یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

ارتقا فرهنگی کلیدواژه‌ای محوری در مسیر توسعه است و تا فرهنگ در بستری صحیح تکامل نیابد، جامعه به معیارهایی مانند آرامش و تفاهم اجتماعی نمی‌رسد.
جامعه باوری و جامعه‌پذیری نیز به‌عنوان دو فرایند در مسیر اجتماعی شدن افراد جامعه نقشی کلیدی و حیاتی را ایفا می‌کنند.
 انسان اجتماعی که زیستن در حصار جامعه را باور کرده و آمادگی پذیرش نقش‌های محوله را دارا است، فرهنگ صحیح‌تری را از خود بروز می‌دهد و به قانون‌گریزی به‌عنوان امری مذموم و نکوهش شده می‌نگرد.
انسان امروز، انسانی اجتماعی است که جمعیت را پذیرفته، چهارچوب‌ها را باور دارد و قائل به رعایت ضوابط آن است.
بحران نیز واژه‌ای آشنا در فرهنگ سیاسی اجتماعی ملت‌هاست و اخبار رسانه‌ها و وسایل ارتباط‌جمعی جهان نیز گواه همین مسئله است.
به‌نوعی می‌توان گفت بحران‌های اجتماعی و حوادث غیرمترقبه به‌عنوان عیاری فرهنگی برای سنجش تطابق جوامع در نظر گرفته می‌شود و هرچه هماهنگی در اجرای دستورات پسا بحران‌ها بیشتر باشد جامعه، جامعه پیشروتری است.
 کشور عزیزمان ایران نیز به سبب شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیایی و منطقه‌ای، با بحران بیگانه نیست و آن را به اشکال مختلف و ملموس درک و تجربه کرده است، از جنگ و تحریم و تهدید گرفته تا انواع بلایای طبیعی...
اما چرا باوجود تلاش‌های مثبت رسانه‌ها، غیرت ملی و دینی، همیاری عمومی و عمل به دستورالعمل‌های پیش و پس از بحران، هنوز عده‌ای کوس مخالفت زده و بحران را جدی نمی‌گیرند؟
کرونا و زلزله دو نمونه اخیر از حوادث بحرانی‌اند که می‌توان از آن به‌عنوان سندی جهت سنجش فرهنگ جامعه استفاده نمود.
 کم‌وبیش همه‌ی ما در ماه‌های کرونایی گذشته با اشخاصی برخورد کرده‌ایم که با بی‌اعتنایی به توصیه‌ها و دستورالعمل‌ها، سعی در تخریب این رویه را داشته‌اند.
بودند و هستند کسانی که در این ایام نفس‌گیر و مهیب، به علت عدم رعایت توصیه‌های کرونایی، با تذکر دیگران مواجه شده و جواب‌هایی نامربوط، جاهلانه و سطحی را ارائه داده‌اند: از جمله (من خودم کرونا هستم)!
در زلزله‌های اخیر کشور که در اکثر استان‌های و پایتخت نیز احساس شد، رفتارهای پسا زلزله‌ای عده‌ای مؤید عدم درک و شناخت واقعی بحران بود.
انسان‌هایی که بی‌اعتنا به زلزله و مخاطرات پس از زلزله‌ها، اعلام می‌دارند با خیال راحت خوابیده و دیگرانی را که بیرون از منزل شب را به صبح رسانده‌اند را مورد نکوهش و سرزنش قرار می‌دادند.
اما به‌راستی ریشه این رفتارها کجاست و چرا برخی این‌چنین سطحی، بحران را بحرانی‌تر می‌کنند؟
به نظر می‌رسد ریشه این انکار و ابراز، در مسائل روانی و شخصیتی افراد باشد.
"انکار" واقعیت موجود و خوش‌بینی غیرواقعی و خیالی باعث می‌شوند اشخاص به چنین رفتارهایی دست بزنند.
این‌گونه افراد تمام تلاش خود را بکار می‌برند تا متمایز از دیگران به نظر برسند و برای رسیدن به این هدف، چه رفتاری بهتر از بازی با تهدید موجود!
در این سطح، شخص مذکور احساس می‌کند هرچه خود را در برابر بحران نفوذناپذیرتر نشان دهد، بیشتر موردتوجه قرار می‌گیرد.
این اعتقاد خوش‌بینانه‌ی متعصب همیشه همراه این‌گونه افراد خواهد بود و آن‌ها در حدوث هر بحرانی، سعی در جلوه گری اجتماعی دارند.
بهترین راهکار برای مقابله با این افراد، جرم انگاری و تعیین مجازات برای رفتارهای پرخطری است که از خود نشان می‌دهند و ریسک ایجاد مشکل برای دیگران را بالا می‌برند
کارکرد مثبت رسانه‌ها در این خصوص بسیار مهم است و می‌تواند به فهم عمومی مبارزه با بحران و بحران‌سازان کمک کند.
در بروز بحران‌ها هم باید امید داشت و هم مضطربِ اوضاع کنونی بود؛ تا بتوان با بیان واقعیات کنترل‌شده، مرحله غیر عقلی انکار را به سمت شناسایی خطر و ارائه راه‌حل سوق داد!
 




   مهرداد خدایی سوری/ پایگاه خبری یافته

حماقت یا شجاعت


توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانه‌ی احترام شما به تلاش آن‌ها است.


 



دیدگاه‌ها  

#1 بامداد 1399-03-23 20:01
"هستند کسانی که در این ایام نفس‌گیر و مهیب، به علت عدم رعایت توصیه‌های کرونایی، با تذکر دیگران مواجه شده و جواب‌هایی نامربوط، جاهلانه و سطحی را ارائه داده‌اند: از جمله (من خودم کرونا هستم)!"....
و دریغ از این تجاهل تاریخی ما....
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا