مجید دریکوند/ فعال اجتماعی، دانشجوی دوره دکترای علوم محیط زیست: محیط زیست امروز بیش از آنکه موضوعی صرفاً تخصصی باشد تبدیل به پدیدهای اجتماعی و فراگیر شده که اظهارنظر، فعالیت و تلاش در این حوزه دیگر کوچک و بزرگ نمیشناسد. هر چند که قبلاً هم تلاش برای محیطزیست بهواسطه تلاش برای حفظ طبیعت خالی از لطف نبوده و نیست اما امروز در اهداف، فرآیندها و روشها تغییرات چشمگیری ایجاد شده است. محیطزیست را امروز میتوان یک موضوع اجتماعی چند بعدی که دارای ابعادی فرهنگی، اقتصادی، بینالمللی، سلامت، امنیت عمومی و بسیاری موارد دیگر است دانست. آنچه که در آستانه ورود به قرن آتی شمسی مشخص است این است که حفظ محیط زیست، تلاش برای آن، مراقبت و بهبود مستمر، عدمتغییر و تخریب آن و ... تبدیل به یک مطالبه عمومی، فراگیر و مقتدر شده است.
در این بین ضروری است با نگاه به رفتارهای مدیریتی و اجتماعی گذشتهمان، مشکلات و نقصهای خود را شناسایی کنیم و با رفع آنها قدمهای آتی را بهتر و مطلوبتر برداریم.
مدیریت در سطح عالی محیطزیست لرستان بیش از 5 سال است که ادامه دارد، این پنج سال و اندی توأم با تجربه 2 دوره ریاست جمهوری، 2 دوره مجلس شورای اسلامی، 2 دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا و حضور 2 استاندار در استان لرستان بوده است از این رو یک بازه 5 ساله برای ارزیابی محیط زیست لرستان انتخاب شده لذا به لحاظ زمان در اختیار، ثبات مدیریت و فرصتهای متعدد فعالیت، این بازه برای ارزیابی عملکرد بسیار مطلوب است.
مخاطب این تحلیل دستگاه متولی محیطزیست و دولت بوده و نگارنده تلاش نموده به نقاط قوت و ضعف آن به عنوان بخش اثرگذارتر مقوله محیط زیست بپردازد و در نهایت قضاوت را به خوانندگان و مخاطبین بسپارد.
بنابراین خوانندگان گرامی در نوشتار پیش رو با فراز و فرودهای محیط زیست که توسط دولت و دستگاه متولی محیط زیست در لرستان رقم خورده مواجه هستند. در تحلیلهای آتی بخش مردمی نیز از همان منظر ارزیابی خواهد شد.
نگارنده تلاش نموده که تصویری کامل و واقعی از محیط زیست لرستان برای مخاطبان بسازد با این امید که نگارش متنی هر چند کوتاه منجر به تغییر نگاه و بهبود عملکرد کلیه ذینفعان در حوزه محیط زیست گردد.
نقاط قوت و ضعف دولت و دستگاه متولی محیط زیست در لرستان
توسعه فیزیکی زیرساختهای حفاظت
واقعبین باشیم...
شاید تنها نقطه قوت سازمان محیطزیست در لرستان توسعه کمی و فیزیکی پاسگاههای محیطبانی بوده است. طی 5 سال گذشته چندین پاسگاه محیط بانی به شبکه حفاظتی محیط زیست لرستان اضافه شده است. هر چند که قطعاً ایجاد زیرساخت در افزایش سطح حفاظت مؤثر است اما توجه به این نکته ضروری است که آیا اولویت حفاظت در لرستان ساخت پاسگاه است؟ لزوماً ساخت پاسگاه میتواند فرآیند حفاظت را به عهده گیرد؟ اساساً ما طبق ضوابط محیط زیستی اجازه ساخت برخی سازهها را در قلب مناطق داریم یا خیر؟
برای روشن شدن موضوع به ذکر یک مثال و مقایسه اکتفا میکنم:
ساخت پاسگاه در جوار تالابهای یازدهگانه پلدختر هر چند که موجب ایجاد تغییر در سیمای طبیعی تالابها میشود و ممکن است که منجر به تغییر الگوی مهاجرت پرندگان گردد اما به علت افزایش ضریب حفاظتی در منطقه بیشک فوایدش از مضراتش بیشتر است اما آیا این تحلیل در خصوص ساخت پاسگاه محیطبانی در زون امن منطقه حفاظت شده اشترانکوه در چند قدمی دریاچه گهر توجیهی دارد؟
طبق قوانین جاری هر منطقه حفاظت شده دارای زون بندی است که توسط کارشناسان خبره و بر اساس ویژگیهای خاص آن منطقه تهیه شده است. در این فرآیند بخشی از منطقه تحت عنوان زون امن تعریف میشود که معمولاً در این محدوده بالاترین سطح حفاظت رعایت میشود. تصور کنید در زون امن منطقه حفاظت شده اشترانکوه با بلوک سیمانی و آجر و ایزوگام اقدام به ساخت ساختمانی تحت عنوان پاسگاه شده است. این مشخصاً خلاف قانون است و از طرفی کمکی به حفاظت نمیکند. چه اینکه ساختمان قدیمی محیط بانی گهر جوابگوی نیاز محیطبانان بود. از این دست اتفاقات فراوان است اما روی هم رفته ساخت پاسگاه مشروط به ساخت علمی آن میتواند به حفاظت بیشتر کمک کند.
ضعف سازمان محیطزیست در موضوع آموزش
همه کارشناسان بهاتفاق قبول دارند که آموزش یکی از اساسیترین مؤلفههای تغییر نگاه تخریب گرایانه به محیط زیست است. سازمان محیط زیست در همه ابعاد آموزش عملکرد مطلوبی نداشته است. در موضوع آموزش کارکنان سازمان محیطزیست کمتر بهروزرسانی به چشم میخورد، کارکنان سازمان محیطزیست اگر بخواهند به خدمات سازمانشان در این زمینه اکتفا کنند قطعاً عقب میمانند، محیطزیست در این زمینه بیبرنامه و منفعل عمل کرده است. در موضوع آموزش عمومی نیز از ظرفیت فراوان سازمان محیطزیست استفاده چندانی نشده است و کمترین اثر بخشی در این زمینه اتفاق افتاده. در محتوای درسی و آموزش دانش آموزان اتفاق جدید نیافتاده که این به علت ضعف در ارتباطگیری با دستگاه آموزشوپرورش است. در بخشهای آتی به عملکرد مثبت بخش مردمی در زمینه آموزش اشاره خواهیم کرد که مقایسه کوچکی نشان میدهد انتظار از سازمان محیط زیست به عنوان نقطه متمرکز و دولتی حفظ محیط زیست بسیار بیشتر از وضع موجود است. تعامل دستگاه متولی محیط زیست با دستگاههایی مثل صداوسیما، آموزش و پرورش، دانشگاهها، هیات ورزشی و بسیاری دیگر میتوانست بستری عمیق و طولانیمدت برای آموزش عمومی باشد که متأسفانه شرایط موجود عملکرد مثبتی را در این زمینه نشان نمیدهد.
مدیریت منفعل و ضعیف زباله و پسماند شهری
علیرغم حضور و وجود کارشناسان خبره در بدنه محیطزیست لرستان اما خروجی عملکرد در حوزه پسماند و زباله ضعیف ارزیابی میگردد. چند سؤال اساسی در این زمینه مطرح است:
- سرنوشت طرح جامع مدیریت پسماند به کجا رسید؟
- چرا محلهای دفن زباله در شهرهای کوچک و بزرگ لرستان به حال خود رها شدهاند؟
- چه تلاش و تعاملی با شهرداریهای استان در زمینه فرهنگسازی برای کاهش تولید زباله صورت گرفته است؟
- دفن و دفع بهداشتی از دید مدیران محیطزیست لرستان چه معنی دارد؟
- برنامهای برای استفاده مجدد و بازیافت وجود دارد و اگر دارد نتیجه آن طی 5 سال گذشته چه بوده است؟
- اساس ایده راهاندازی شرکت بازیافت مواد سمی و پسماند صنعتی در ازنا و الیگودرز چیست و بر اساس کدام طرح ارزیابی و پیوست محیط زیستی لرستان برای این کار انتخاب شده است؟
- و بسیاری سؤالات دیگر
ضعف در افزایش سطح مناطق تحت حفاظت در لرستان
نگارنده شاهد است که طی سالهای پایانی دهه 80 چندین منطقه برای تبدیل به مناطق حفاظتشده و شکارممنوع و یا ارتقاء سطح حفاظتی به دبیرخانه شوراب عالی محیطزیست معرفی شدند. عجیب است که بعد از گذشت سالها هنوز یک وجب به مناطق تحت حفاظت سازمان در لرستان اضافه نشدهاند. برای معرفی یک منطقه جدید و یا ارتقاء سطح حفاظتی یک منطقه، برخی مؤلفهها نیاز است، از جمله حضور تعداد مشخصی از یک یا چندگونه جانوری یا گیاهی و یا وجود چشماندازها و مناظر طبیعی و یا بودن یک اثر طبیعی ملی و ...
به استناد آماری که مدیریت محیطزیست طی سالهای گذشته بهدفعات منتشر کرده آمار تنوع و تعداد گونههای جانوری در مناطق تحت حفاظت افزایش چشمگیر داشته است. پس دلیل کافی برای افزایش سطح حفاظتی وجود دارد اما چرا این اتفاق نیفتاده است؟ مناطقی که میزبان سمندر کوهستانی لرستان بهعنوان یک گونه اندمیک ایران و لرستان هستند هنوز قانونا تحت حفاظت نیستند. مناطقی مثل هشتادپهلو، مناطق پیرامونی مناطق حفاظت شده قدیمی لرستان و بسیاری مناطق مستعد که حضور گونههای شاخصی مثل پلنگ ایرانی و خرس قهوهای در آنها ثبتشده است هنوز قانونا تحت حفاظت نیستند. لرستان در این زمینه خیلی عقب است. حداقل زیستگاههای سمندر کوهستانی لرستان را خیلی پیشتر باید تحت حفاظت قانونی قرار میدادیم.
جذب نیروهای غیرمتخصص و غیرکاربردی در بدنه محیط زیست
طی 5 سال گذشته تعداد نیروهایی که در بدنه محیط زیست جذب و شروع به فعالیت نمودهاند کمتر از نیازی است که محیط زیست دارد. به لحاظ تعداد نیرو همیشه از میانگین جهانی یعنی به ازاء هر 1000 هکتار 1 نفر محیطبان عقب بوده این و این یکی از دغدغههای همیشگی مدیران است اما نکته اساسی اینجاست، حالا که با کمبود امکانات و نیرو مواجه هستیم نباید اندک ظرفیتی را که امکان جذب داریم بر اساس نیازهای موجود و مبتنی بر اصل آمایش نیرو انتخاب کنیم؟
نگارنده بهعنوان فعال حوزه رسانه و محیطزیست اطلاعی از فرآیند جذب نیرو ندارد، البته این به بدان معناست که اطلاعاتی در این زمینه منتشر نشده و توضیحی مبتنی بر اصل گردش آزاد اطلاعات ارائه نشده است.
بهتر است با خود صادق باشیم. آیا نیروهایی که با هر روشی جذب این دستگاه شدهاند بیش از 80 درصد برای پیشبرد اهداف سازمان مؤثر خواهند بود؟
ضعف در جذب امکانات و ابزار پیشرفته و به روز حفاظتی
این واقعیت را باید پذیرفت که حفاظت امروز بیش از آنکه یک روش تکرار شده قدیمی باشد یک فرآیند علمی است که برای زیستبومهای مختلف نسخههای مختلفی ارائه میدهد. طبعاً این نسخههای مختلف ابزار متفاوتی را نیز میخواهد. لرستان امروز در مقایسه با استانهایی مثل اصفهان، خراسان شمالی و رضوی، زنجان و حتی خوزستان و کرمانشاه از کمترین ابزار پیشرفته حفاظتی برخوردار است. عدم وجود دوربینهای تلههای فیلم و عکسبرداری پیشرفته از حیاتوحش که کمک ارزندهای در ارزیابی وضعیت حیاتوحش خواهند کرد. ضعف امکانات ارتباطی، ضعف کارشناسی و اکولوژیک، ناوگان موتوری مستهلک و بیکیفیت و بسیاری موارد دیگر...
عدم توانایی کنترل تخریب محیطزیست در فرآیند توسعه ناپایدار
یکی از انتظاراتی که مردم و فعالین عرصه محیط زیست دارند این است که دستگاه متولی حفظ محیط زیست اولین نفر در کنترل، پیشگیری و اقدامات حفاظتی باشد. آیا امروز میتوان گفت که سازمان محیط زیست در پروژههای مخرب حداقل جانب کار کارشناسی و یا فعالیت همراه با پیوست محیط زیستی را گرفته است؟ یا معمولاً در عمده فعالیتها نقش یک دستگاه بهرهبردار را ایفا کرده تا یک دستگاه حاکمیتی و نظارتی را... واقعیت ماجرا آنجاست که سازمان محیطزیست هیچگاه برای پروژههای محیط زیستی و مدیریت کلان استان یک دستگاه کارشناس و یا یک منتقد مبتنی بر قانون و مصالح محیط زیست نبوده است بلکه صرفاً یک تسهیلگر بوده است. لذا معمولاً هیچ پروژهای در لرستان از محیطزیست جواب منفی نگرفته است.
عدم توانایی در کنترل شکار
پیش از آنکه به موضوع شکار بپردازیم لازم است به این نکته اساسی اشاره کرد که مطلوب آن است که همه تلاش و انرژی سازمان محیطزیست بر آن باشد تا پیش از کشته شدن جانوران، متخلفین دستگیر شوند و اساساً تیری از تفنگی شلیک نشود. بر اساس آماری که توسط روابط عمومی محیطزیست لرستان منتشر میشود عموماً اخبار مربوط به دستگیری متخلفان شکار و صید بعد از شکار و کشتن حیوانات بیگناه است. هرچند که نمیتوان از زحمات و جانفشانی محیطبانان مظلوم و بیادعا چشمپوشی نمود اما سیاست غلط در مدیریت منجر به ضعف در کنترل شکار شده و جمعیت حیاتوحش اگر به صورت علمی مورد واکاوی قرار گیرد بیشک کاهش چشمگیر آن به اثبات خواهد رسید.
تعامل غیرقابلقبول با سازمانهای مردمنهاد
سازمانهای مردمنهاد بازوی اجرایی دولت هستند. در لرستان بیاغراق میتوان گفت که این سازمانها از کمیت و کیفیت مناسبی در مقایسه با میانگین کشوری برخوردار هستند. تجربیات و اقدامات این سازمانها که از نیروی انسانی متخصص بهره میبرند منجر به رقم زدن اتفاقات بسیار مثبتی در عرصه حفظ محیطزیست شده است. بهعنوانمثال دادستان محترم خرمآباد جناب آقای رازانی در اقدامی بسیار شایسته تعدادی از زندانیان جرائم مالی و غیرعمدی را برای همکاری در فعالیتهای محیط زیستی و غرس درخت و نهال در اختیار مظفر افشار مدیر عامل انجمن طلایه داران زاگرس گذاشته است. این اقدام کمنظیر منجر به فرهنگسازی و اصلاح مجرمین نموده است بهنحویکه این عزیزان پس از آزاد شدن از زندان و اتمام دوران محکومیت خود مجدداً در جمع فعالین محیطزیست حاضرشده و به فعالیت خود ادامه میدهند.
سؤال اساسی اینجاست...
چرا سازمانهای مردم نهادی که مورد اعتماد دادستان قرار میگیرند طرف مشورت و همکاری دستگاه متولی حفظ محیطزیست نیستند؟
چرا در مواجه با این سازمانها گزینشی عمل میشود؟
اساساً سازمانهایی که غیرسیاسی، مردمی و غیرمالی هستند و عمدتاً با نیت انجام دادن کار عامالمنفعه فعالیت میکنند چرا نباید در فرآیند حفظ محیطزیست سهیم باشند؟
در این بین این تنها محیط زیست و مردم هستند که از نبود نمایندگان خود در قالب سازمانهای مردمنهاد متضرر میشوند. این یکی از نقاط ضعف جدی مدیریت محیط زیست در لرستان است که همواره مورد بازخواست مدیریت ملی محیط زیست کشور هم بوده اما هیچگاه پاسخ درستی به افکار عمومی داده نشده و این ضعف در حافظه تاریخی مردم و رسانهها و استان لرستان ثبت خواهد شد.
ضعف در انتقال خطرات ریزگردها
طی دهه گذشته مردم لرستان بیش از هر زمانی با موضوع ریزگرد ها مواجه بودهاند و معمولاً هیچ سالی نبوده که لرستان روز آلوده نداشته باشد اما چقدر تلاش شده تا خطرات ناشی از ریزگردها به اطلاع مردم برسد؟ بارها مشاهده شده در حالی که کیفیت هوا پایین بوده و ریزگردها چند برابر حد مجاز بودهاند مردم بهطور عادی مشغول عبور و مرور بودهاند و حتی برخی از مردم فرزندان خود را برای تفریح به پارکهای سطح شهر آوردهاند. بیشک این ضعف اطلاعرسانی و مدیریت است که هنوز بعد از 10 سال نتوانسته اهمیت و خطرات ریزگردها را به اطلاع مردم برساند و آنها را با اقدامات حفاظتی آشنا سازد از طرفی بسیار کم مشاهدهشده که از اهرمهای قانونی برای تعطیلی مدارس و ادارات همزمان با افزایش غلظت ریزگردها و افزایش خطر آنها استفاده گردد. گویی دستگاه محیطزیست موظف است به هر شکل ممکن از تعطیلی در شرایط بحرانی جلوگیری نماید. مصداقهای قانونی کاملاً گویای این موضوع هستند، با ارزیابی خروجی ایستگاههای سنجش آلودگی هوا مستقر در مرکز استان و انطباق بر موارد قانونی میتوان دریافت که چه روزهایی طبق قانون میبایست برای حفظ سلامت مردم تعطیل بوده باشند.
در این مورد هم باز میتوان به ضعف دولت در بحث آموزش عمومی اشاره نمود، مردم اگر از اهمیت موضوع و خطراتی که ریزگردها با خود به همراه دارند باخبر باشند بیشک دقت بیشتری خواهند نمود.
بهکارگیری مدیرانی با معدل پایین موفقیت و کارآمدی
دقیقاً چه مؤلفهای برای انتخاب مدیران در محیطزیست لرستان وجود دارد؟
تحصیلات مرتبط با مدیریت و محیطزیست؟ این یعنی هر کسی که صرفاً مدرک گرفته مناسب مدیریت است؟
سوابق مثبت؟ یعنی کسی که صرفاً قبلاً مدیر بوده باید مجدداً مدیر باشد؟ اساساً مهم است که یک مدیر در سوابق قبلیاش حداقل عملکرد خنثی و منفی نداشته باشد؟
وصل بودن به نماینده و طایفهای خاص یا یک منبع قدرت برای مدیر شدن مؤلفه است یا خیر؟ که این موضوع باعث میشود که کارکنان سازمان بهجای تقویت خود و اخذ مهارت و تحصیلات مرتبط به دنبال ارتباط با منابع قدرت باشند تا شاید سهمی از مدیریت محیطزیست داشته باشند.
به شهادت کارشناسان مجرب و محیطبانان زحمتکش محیطزیست لرستان عمده مدیرانی که طی 5 سال گذشته به مدیریت ادارات شهرستانها و مدیریت کلانتر منصوب شدهاند نیاز به آموزش بیشتر و تجربیات بیشتری داشتهاند.
آیا مانعی سر راه انتصاب افراد قوی و متخصص که تعدادشان در محیطزیست لرستان کم هم نیست وجود دارد؟ یا اساساً انتصاب افراد قوی عمر مدیریت و ثبات مدیریت را میکاهد!!؟؟
عدم برنامهریزی صحیح جهت بهرهمندی از اعتبارات بینالمللی و ضعف در احصاء ظرفیت معاهدات جهانی برای معرفی و حفاظت از محیطزیست لرستان
علیرغم وجود فرصتهای فراوان جهت بهرهمندی از اعتبارات بینالمللی اما در این زمینه کمترین اثربخشی و اتفاق مثبت روی نداده است.
دیدگاهها
متاسفانه بحث بی توجهی به سازمانها در حضور رییس سازمان هم مطرح شد .
متاسفانه با محیط زیست برخورد سیاسی می شود. البته همه چیزمان همین شده؛ اقتصاد سیاسی و ...
اینجا خبری از شایسته سالاری نیست