یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

علی‌محمد ساکی، شهردار فرهیخته‌ای که در ذهن تاریخ لرستان باقی‌مانده است. ترازویی که عملکرد تمامی شهردارهای پس از او با معیار ساکی سنجیده می‌شود. گوشه گوشه شهر خرم‌آباد امضاء ساکی را به همراه دارد. چنارهای تنومند سر به فلک کشیده‌اش، دریاچه کیو، خیابان‌های اصلی مرکز شهر و پارک‌های زنجیره‌ای همه و همه در ذهن خود مدیری را به یاد دارند که به آن‌ها هستی بخشید و دورانی را به خاطر می‌آورند که خرم‌آباد باغ شهر ایران‌زمین بود.


مرحوم علي‌محمد ساكي شهردار فقيد خرم‌آباد در دفتر كارش

اما ساکی را، ظهور و بروز او به‌عنوان یک مدیر تکنوکرات به‌تنهایی ساکی نکرد. او وجوه مختلفی دارد که از جمله آن‌ها عشق، علقه و تخصص در امورات فرهنگی است که آن‌ها را نباید نادیده گرفت. ساکی یک روشنفکر نخبه و کار بلد است که با ترجمه آثار سیاحان و مستشرقین 1* به مطالعه نگاه آن‌دیگری‌ها به لرستان می‌پردازد آسیب‌شناسی می‌کند و ظرفیت‌ها و بیش از پیش مفاخره‌های این قوم را به مطالعه می‌پردازد.2* جهان امروز را می‌شناسد گفتمان‌های مسلط آن را و ظرفیت‌های بومی را، از این‌رو نمی‌توان او را تنها یک مدیر دولتی موفق دانست او پیش از هر چیز یک روشنفکر است که در این مقال مبسوط به آن می‌پردازیم و یک نخبه که توانست فصولی را در تاریخ لرستان طلیعه باشد از این‌رو می‌توان گفت که راز موفقیت و مانایی او چند وجه بودن اوست؛ که تاکنون کمتر به صورت‌های دیگر او پرداخته شده. در این سیاهه سعی در مطالعه علی‌محمد ساکی با عنوان یک چهره تأثیرگذار در عرصه فرهنگ شده است نه یک شهردار موفق
جامعه تاریخی ایران از سپیده‌دم زندگی جمعی تاکنون ویژگی‌های خاص و منحصربه‌فرد خود را دارد. با این وجود در کنار این جامعه، فرهنگ ایرانی چون روحی نامیرا فراز و فرودهای بسیاری را به چشم خویش دیده است.
آنتونی گیدنز در تشریح فرهنگ می‌گوید: فرهنگ به شیوه زندگی اعضای یک جامعه معین، عادات و رسوم آن‌ها- همراه با کالاهای مادی که تولید می‌کنند- مربوط می‌شود و در توصیف جامعه می‌گوید جامعه به نظام روابط متقابل اطلاق می‌گردد که افرادی که دارای فرهنگ مشترک هستند به همدیگر مربوط می‌سازد از این‌رو هیچ فرهنگی بدون جامعه موجودیت پیدا نمی‌کند و بالعکس؛ هیچ جامعه‌ای بدون فرهنگ شکل نمی‌گیرد. 3*
و اما از خصیصه‌های فرهنگی ایران‌زمین اصرار بر حفظ داده‌های فرهنگی خود است فرهنگ شفاهی در مقابل فرهنگ مکتوب که از حیث تاریخی متقدم‌تر است و فرهنگ غالب بوده است چه پیش و چه پس از اسلام، نظام کاستی قبل از اسلام به علت تمهیداتی که طبقه دبیران و حاکمان زمان در حفظ ساختار جامعه داشتند و همچنین روحانیان آن برهه که تا دیرهنگام از عمر زردشتیگری به ابداع دین دبیره ننشستند و قائل به فرهنگ شفاهی بودند همه و همه بسترساز ذهنیت تاریخی ایرانیان شدند که تمایل به شفاهی خوانی را میل غالب این سرزمین قرار دادند و همچنین زیست تا دیرهنگام دوران فئودال این ضرورت را تا سده اخیر اولویت خانوار قرار نمی‌داد و میل به کتابت خاصه در بین توده عوام ضرورت نمی‌نمود.
سنگ مزار مرحوم علي‌محمد ساكي شهردار اسبق خرم‌آبادکما اینکه در شاهنامه می‌خوانیم که تهمورث زیناوند در ازای آزادی دیوان شرط آموزش خط را به مردم گذاشته بود و همچنین ما در مطالعه تاریخ می‌بینیم که علیرغم تکاپو و خلاقیت دبیران این سرزمین، همیشه ایام ما خط را از سامی‌ها اقتباس کرده‌ایم بعد از اسلام نیز که ساختار کاستی و طبقاتی جامعه بر خواسته شد سوای از نخبگان و اهل‌قلم جامعه، این فرهنگ شفاهی بود که یکه‌تاز اندیشه حاکم بر جامعه بود؛ و حتی با ورود مدرنیته چه در شکل مادی و چه در شکل معنوی آن و شکل‌گیری مشروطه و نضج نشریات، مردم ایران هنوز اصرار بر حفظ سنن خود داشتند از میان رسانه‌های عصر مدرن نیز جانب رسانه‌های شفاهی را گرفتند؛ رادیو، سینما، تلویزیون و کمتر به طرف کتاب و رسانه‌های مکتوب رفتند. من در این متن در پی ارزش‌گذاری این خصیصه نیستم بلکه می‌خواهم بگویم این خصلت فرهنگی مردم نجد ایران است خاصه در لرستان که اصرار بیشتری برای حفظ خود داشته است به‌گونه‌ای که در آغاز دهه هفتاد هنوز لرستان را سرزمین شاعران بی‌کتاب می‌نامیدند.
علی‌محمد ساکی نه به‌عنوان یک شهردار یا مترجم و یا مورخ بلکه به‌عنوان یک روشنفکر نخبه در عرصه مدیریت فرهنگ با شناخت وضعیت زمانی و مکانی خود و نقاط قوت و ضعف آن، نقش یک اتوریته فرهنگی را ایفا می‌کند. او با عنوان یک مهندس فرهنگی بر این امر اشراف پیدا کرده بود که یکپارچه‌سازی ساختار فرهنگی کشور جامعه لرستان را به‌سوی الیناسیون فرهنگی می‌برد از سویی در مواجه با گفتمان مسلط غرب با ابزارهای سنتی قومی و قبیله‌ای یک مصاف نابرابر را به وجود می‌آورد.
در این شرایط علی‌محمد ساکی خود را در رویارویی چهار جبهه می‌بیند:
 1-فرهنگ غرب
 2-فرهنگ ملی
 3-فرهنگ دینی (که سوای از سبقه تاریخی و فرهنگی و ترویج آن توسط روحانیت و منبر نشینان به یکی از گفتمان‌های مسلط روشنفکری در دهه‌های 40 و 50 مبدل شده بود)
 4- فرهنگ قومی و قبیله‌ای و این در حالی است که فرهنگ شفاهی لرستان تیغ برنده کتابت را به دست ندارد و بیم آن می‌رفت به دلایل درون و برون سیستمی، کارکردهای خود را از دست بدهد و در نتیجه پویایی و تعادل نظام وار و عملکرد آن دچار نقصان و عدم تعادل شود و نیازمند نوعی جهت‌دهی و یا اصطلاحاً مهندسی مجدد بود بنابراین با توجه به اهداف و کارکردهای مورد انتظار و پیش‌بینی‌شده سعی در بازتعریف ظرفیت‌های  نظام فرهنگی لرستان برای مواجه با سایر نظام‌ها می‌شود.
در فرهنگ شفاهی لرستان ادبیات به‌عنوان محوری‌ترین ژانر هنری آن، دستخوش فراموشی و فراموشی‌ها شده است مگر معدودی ابیات که در آیین‌های چهل سرود و سرودهای سوگ و سور و لالایی‌ها باقی مانده است از این‌رو شکل‌گیری تشکل‌ها و انجمن‌ها در این مهندسی و طراحی ضرورت می‌نمود.
 در لرستان علیرغم آنکه سابقه انجمن‌های ادبی آن به سده‌های قبل‌تر از آن بر می‌گشت با این وجود کژدار و مریز بودن محافل ادبی آن، ضرورت تشکیل انجمن ادبی را بایسته می‌کرد. از این‌رو علی‌محمد ساکی در سال 1342 خورشیدی دست به افتتاح انجمن ادبی زد و به‌تبع آن کتابخانه‌ای با ظرفیت پنج هزار جلد کتاب برای شهری که در آن برهه از زمان شصت‌هزار جمعیت داشت احداث نمود. به همین سبب علی‌محمد ساکی را روشنفکری می‌دانم که ضرورت‌ها را می‌شناخت. البته بر این باورم که ظهور و بروز ساکی با عنوان یک روشنفکر نخبه در آن دهه‌ها در توالی تطور اندیشه غالب روشنفکران ایران بود؛ که در ادامه لازم می‌دانم که به شرح این سیر تطور هرچند مختصر، بپردازیم.
اگر جریان روشنفکری را در معنای وسیعی یعنی داشتن آگاهی نسبت خود و نقد وضعیت موجود در هرزمانی بدانیم. حتی در اعصار دور، ساکی را می‌بایست در این جرگه بازشمرد هرچند بسیاری بر این باورند که روشنفکر در معنای جدید آن جریانی بر خواسته از فلسفه و اندیشه مدرن غربی که بعد از رنسانس هستی پیدا می‌کند و به‌نوعی می‌توان گفت که تاریخ روشنفکری را از فرایند مدرن سازی در اواخر قرون‌وسطی و انقلاب‌های صنعتی و علمی می‌دانند 4*. جا دارد نقبی زده و به بسط تاریخ روشنفکری در ایران بپردازم که ساکی بخشی از این فرایند ساختاری است. تاریخ روشنفکری در ایران در زمان مواجه با مدرنیته غربی آغاز می‌شود و آغاز آن را می‌بایست به رویارویی ایران و غرب در جنگ‌های ایران و روس دانست. 5* این جنگ‌ها ایرانیان را به تفکر در مورد علل شکست خود واداشت که ماحصل آن اعزام محصلان ایران به اروپا و شکل‌گیری قشری به نام روشنفکر شد.

مرحوم علي‌محمد ساكي مدير دبيرستان بهار خرم‌آباد

نخستین نسل این روشنفکران تا آغاز پهلوی اول به استقبال غرب رفتند و فرض موجود در پارادایم عقب‌ماندگی این بود که ایران می‌تواند ترقی کند ولی استبداد و جهل توده‌ها این امکان را از بین برده است.6* نسل دوم روشنفکری ایران با مفاهیم ناسیونالیستی در هم آمیخته‌اند که با سیاست‌های رضاشاه و استقبال از مدرنیته هماهنگ بود. نسل سوم از سال 1320 تا کودتای 28 مرداد 1332 در دو گرایش عمده هستی یافتند اول روشنفکران مشروطه‌خواه و تجددطلب که خود را وارث میراث مشروطیت و ناسیونالیست می‌دانستند و دوم روشنفکرانی که پیرو اندیشه مارکسیستی و ناسیونالیستی بودند.
 و بالاخره نسل چهرم روشنفکری شامل سه طیف بودند:
1-اندیشه‌های ناسیونالیستی و تجددطلبانه (لازم به ذکر است دوره 1950 تا 1960 میلادی دوره رشد ناسیونالیسم در جهان سوم و تبدیل آن به آرمان میلیون‌ها تن بود)
2-گرایش‌های چپ و مارکسیستی
 و طیف سوم در پی بازخوانی عقاید و سنت‌های مذهب تشیع بود؛ اما در همین اثناء از دهه چهل شمسی به بعد بخشی از فرهیختگان و روشنفکران ایران در پی هویت گرایی بومی بودند 8* که آن را سن تزی در برابر تزهای دیگر می‌دانستند. علی‌محمد ساکی را می‌بایست روشنفکر نخبه‌ای از این حلقه دانست روشنفکری که برای آسیب‌شناسی جریان موجود راه‌حل را نه‌تنها پیشنهاد می‌کند بلکه عملیاتی می‌کند و به‌نوعی کسی است که هم مهندسی فرهنگی را انجام داده است و هم مدیریت فرهنگی یعنی هم ترسیم بازده را بر عهده دارد و هم ترسیم فرآیند را 9* او با شناخت شرایط موجود و درک عمیق از فرهنگ می‌داند که گاه آن رسیده است که دست فرهنگ شفاهی لرستان را می‌بایست به دست فرهنگ مکتوب داد و در حوض کوچک دبیرستان بهار این بستر را مهیا می‌کند. بستری که در آن به قول اگبورن سعی بر آن شده است که فرهنگ غیرمادی را هم شانه و هم‌عرض فرهنگ مادی کند و شکاف ما بین آن دو را با تشکیل نهادهای مدنی و تریبون‌های کاغذی در میان قشر متوسط جامعه پر کند.
و نیل به این مقصود میسر نمی‌شود مگر اینکه نسبت به سه لایه فرهنگ ایران یعنی:
 1- بومی و باستانی
 2-لایه‌های اسلامی
 3- لایه‌های جهانی و غرب اشراف پیدا کند که اجماع این سه لایه را می‌توان در چیدمان مقالات سالنامه بهار می‌توان دریافت؛ بررسی و معرفی اشعار ملامنوچهر، ملا پریشان، میرنوروز، میرا حسین بنان، باباطاهر عریان، غلامرضا ارکوازی و ملاحقعلی سیاهپوش در کنار داده‌ها و اندرزهای دینی و بررسی شعر عرب و از سویی نقد و تشویق زعمای فرهنگ لرستان در قالب گزارش عملکرد مدیران اداره فرهنگ و تحلیل تاریخ و زبان و گویش‌های لرستان، همه و همه نشان از طرح ذهنی مهندسی فرهنگی علی‌محمد ساکی است. به‌زعم من علی‌محمد ساکی پیش‌تر از آنکه یک شهردار باشد یک نخبه فرهنگی است.
نخبه در تعریف (پاره تو) به کسانی اطلاق می‌شود که دارای خصوصیات استثنایی و منحصربه‌فرد بوده و استعداد و قابلیت‌های عالی در زمینه کار خود را داراست 10*
بنا بر آنچه که از تعریف پاره تو بر می‌آید نخبگان اشخاصی هستند که در نتیجه قدرتی که به دست می‌آورند و تأثیری که بر جای می‌گذارند یا به‌وسیله تصمیماتی که اتخاذ می‌کنند و هیجان و ایده‌هایی که به وجود می‌آورند در کنش تاریخی جامعه موثر واقع می‌شوند. 11* ساکی با بسترسازی برای شکوفایی خلاقیت هنرمندان و خلق تریبون برای آن‌ها و تشویق به خلق آثار مکتوب در بستر فرهنگ تأثیرگذار ظاهر می‌شود.
علی‌محمد ساکی به‌عنوان یک نخبه و مدیر فرهنگی، سوای از سویه‌های مختلف مدیریتی از نسل پروری مغفول نمی‌ماند.
در سالنامه بهار در کنار نام بزرگانی چون حمید عیدی و حمید ایزدپناه نام دانش آموزان نیز دیده می‌شود که متدولوژی تحقیق نمی‌دانند اما انگیزه مطالعه و حضور، در قلم آن‌ها موج می‌زند .12*
علي محمد ساكي شهردار خرم آبادنسل پروری فرهنگی در کنار مطالعه کتب درسی، خروجی را تعریف می‌کند که در همان اثنا دانش‌آموزانی که دغدغه خرم‌آباد پژوهی در آن‌ها غلیان گرفته است در آزمون نهایی سال ششم استان به‌عنوان نفرات اول از دبیرستان بهار معرفی می‌شوند و جالب آنکه در آن دهه بسیاری از همین محصلان به دانشگاه راه می‌یابند.
چرا که ساکی می‌دانست تحولات بزرگ فرهنگی آینده دل در گرو خلاقیت و شیوه مدیریت صحیح نظام آموزشی دارد شناخت وضع آنزمانی چه در سطح استانی و ملی و چه در سطح جهانی و گفتمان این سه با هم و راه‌های نیل به وضع مطلوب از دغدغه‌های اوست. واقعیت امر این است که نام مدرنیته و غرب خاصه در آن ده‌ها دو روی یک سکه بودند و جامعه سنتی لرستان در مواجه با مدرنیته از حیث فرهنگی در خطر هژمونی بود و نیازمند بازتعریف و زیست مدرن و شهری با تکیه‌بر پشتوانه‌های فکری و فرهنگی خود بود تا در کنار این فرهنگ‌ها به زندگی خود ادامه بدهد امری که دلوز، واتیمو و فوکو در آراء خود به آن اشاره داشته‌اند و خواهان پایان گفتار هژمونیک و جایگزینی تقارن بجای توالی بودند و تمامی فرهنگ‌ها را موزاییک وار در کنار هم تعریف می‌کردند.13* و معتقد به پلورالیسم فرهنگی بودند ساکی را می‌بایست در استان لرستان در دهه چهل و پنجاه در کنار حمید ایزدپناه نامی مغفول مانده و کنشگری کم مطالعه شده در تحولات فرهنگی لرستان دانست. او مدرنیته را به‌عنوان پارادایم حاکم 14* می‌پذیرد اما مدعی فرهنگ، تاریخ و مذهب اقلیم خود نیز هست و با فرهنگ ملی در هیچ تضادی قرار نمی‌گیرد و شیوه و تمهیدات او در این بستر بر اساس نظریه برایان ترنر است که می‌گوید هویت ارثی هویت واقعی ما نیست و پیشنهاد می‌کند که از یک‌سویه نگری اجتناب کنیم و از توهمات و آرمان‌های تحقق‌ناپذیر در عصر جهانی‌شدن پرهیز کنیم 15* و سعه‌صدر گفتمان فرهنگی را داشته باشیم و این راه گریز از اسکیزوفرنی فرهنگی می‌داند.16* چراکه به این باور رسیده است با حضور در چندین ساحت فرهنگی و التقاط آن‌ها که زایش ایده‌ها را به همراه دارد نمی‌توانیم خود سنتی‌مان را با تمام پارامترهایش حفظ کنیم 17* از این‌رو او به خدمت گیری فرهنگ مکتوب در زمینه ضبط تاریخ و با گردآوری اسناد و داده‌ها؛ پایه ریز تاریخ توصیفی بومی در لرستان می‌شود شیوه ای که تا خود اکنون نیز ادامه یافته است با تمام ضعف‌ها و ایراداتی که بر آن وارد می‌شود چشم‌اندازی که عاری از نگاه تحلیلی است و ادامه همان گفتمان سنتی و ایلی در شرح روایت‌ها و انساب است با این وجود گام ساکی بایست به‌عنوان سنگ اول و سنگ بنا دیده شود که نسل‌های بعدی ملزم به تکامل آن بودند اما تنها در توالی آن ایستادند؛ و این آسیبی است که گریبان گیر تاریخ‌نویسی محلی لرستان است که به‌اجمال به بسط آن می‌پردازیم.
فرهنگ، میراث هزاران سال تلاش فکری، هنری و صنعتی نسل‌های گذشته یک قوم است هر نسلی اندوخته‌های فرهنگی و تجارب زندگی و نیز عناصر فرهنگی خویش را که معمولاً برگرفته از ارزش‌ها و هنجارهای حاکم می‌باشد و با شیوه‌های گوناگون به نسل بعدی منتقل می‌سازد نسل بعد نیز اندوخته‌های خود را به آن می‌افزاید و این فرهنگ جامعه است که هویت آن را شکل داده است و قوم یا جامعه را از اقوام و جوامع دیگر تمیز می‌کند. یکی از این داده‌های فرهنگی شیوه روایتگری تاریخ است که با ورود به عصر مدرن شکل گرفت و در لرستان با به کتابت درآوردن آن روایت‌های شفاهی با طلایه‌داری علی‌محمد ساکی موجودیت یافت؛ اما این روایتگری به همان شیوه سنتی (توصیفی) ادامه یافت و تنها صورت مکتوب به خود گرفت و به‌عنوان نگاه غالب در تاریخ‌نویسی محلی لرستان حتی بعد از ساکی به موجودیت خود ادامه داد اما آسیب‌زایی این مسئله را نباید در حیطه قلمی علی‌محمد ساکی دانست. چراکه نقش نخبگان در توسعه فرهنگی عبارت است از شناخت محیط و افراد و امکانات و مقدورات و شناخت فرهنگ ملی و محلی، آموزش و پژوهش، آرامش اجتماعی، ایجاد تشکل‌های اجتماعی و تعامل با نخبگان فکری است 18* از این‌رو سنگ بنای ساکی در زمینه تاریخ‌نویسی گامی مهم و مثمر ثمر در این بستر با شناخت شرایط درزمانی است اثر او را پویایی در شیوه روایت گویی است.
بر این باورم مطالبه‌ای که جامعه از نخبگان دارند یعنی طرح ایده و اجرای الگوسازی را به‌خوبی پاسخگو بوده است؛ و با توجه به شرایط آن زمانی، مکتوب کردن آن روایت‌های شفاهی خود گامی و تکاپویی بوده است که می‌بایست قسمتی از یک فرآیند باشد که آن را تاریخ‌نگاری محلی لرستان می‌دانیم نه نگاه غالب، از ویژگی‌های دیگر قلمی او بی‌طرفی و رعایت عدالت است چه در سطح ترجمه و چه تاریخ لرستان او سعی بر حفظ دیسیپلین مؤلف و مترجم بی‌طرف و منصف داشته است؛ اما آنچه در پایان می‌توان گفت شهردار ساکی تنها یک شهردار و مدیر نخبه شهری نبوده است که به بازتعریف ساختار و ریخت شهری خرم‌آباد پرداخته است. نخبه‌ی که به تعبیر پارتو دارای خصوصیات استثنایی و منحصربه‌فرد و استعداد و قابلیت‌هایی عالی در زمینه کار خود 19*بلکه یک کاراکتر تأثیرگذار بر روی فرهنگ، ریخت شهری، ترجمه، تاریخ‌نویسی و شیوه مدیریتی است و ورای این افعال یک الگوی اخلاقی مناسب است. این در حالی است که بسیاری معتقدند که نخبگان الزاماً شخصیت مثبت و اخلاقی ندارند این اصطلاح تنها بر کسانی اطلاق می‌شود که در هریک از شاخص‌های فعالیت بشری بالاترین نمره را به دست می‌آورند 20*
اما تقید او به اخلاق چه در بحبوحه‌ی مدیریت دبیرستان که پای خیرین و بازاری‌های خرم‌آباد را به حمایت مالی از ادامه تحصیل دانش آموزان کشانده بود و چه در زمان شهرداری‌اش که دست‌پاکی و پشت کردن به مال‌اندوزی از ویژگی‌های مطرح او بود و چه در روز پایان خدمتش در شهرداری که خودکار پیشکشی شرکتی که برای شهردار آورده بود را روی میز گذاشت و آن را متعلق به شهردار دانست نه علی‌محمد ساکی که دیگر شهردار نیست. همه این ویژگی‌ها از ساکی قهرمانی می‌سازد که در نوع خودساز است.21*
و لایه‌های پنهانی دارد که محتاج مطالعه و واکاوی بیشتری است.
 
 
  


به قلم: شیرزاد بسطامی



توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانه‌ی احترام شما به تلاش آن‌ها است.


 
 
 
رونوشت
1-ر.ک: ترجمه سفرنامه دوراند، فریاک استارک، هنری راولینسن، همچنین سفرنامه ویلسون در جنوب غربی ایران، آرنولد تالبوت ویلسون
2-ر.ک: جان پری، کریم‌خان زند، تاریخ ایران بین سال‌های 1779-1747، ترجمه علی‌محمد ساکی، نشر شاپور خواست
3-گیدنز، آنتونی، جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نشرنی، چاپ سیزدهم ص 36
4-کاظمی، عباس، جامعه‌شناسی روشنفکران دینی در ایران، تهران، طرح نو، 1383، ص 44
5-زیباکلام، صادق، سنت و مدرنیته، تهران، روزنه، 1377 ص 198
6-آزاد ارمکی، تقی، مدرنیته ایران، روشنفکران و پارادایم عقب‌ماندگی در ایران، تهران، اجتماع 1380 ص 27
7-بروجردی، مهرزاد، روشنفکران ایران و غرب، ترجمه جمشید شیرازی، تهران، تهران، فرزان 1377 ص 31
8-همان ص 30
9- ر.ک: جمشید جعفرپور، مهندسی فرهنگی، ش 6-7 ص 39
10-گی روشه، تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، تهران، نی، ج سوم 1370 ص 146
11-همان ص 153
12-ر.ک سالنامه بهار
13-شایگان، داریوش، افسون زدگی جدید، ترجمه فاطمه ولیانی، تهران، نشر و پژوهش فرزان روز،1386 ص 8
14- عبدالکریمی، بیژن، مونیسم یا پلورالیسم (نقد افسون زدگی جدید) تهران، نشر یادآوران 1383 ص 193
15-قزلسفلی، محمدتقی، معاش ثانی، سکینه؛ «ایران فرهنگی در اندیشه‌های داریوش شایگان» پژوهشنامه علوم سیاسی، دوره پنجم شماره 4 پاییز 1389 مقاله 5
16-شایگان، داریوش، همان، ص 186
17-شایگان، داریوش، "غرب‌زدگی ناآگاهانه" در مهرنامه سال اول، شماره 2، اردیبهشت 1389 ص 45
18-کوهساری، فاطمه، کوهساری، رقیه،«نقش نخبگان در توسعه فرهنگی» مایش منطقه‌ای نخبگان فرهنگی، خودباوری در فرهنگ اسلامی ایرانی، سال 1377
19-گی روشه، تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، چاپ سوم، تهران، نشر نی 1370 ص 31
20- لوئیس کوزر، زندگی و اندیشه بزرگان جامعه‌شناسی، ترجمه محسن ثلاثی، چاپ ششم، تهران انتشارات علمی و فرهنگی 1376، ص 523
21-ر.ک: (نظریه قهرمانان) مطهری، مرتضی، جامعه و تاریخ، مقدمه‌ای بر جهان بینی اسلامی، تهران، انتشارات صدرا، ص 475
 

دیدگاه‌ها  

#1 منصوری 1399-03-22 10:12
روحش شاد و یادش گرامی خدمات ایشان برای لرستان ماندگار و فراموش نشدنی است
نقل قول کردن
#2 همشهري 1399-03-22 10:27
ساكي از بزرگان ونام آوران لرستان است و خدمات زيادي به شهر خرم آباد كرده از جمله ايجاد درياچه كيو كه بارزترين آنهاست .
اما بزرگتني هم هستند كه هر چند در عصر رسانه اي هستيم اما زود آنه را از ياد برده ايم به نظر بنده عيدي بيرانوند شهرداري بود كه به مراتب بيشتر از آقاي ساكي كار كردند از جمله اين اقدامات درياچه شاپوري .. پارك طبيعت ..ترمينال برون شهري .. پارك كاسيت ..چهارباغ گلدشت ..پارك آبشار طلايي .. پل شهيد صارمي .. پارك مينياتوري .. روشنايي خيابان شهدا .. سنگ فرش درياچه كيو و ....
نقل قول کردن
#3 علی 1399-03-22 11:19
خدایش رحمت کند شهردارساکی مهندس واقعی بود
مهندس یعنی خلاق بودن.
امروزه باوجود صدها فارغ تحصیل دانشگاه
آزاد کمالوند ودانشگاه های دیگر استان هیچ
ذوق وخلاقیت در استان نیست.نظام مهندسی
ناکارآمد لرستان مدیران خواب زده وبی حال
خدارا صد هزار مرتبه شکر که شهردارساکی
نیست تا کیو پرازآشغال وتنه های قطع شده
چنارهای راببینید.
خرم آباد ولرستان هزاران شهردارساکی خلاق
می‌خواهد.
نقل قول کردن
#4 سالاروند 1399-03-22 11:19
روحش شاد ان بزرگمرد تکرار نشدنی لرستان تا کنون، از طایفه و خانواده ای پاک، سختکوش، بی ادعا، مردمی...
نقل قول کردن
#5 افلاک 1399-03-22 12:28
روحش شاد یادش گرامی از زمانی که آقای ساکی رحمت خدا رفته یک شهردار درست حسابی سر کار نیامده اغلب به فکر جیب خودش و اطرافش بوده واقعا این شهر خرم اباد بهشت هست اب و هوایی مناسب اما وارد شهر خرم اباد میشی اینکار وارد یه روستای بزرگ میشی این همه امکانات اما کو مدیری که بتونه این شهر درست کنه نه خیابان خوبی داریم نه میدان نه پارک درست حسابی هر کسی سنگ کلیه داره بره یک دور بزنه درست میشه ..تمام خیابان ها خرم اباد تمام دست انداز بدون خط کشی بدون علامت راهنمایی و رانندگی پارک ها که نگم بهتره نمونه اش پارک شاپور خواست ...تمام خیابان هم قدیمی نیاز به باسازی داره یه خیابان ۸‌متری سه مترش بلوار ...فصا سبز هست اما الان شهر بزرگ شده وسیله ها زیاد باید بلوارها رو کوچک کنن خیابان ها رو پهن ترافیک کم بشه شهرداری ما تو خواب هست
نقل قول کردن
#6 رضا - س 1399-03-22 22:59
روحش شاد.مدیران فعلی باید مرحوم علی محمد ساکی را الگوی کاری خود قرار دهند.
نقل قول کردن
#7 همدرد 1399-03-22 23:05
چه فایده که بعضی از زیباییهای شهر با بی توجهی مسئولین بی مسئولیت در حال نابودی است مثل پارک سرچشمه که به محلی برای خرید وفروش مواد مخدر ومصرف مواد وکیف قاپی ودزدی ومخفیگاه مجرمین مختلف تبدیل شده .حوضها وپله های ویران ووسایل بازی تخریب شده تاریکی مطلق ونا امنی شدید تاییدی بر بی صاحبی شهر است . اگر این پارک در شهری دیگر بود چه بسابه قطب گردشگری تبدیل میشد ومنبع درآمد بسیار خوبی برای شهرداری آن شهر.واقعا جای تاسف است
نقل قول کردن
#8 اکبر-ظ 1399-03-23 07:12
به نقل از همشهري:
ساكي از بزرگان ونام آوران لرستان است و خدمات زيادي به شهر خرم آباد كرده از جمله ايجاد درياچه كيو كه بارزترين آنهاست .
اما بزرگتني هم هستند كه هر چند در عصر رسانه اي هستيم اما زود آنه را از ياد برده ايم به نظر بنده عيدي بيرانوند شهرداري بود كه به مراتب بيشتر از آقاي ساكي كار كردند از جمله اين اقدامات درياچه شاپوري .. پارك طبيعت ..ترمينال برون شهري .. پارك كاسيت ..چهارباغ گلدشت ..پارك آبشار طلايي .. پل شهيد صارمي .. پارك مينياتوري .. روشنايي خيابان شهدا .. سنگ فرش درياچه كيو و ....

دوست عزیز خواهش میکنم خدمات مرحوم ساکی شهردار فقید را با تمامی شهرداران پس از انقلاب خرم اباد مقایسه نکنید که خدمات همه انها روی هم یک دهم خدمات ماندگار علی محمد ساکی نمی شود.
نقل قول کردن
#9 حمید ت 1399-03-23 11:15
از نمایندگان محترم شهر خرم آباد و سایر شهرها ،عاجزانه خواهشمندیم .مدیریت جدید در راس امور این استان قرار دهند شاید تحولی ایجاد شد در وضع این استان محروم .شاخص بیکاری وفلاکت نسبت به دوره های قبل، در این استان بالا رفته .لطفا کاری بکنید
نقل قول کردن
#10 سالاروند 1399-03-27 19:17
روحش شاد. دلسوز بود و برای شهر کارهای عام المنفعه زیادی انجام داد
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا