نرم میکرد و شرایط مناسبی نداشت هم دست از نوحهخوانی و عزاداری برای سرور و سالار شهیدان برنداشت بهطوری که برخی افراد او را در شرایطی که حتی سرم در دستش بود و نوحهخوانی میکرد دیده بودند.
عشق و علاقه علی محمدی فرد معروف به جهان، به حضرت عباس و امام حسین (ع) یاد او را در بین مردم جاودانه کرد.
کربلائی جهان محمدی که بیش از20سال در هیئت ۷۲تن منطقه ناصر خسرو مداحی می کرد. روز هفتم ديماه ۱۳۹۱مصادف با11 صفر1433 بر اثر بیماری به لقاءالله پیوست و پیکرپاک و مطهرش باحضورانبوه مردم عزادارخرم آباد و هیئات مذهبی صبح روز جمعه هشتم ديماه در قبرستان صالحين به خاك سپرده شدروحش شاد و یادش گرامی باد.
تشییعجنازه هزارنفری وی از میدان ناصرخسرو و بهصورت خودجوش آغاز شد و دوست دارانش با احترام فراوان جنازهاش را در حالی که نوحههایش را با صدای بلند باهم میخواندند بدرقه کردند و در آگهی ترحیم او نوشتند بهترین جهان ِجهان درگذشت.
فاطمه دارابی- پایگاه خبری یافته
عاشورای 91 خرم آباد و آخرین نوحه خوانی مرحوم جهان محمدی
عاشورای 91 خرم آباد و آخرین نوحه خوانی مرحوم جهان محمدی
نمونه نوحه:
ماهٍ محرمهَ،آئینه ی غمهَ_وٍسینهَ مٍزٍ نٍم،سٍی کُرٍفاطمه
روزٍعزایٍ اشرفٍ اولادٍآدمهَ_اُفتایَه رٍی خاکٍ زٍمی دٍلوٍعلقمه
جانبازٍکربلا،دٍجنگٍ واستم_خورشیدٍغرقَ خی بٍی دَسُ وبی عٍلَم
ساقی دو دَسٍش قطع بیَه واتیغٍ دُشمٍنو_دارَه مٍیاوو مٍشکٍنٍه مٍکٍشَه وادٍنو
صدپارَه پاره تن،علیٍ اکبَرَه_دٍخاکٍ کربلا،دٍخی شناوَرَه
روزٍعزایٍ مظهره ایمانُ و باوَرَه_وقتٍه وداعٍٍ واپیکرٍه شٍبهٍ پَیَمبرَه
سربازه باوفا،شَه زاده یٍ حسن_صدپارٍَه پیکرو،بی غسل وبی کفن
یَه یادگارٍ مجتبی شه زادهٍ قاسمَه_یه افتخارٍاهلٍ دینُ وآلٍ هاشمَه
دیدگاهها
وقتی نوحهای ضبط شده جهان گوش میدم یه حس خاصی توی صداش بود.
ماه جهان آرا حسین // مظلوم عاشورا حسین
خیلی هم خوبه. آدم باید اهلش باش. این روش عزاداری و کسی به اجبار انجام نمیده
نام و یادش جاودانه باد.