یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

مزدک میرزایی به شبکه اینترنشنال پیوست؛ محسن افشانی بازیگر ایرانی به دلیل انتشار ویدئو با اسلحه و چاقو دستگیر و روانه زندان شد؛ عکس‌های بی‌حجاب فلان مجری خانم در حال خوردن مشروبات در خارج از کشور، تولد فرزند رامبد جوان در کانادا، کشف حجاب بانوان هنرپیشه و پیوستن به شبکه‌های خارجی، انصراف برخی از بازیگران کم‌فروغ رسانه ملی از حضور در صدا و سیما و ...
 
 اخباری از این دست که هر چند وقت یک‌بار در رسانه‌های مختلف منتشرشده و بازتاب‌های گسترده و البته متفاوتی در کشور دارند، حاکی از ضعف و یا حتی نبود سیستم نظارت بر رفتار ستاره‌های مختلف به‌ویژه چهره‌های شاخص رسانه ملی است. تجرد، ازدواج‌ها و طلاق‌های ادواری، کشف حجاب، انتشار ویدئوها و تصاویری خلاف عرف جامعه با حیوانات خانگی و چاقو و اسلحه، انتشار عکس‌های آتلیه‌ای و شخصی در شبکه‌های تصویر محور، استفاده از پوشش نامناسب و نا متعارف و گاهاً زننده در مراسم رسمی، داشتن مواضع اپوزیسیونی و حتی مخالفت با حاکمیت و نظام، اظهار نظرات شاد و گاهاً خلاف واقع در خصوص وضعیت اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... بخشی از مختصات و ویژگی‌های شخصیتی تعدادی از بازیگران، هنرمندان، مجریان و نویسندگان رسانه ملی است که در بسیاری موارد با انتقادهای گوناگون همراه بوده است. ناگفته نماند که با وجود موارد عدیده فوق و تناقض در رفتار و گفتار این چهره‌ها، معمولاً کژتابی‌ها و بی‌قانونی‌های این جماعت، با کدخدا منشی و مصلحت‌اندیشی خام‌دستانه‌ای نا دیده انگاشته می‌شود و پس از مدتی ممنوع‌التصویر شدن یا مجازات خفیف و کم اثر مشابه، با پیشنهاد دستمزدهای هنگفت دوباره به قاب جادویی باز می‌گردند مگر اینکه مهاجرت کرده باشند و قصد بازگشت به کشور را نداشته باشند! وجود همین سیاست‌های دو گانه و مصلحت اندیشانه، در کنار نبود نظارت و مدیریت بر ستاره‌ها که در همه جای دنیا مرسوم و متداول است، باعث شده تا هر از گاهی شاهد رفتارها، اظهار نظرات و برخوردهای خلاف عرف از سوی این ستاره‌ها باشیم.
 
از سویی باید اذعان داشت سلبریتی ها پدیده نو ظهوری نیستند و همین امر باعث شده تا در ممالک پیشرفته تدابیری برای کنترل رفتار آن‌ها اندیشیده شود. آنتونی لیلتی در کتابی تحت عنوان «خلق سلبریتی‌ها»، آغاز شکل‌گیری افرادی با عنوان سلبریتی را به قرن ۱۸ مرتبط می‌داند. لیلتی معتقد است خلق این آدم‌ها ربطی به مفاهیم شکوه، عظمت، زیبایی، پولدار بودن و جایگاه اجتماعی آنان ندارد. در واقع مفهوم سلبریتی حاصل علاقه مردم به شخصیت فردی افراد مشهور است. این علاقه مردم به آگاهی از زندگی خصوصی افراد معروف در کنار ذوق‌زدگی و فقدان مهارت برخی سلبریتی ها در کنترل هیجان ناشی از علاقه مردم، گاهاً منجر به بروز رفتار خلاف عرف از سوی آنان می‌شود. هر چند شاید رفتار افراد مشهور در سایر کشورهای دنیا نیز در مواقعی خارج از عرف جامعه آنان باشد، ولی لازم به ذکر است که در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا برنامه‌های مدون و مشخصی برای کنترل ستاره‌ها و عدم سوءاستفاده آنان از جایگاه و موقعیتی که به مدد رسانه و بودجه مردمی به دست آورده‌اند، تنظیم‌شده است که برخی از آن‌ها در قراردادهای حرفه‌ای حقوقی نظیر «حق تصویر»، «حق شهرت»، «حق تجاری‌سازی و بازرگانی» می‌باشند. در حقیقت این افراد پس از کسب شهرت از قبل یک سازمان رسانه‌ای، در صورت شرکت در برنامه‌های مختلف باید بخشی از دستمزد خود را به سازمان رسانه‌ای که در رشد آن‌ها سهیم بوده‌اند بپردازند؛ اما از آنجا که در کشور ما اکثر اوقات سرنا از سر گشاد آن نواخته می‌شود، گاهاً شاهد هستیم بازیگران، خوانندگان، ورزشکاران یا افرادی که به‌واسطه حضور در رسانه ملی یا قاب آن به شهرتی رسیده‌اند بابت حضور در برنامه‌های مناسبتی از رسانه ملی، سکه یا هدایای نقدی طلب می‌کنند و یا اینکه اساساً حضور در رسانه ملی را تحریم می‌کنند! (هر چند با شل شدن سر کیسه از سوی رسانه ملی «از پای فتاده سرنگون» به قاب جادویی باز می‌گردند!)
 
 دلایل متعددی در بروز رفتارهای غیرحرفه‌ای سلبریتی ها نقش دارند. نپرداختن مالیات واقعی و شفاف نبودن میزان درآمد ستاره‌ها در برنامه‌های پرمخاطب رسانه ملی و حتی خارج از مجموعه به‌ویژه در جشن امضاها، افتتاحیه‌ها، تبلیغات کاندیداها، مراسم و برنامه‌های مختلف که از آن‌ها به‌عنوان مجری یا مهمان دعوت می‌گردد، از چالش‌های اقتصادی موجود است که در شکل‌گیری ساختار به‌ظاهر متفاوت سلبریتی ها با سایر افراد جامعه بی تاثیر نیست. به عنوان مثال یکی از هنرپیشگان درجه دو سینما و رسانه ملی در سال 96 برای شرکت در جشن یک محصول در شمال کشور 7 میلیون تومان برای حضور به عنوان مهمان و 12 میلیون تومان دستمزد در صورت مجری‌گری به همراه بلیت رفت‌وبرگشت هواپیما و اسکان در هتل مطالبه نمود! این درآمدهای بادآورده و فاقد مالیات در کنار عدم پرداخت حق السهم رسانه ملی از شهرتی که رایگان به این افراد هبه کرده، باعث شده تا ژانر جدیدی در رفتار برخی ستارگان رسانه ملی (اعم از بازیگر، مجری، کارشناس، حتی فوتبالیست‌های سرخابی و ...) ایجاد شود و آن‌ها خود را تافته جدا بافته بدانند که ماحصل آن بروز ساختارشکنی‌هایی خلاف عرف و زندگی اکثریت جامعه باشد که نمونه‌هایی از آن را در ابتدای این مقال مرور کردیم.
 
این موارد در کنار نبود قراردادهای حرفه‌ای و تعدادی فالوور یا هوادار که بخش اعظمی از آن‌ها خریداری شده‌اند، این توهم را در سلبریتی ها به وجود آورده که پس از کسب شهرت و محبوبیت، هیچ فرد یا نهادی حق برخورد با آن‌ها را ندارد؛ غافل از اینکه در سایر کشورها بر روی مصاحبه‌ها، گفتار و رفتار و حتی صفحه‌های شخصی آن‌ها کنترل و نظارت است و باید بابت گفتار و رفتارشان بر اساس قراردادهای حرفه‌ای که بسته‌اند، پاسخگو باشند.
 
در حقیقت اگر رسانه ملی در قراردادهایش به مفاد بین‌المللی و آیتم‌هایی نظیر حق الشهرت، حق التصویر و ... تکیه کند می‌تواند مانع بروز بسیاری از این اتفاقات و کژتابی‌های اجتماعی را که تفاوت «نقش بازیگران» با «خود واقعی افراد» یا درآمدزایی از طریق شهرت و چهره شدن آن‌ها ایجاد می‌کند، بگیرد.
 
هر چند گهگاه این اتفاق افتاده است ولی تعداد آن به‌اندازه‌ای نیست که بتوان آن را یک راهبرد نامید. به‌عنوان مثال مرحوم «فرج‌الله سلحشور» هنگام تنظیم قرارداد با «مصطفی زمانی» بازیگر نقش حضرت یوسف (ع) بندی به قرارداد افزود مبنی بر اینکه ایشان تا ۵ سال نتواند هر فیلمی که می‌خواهد بازی کند که آن نقش‌ها به جایگاه نقش یوسف پیامبر لطمه بزنند؛ این مسأله را می‌توان با توجه به تجربه‌های جهانی در دیگر سازمان‌های رسانه‌ای نیز موردبررسی قرار داد که در درجه اول به قراردادهای ستاره‌ها بازمی‌گردد. در سازمان‌های رسانه‌ای دنیا به واسطه آنکه «ستاره» آخرین حلقه ارتباط سازمان رسانه‌ای با مخاطب است، قراردادهای ویژه‌ای با آن‌ها تنظیم می‌شود که در آن «حق شهرت»، «حق تصویر»، «حق مالکیت معنوی»، «حق تبلیغات و تجاری‌سازی برند» و... لحاظ می‌شود و حتی در برخی قراردادها «لزوم رعایت چارچوب‌های ایدئولوژیک سازمان رسانه‌ای» نیز گنجانده می‌شود که در صورت تخطی از آن، سازمان رسانه‌ای، برخورد حقوقی لازم را انجام می‌دهد. این برخوردها به دلیل شفافیت در فضای رسانه‌ای برای مخاطب قابل‌قبول بوده و همواره حق را به سازمان رسانه‌ای می‌دهند. به دیگر سخن سازمان‌های رسانه‌ای همواره در چند چالش «اقتصادی و بازرگانی»، «سیاسی» و «فرهنگی و اجتماعی» با ستاره‌های خود قرار دارند، اما قراردادهای حقوقی محکم و لازم‌الاجرایی که با آن‌ها می‌بندند باعث می‌شود ستاره‌ها نتوانند خارج از چارچوب‌های سازمان رسانه‌ای متبوع عمل کنند.
 
شایان ذکر است رعایت این اصول در شرکت‌ها و مؤسسات معتبر با دقت نظر بیشتری صورت می‌گیرد. به‌عنوان مثال رعایت اصول حرفه‌ای در مجموعه بزرگ و معتبری نظیر هالیوود تا آنجاست که حتی روی جملات و اظهار نظرات بازیگران نظارت است و هنرمندان حق هرگونه اظهارنظر یا بیان هر مطلبی را ندارند. مثلاً «تام هنکس» بازیگر نامدار و صداپیشه شخصیت «وودی» در داستان اسباب‌بازی در مصاحبه‌ای از او سوال شد آیا در حال ساخت داستان اسباب‌بازی ۴ هستید و او پاسخ داد: بله! فردای آن روز وکیل دیزنی با وی تماس گرفت و به او گوشزد کرد در قراردادش ذکر شده است که حق ندارد درباره کاری که با هالیوود انجام می‌دهد صحبت کند!
 
هر چند شاید رسیدن به این سطح از کنترل هنرمندان و بازیگران بسیار زمان‌بر و هزینه زا باشد ولی شاید اگر گردانندگان مجموعه چند هکتاری صداوسیما با تغییر راهبرد و قبل از بها دادن به افرادی که جنبه و ظرفیت شهرت را ندارند، در انتخاب افراد و بستن قراردادهای شغلی و حرفه‌ای با بازیگران، مجریان، نویسندگان و ... کمی مسئولانه‌تر و حرفه‌ای‌تر عمل کنند و مفاد و نکات حقوقی بین‌المللی را نیز مطالعه کنند و در قراردادها بگنجانند، شاید بتوانند مانع از بروز چنین رویدادها و رفتارهایی از سوی چهره‌های شاخص شوند که دانسته یا نا دانسته منجر به جریحه‌دار شدن عفت عمومی یا تشویش اذهان عمومی و ... می‌شوند.
 
بی‌تردید برخورد قاطع با هنجارشکنان و قطع ارتباط دائم با هنرمندانی که از رعایت ابتدایی‌ترین آداب و هنجارهای اجتماعی سر باز می‌زنند و به عبارتی دوگانگی در رفتار و شخصیت آن‌ها نهادینه شده است، می‌تواند در پیشگیری از بروز چنین رفتارهایی در نزد شهرت یافتگان در قاب رسانه ملی مؤثر باشد.
 


 



  وحید حاج سعیدی

مدیریت ستاره‌های رسانه ملی بر عهده کیست؟!

 

 


توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانه‌ی احترام شما به تلاش آن‌ها است.


 

دیدگاه‌ها  

#1 حمید ت 1399-03-31 12:35
چقدر برنامه عادل فردوسی پور خوب و سرگرم کننده بود .یادش بخیر
نقل قول کردن
#2 سامان بادآشنا 1399-03-31 12:51
حدود بیست و شش سال میشه که آنتن نداریم
هیچ برنامه ای از تلویزیون رو حتی تو مهمونی ها هم ندیدم
کل خانواده ما اینجوری هستن
گاهی اوقات توی اینستاگرام صحنه هایی از تلویزیون ایران آپلود میشه
اتفاقی اونارو میبینم
نقل قول کردن
#3 علی 1399-03-31 18:54
به نقل از سامان بادآشنا:
حدود بیست و شش سال میشه که آنتن نداریم
هیچ برنامه ای از تلویزیون رو حتی تو مهمونی ها هم ندیدم
کل خانواده ما اینجوری هستن
گاهی اوقات توی اینستاگرام صحنه هایی از تلویزیون ایران آپلود میشه
اتفاقی اونارو میبینم

کار درست رو شما انجام میدید من هم چند سالی
است هیچ برنامه ای از شبکه های داخلی رو نمیبینم.
کیفیت شبکه های داخلی هم مثل کیفیت
خودرو های داخلی شده.
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا