یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

تحلیل رفتاری و ساختاری جناح‌های سیاسی دوران چهل‌ویک‌ساله انقلاب اسلامی، روشن می‌سازد که کانون ظهور جناح‌های چپ و راست در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور دهه شصت بوده و در سال‌های آغازین دهه هفتاد انشعابات سنتی و مدرن در بین هردو جناح به وجود آمده است. با انتخابات دوم خرداد سال ۷۶ اصلاح‌طلب و اصولگرا جایگزین این الفاظ شده و این مرزبندی تا به امروز ادامه پیدا کرده است.
«اصولگرا» و «اصلاح‌طلب» را می‌توان چترهائی دانست که دو جناح اصلی کشور از قرار گرفتن ذیل آن‌ها اهدافی را برای خود متصور گردیده و دنبال می‌کنند حال‌آنکه هیچ‌یک از این الفاظ پرطمطراق، گویای واقعیت‌های حاکم بر کشور نبوده و به نظر می‌رسد با شرایط موجود در آینده نیز اوضاع به همین منوال پیش خواهد رفت و دلیل آشکار آن نیز فقدان تفکر مدون و برنامه و سیاست و چارچوب‌های تعریف‌شده و نبود بلوغ لازم سیاسی و تشکیلاتی در نزد هر دو طیف می‌باشد تاجائی که حتی استفاده از لفظ جناح سیاسی برای این دو قدری مشکل به نظر می‌آید. البته نمی‌توان کتمان نمود که رقابت این دو جریان گاهاً به تحلیل شرایط کشور کمک نموده و باعث افزایش شور و حرارت انتخابات‌ها گردیده است.
به‌هم‌ریختگی دو جریان از سال‌ها قبل آغازشده و در طی سالیان و انتخابات‌های اخیر به طرز عجیبی آشکار گردیده است. پیروزی چشمگیر محمود احمدی‌نژاد در انتخابات ریاست جمهوری 84 با تکیه‌بر گفتمان انقلابی و حمایت از اقشار محروم و صدالبته کارنامه درخشان ایشان در 4 ساله اول، ایشان را تبدیل به قهرمان و نماد تفوق تفکر اصول‌گرائی بر طیف مقابل نموده بود ولی در ادامه مسیر شکاف قابل‌توجهی بین ایشان و داعیه‌داران اصول‌گرائی و بخش قابل‌توجهی از مردم به وجود آمد که حتی کار به انکار و برائت طرفین کشیده شد به‌نحوی‌که در انتخابات 92 تشتت و سر درگمی کاندیداهای منتسب به اصول‌گرائی و تلاش همه آن‌ها برای حفظ فاصله با احمدی‌نژاد، باعث پیروزی غیرمنتظره حسن روحانی کمتر شناخته شده گردید.
در طرف مقابل نیز اصلاح‌طلبان از این حیث در وضعیت آشفته‌تری قرار دارند و به نظر می‌رسد این طیف آسیب‌های جدی‌تری متحمل گردیده است. صرف‌نظر از آسیب‌های که طیف رادیکال و ساختارشکن این جناح در موضوعات مختلف مانند حادثه کوی دانشگاه در سال 78 و جریانات 88 و تحصن مجلس ششم و...به ماهیت و ساختار این جریان وارد کرده، فقدان ایدئولوژی مشخص و مدون در درون این مجموعه نیز باعث سردرگمی در تصمیم‌گیری و اعلام موضع گردیده است تا جائی که در انتخابات‌ها به شخصیت‌های رقیب متوسل شده و برای سر لیست از نمادهای اصول‌گرائی مانند ناطق نوری و لاریجانی کسب اعتبار می‌نمودند کما اینکه از قبل نیز در یک چرخش صدوهشتاد درجه‌ای و محیرالعقول خود را زیر بیرق هاشمی رفسنجانی‌ای قرار داده بودند که تا پیش از این بدترین الفاظ و رفتارها و هتاکی‌ها را به دلیل اصولگرا بودن در حق ایشان روا داشته بودند و در این اواخر نیز خطرپذیری بالائی نموده و تمام داشته‌های خود را در سبد حسن روحانی کارگزار قرار داده‌اند.
نتیجه آن که الفاظ اصلاح‌طلبی و اصولگرایی ازنظر صورت‌بندی واقعی به پایان کار رسیده است و یا حداقل می‌توان تائید کرد این واژه‌ها دیگر آن‌طور که باید رسا نیستند و باید بازتعریف شوند که صدالبته کاری است دشوار اما در عین حال و با نیم‌نگاهی به انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آتی و بیانات مهم و ارزشمند مقام معظم رهبری که در ذیل خواهد آمد لازم است که ورای مسائل عاطفی یا معادلات قدرت و تقسیم منافع، نیروهای باورمند به ارزش‌های بنیادین انقلاب و پیرو مکتب امام (ره) و مقام معظم رهبری با سلایق و دیدگاه‌های گوناگون حتی متفاوت با اصولگرایی یا اصلاح‌طلبی رایج، انرژی جدیدی را به صحنه سیاسی کشور تزریق نموده و بذر امید و نشاط را در دل مردم فهیم ایران اسلامی بکارند.
بیانات رهبر معظم انقلاب در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۴:
بنده دعوای اصلاح‌طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم؛ من این تقسیم‌بندی را غلط می‌دانم. نقطه‌ی مقابل اصولگرا، اصلاح‌طلب نیست؛ نقطه مقابل اصلاح‌طلب، اصولگرا نیست. نقطه‌ی مقابل اصولگرا، آدم بی اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست؛ آدم هرهری مذهب است. یک روز منافع او یا فضای عمومی ایجاب می‌کند که بشدت ضد سرمایه‌گذاری و سرمایه‌داری حرکت کند، یک روز هم منافع اش یا فضا ایجاب می‌کند که طرفدار سرسخت سرمایه‌داری شود؛ حتّی به شکل وابسته و نابابش! نقطه‌ی مقابل اصلاح‌طلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاح‌طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روش‌ها به‌صورت روزبه‌روز و نوبه نو. ما باید روش‌ها را اصلاح کنیم. در روش‌ها اشتباه و نقص وجود دارد. گاهی به مرحله‌ای می‌رسیم که امروز دیگر جواب نمی‌دهد؛ باید مرحله‌ی دیگری را شروع کنیم. حفظ اصول و اصلاح روش‌ها، معنای اصلاح‌طلبی است. البته از نظر آمریکایی‌ها اصلاح یعنی ضدیت با نظام جمهوری اسلامی.»
فریدون جودکی / کارشناس ارشد علوم سیاسی


جناح‌های سیاسی، انتخابات و آینده

دیدگاه‌ها  

#1 امیر 1398-10-12 12:37
عین واقعیت است . هرچند به مذاق بعضیها ممکن است خوش نیاید
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا