کمیسیون برنامه و بودجه مجلس یازدهم در حالی چشمانتظار آینده مبهم صدارت آن است که از کشور چهار نفر و از لرستان یک نفر، گزینههای روی میز مجلس برای تصرف آن کرسی هستند!
جایگاه خطیر و تعیینکننده این کمیسیون، کاندیداتوری چهرههای شاخصی چون وزرای اسبق اقتصاد و آ.پ و رقابت یک نماینده از غرب کشور، این ماراتن را برای مردم، سیاسیون و مسئولان این خطه، مهم، برای لرستان سرنوشتساز و برای الیگودرز مهیج و شاید غرورآفرین نموده است.
محرومیت مزمن استانهای غربی کشور که غالباً معلول نارسایی اقتصادی از پایتخت به این مناطق و توزیع ناهمگون بودجه در میان استانها است، مافیها و من فیهای این کمیسیون را که نقشی نافذ و حرفی قابل و تیغی بُرا در اغنای اقتصادی استانهای کمتر برخوردار دارد، لاجرم باید کانون توجهات و عامل تحرکات و اهم دغدغههای مردم، مسئولان و کنشگران سیاسی و اقتصادی این مناطق قرار دهد؛ چه هویت ریاست این کمیسیون و نقش پررنگتر او، آن توجهات و تحرکات را چندین برابر کند.
ضعف اعتمادبهنفس تاریخی و جمعی استانهای غربی کشور به دلایل عمیق روانشناختی و جامعهشناختی و سیاسی که از تشریح آن خودداری میشود، انگارههای امیدزا، سلطهجویانه، برتری طلبانه و آرمانخواهانه را در روان جمعی اهالی این نواحی در نطفه خفه میکند و در عوض سمپتوم های خودکمبینی و دیگر برتر پنداری به همان دلایل تلویح الذکر غیر مشروح، تکانههای قویتری در ناهشیار جمعی این مردم تولید کرده که تظاهرات این خصایص درونی را در عرصه سیاست به شکل ناامیدی از داشتن رجال سیاسی سطح یک در کشور میبینیم
اگرچه به نظر میرسد گزینههایی که پیشینه وزارت را در کارنامه سوابق اجرایی خود دارند شانس بیشتری برای نشستن بر کرسی منظور دارند، نفس مطرح بودن به عنوان یک گزینه با هر میزانی از شانس و هم ردیفی با وزیر کاردان اقتصاد دولت اسبق یا رقابت با وزیر آموزش و پرورش همان دولت که شاید بتوان گفت از بهترینها در صنف خویش در جامعه فرهنگیان بوده، سیگنالهایی از جهش بلندتر نماینده الیگودرز از سایر گزینهها به نسبت درخشش اختر او در سپهر سیاسی کشور دارد
حمایت از او حمایت از یک فرد نیست بلکه حمایت از تأثیرگذاری بر برههای آبستن پیشرفت از تاریخ یک یا چند استان است. این جهش میتواند جبران تأثیری باشد که دههها از توسعه تدریجی استانهای محروم انتظار داشتهایم؛ تدریجی که شوربختانه آنقدر کند بوده که گویی به ثبات گراییده.
بیتردید آنچه میتواند در زدودن رویزردی از رخسار استانهای محرومی چون لرستان نقشی مهم ایفا کند، داشتن پایههایی محکم از قدرت مرکزی و مهرههایی کارساز در ارکان کلیدی کشور است که لمعاتی از قدرت و ثروت متمرکز در پایتخت را به این حواشی بتاباند که تحقق این آرمان نزدیک به واقعیت با باور این ذهنیت که مردی از جنس آنان میتواند در سطح ملی تأثیرگذار باشد میسر است.
آخرالامر نماینده الیگودرز بر سریر صدارت این کمیسیون بنشیند یا نشیند، کمینه برون داد این رقابت، شناخته شدن و افزایش اعتمادبهنفس سیاسی مردمی است که در عرصههای کلان، اگر بهطور کل فراموش نشده باشند، بهندرت از ایشان یاد میشده.
قدر مسلم، این جهش بنیان در زمین یک انگیزه فوقالعاده دارد؛ انگیزهای که نباید به دشنه کوتهفکریها و نگاههای تنگنظرانه خودی و غیرخودی کشته شود بل به تشویق مردم و حمایت احزاب و سیاسیون و مجمع نمایندگان استان و غرب کشور مضاعف شود تا مولد جهشهای دیگر باشد؛ جهشهایی که میتوانند متصاعدا سیر و سرعت توسعه را در چند استان محروم به کلی تغییر دهند؛ شاید دیگر وقت حسادت به استانهای توسعهیافتهتر تمامشده و وقت عمل باشد ...
دیدگاهها
لرستان رو که آب برده با این برنامه ریزیشون، رییس برنامه بودجه استان کیه و چند سالشه و چقد تجربه داره؟ تا الان یا حتی قبلا چی کرده واسه اقتصاد استان که شدیم فلاکت بارترین استان؟ بودجه کجا میره؟چطور تقسیم میشه؟به کیا میرسه؟اقتصاد استان نابوده و نتیجه تصمیم گیریهای اشتباه مسئولین در سمت های اقتصادی و برنامه و بودجه هست
جملات قلمبه گفتن کاری نداره، هیچ کس دلسوز این استان نیست