روزی که دولت حرف از مسکن مهر زد و به فکر خانهدار کردن افرادی افتاد که خانهدار شدن برایشان سخت بود، جرقهای از امید در جامعه زده شد و امید به خانهدار شدن، سختی اجارهنشینی را بر خیلی از افراد کمبضاعت جامعه تا حدودی هموار کرد.
بگذریم از طولانی شدن پروسه ساختوساز، جانمایی اشتباه مسکن مهر، کوتاهی تعاونیها و پیمانکاران در کیفیت ساخت این خانهها که سالهاست نقل دهان خبرنگاران، روزنامهنگاران و منتقدان جامعه بوده و هست؛ موضوع مهم و فراموششده؛ اصل وجود مسکن مهر و نیاز به اجرای این طرح در وضعیت اقتصادی کنونی جامعه است.
مسکن مهر؛ کمکی بود برای خانهدار شدن قشر متوسط و ضعیف جامعه، نه مکانی برای سرمایهگذاری دلالان نان به نرخ روز خوری که در هر شرایطی از آب گلآلود ماهی میگیرند.
در هنگام ثبتنام برای مسکن مهر، شرط بر این بود که کسی حق خریدوفروش و یا اجاره دادن این خانهها را ندارد این در حالی است که دیده شده برخی افراد، حتی بیش از 20 واحد از این خانهها را خریدهاند و به راحتی بازار خریدوفروش و رهن و اجاره آنها را به دست گرفتهاند و هیچگونه نظارتی هم در اینباره وجود ندارد.
مریم رحمتی یکی از ساکنان مسکن مهر کمالوند فاز دوم، در این باره به خبرنگار «یافته» میگوید: «یکی از همسایههای ما سه واحد از آپارتمان ما را خریداری کرده است و همه را اجاره داده است».
وی میافزاید: «منزل مسکونی کوچکی داشتیم که به منظور تامین مسکن پسرم آن را فروختیم تا بتوانیم دو واحد از این منطقه خریداری کنیم اما متأسفانه بهمحض فروش خانهمان، یک دفعه چنان قیمتها بالا رفت که به زحمت توانستیم یک واحد برای خودمان بخریم».
متاسفانه هیچ گونه نظارتی بر روی قیمت مسکن مهر در خرمآباد وجود ندارد و یک سری افراد سرمایهدار بیانصاف دست روی این خانهها گذاشتهاند و بهراحتی قیمتها را بالا میبرند و هیچکس هم نیست که به آنها یادآوری کند نان خوردن در اینجا مساوی با قطع نان سر سفره هموطن خودتان است.
هیچگونه واحد تجاری در مسکن مهر وجود ندارد
در مسکن مهر کمالوند هیچگونه واحد تجاری نیست و تنها چند مغازه ساخته شده که هنوز راهاندازی هم نشدهاند و فقط دو عدد کانکس یکی در فاز یک و دومی در فاز دوم وجود دارد، کانکسهایی که تنها به اقلام ضروری اکتفا کردهاند و توان تأمین مواد بیشتری را ندارند.
وقتی از اهالی این مناطق میپرسیم که چرا به دنبال کار و کسبی در اینجا نیستند همگی از همکاری نکردن مسئولان مربوطه گله دارند.
رضا حسنوند در این باره به خبرنگار «یافته» میگوید: «یک سال تمام رفت و آمد کردم تا بتوانم یک کانکس برای سوپرمارکت کرایه کنم شهرداری و مسکن و شهرسازی مرتب به هم پاس میدادند و در نهایت شهرداری گفت این منطقه قرار است فضای سبز شود و شما اجازه نداری در این محل کاسبی کنی».
لیلا رستمی از ساکنان مسکن مهر فاز اول نیز در اینباره به «یافته» میگوید: «همسرم بعد از چند سال پیگیری نتوانست یک زمین تجاری در این منطقه خریداری کند» وی میافزاید: «زمینهای تجاری قرار بود در طی مزایده، واگذار شوند که ما نفهمیدیم این مزایده کی برگزار شد که کسی خبردار نشد»!
مسکن مهر امنیت ندارد
نبود فضای سبز و مکانی برای تفریح و استراحت ساکنان این منطقه بهخصوص بچهها ازجمله مشکلات عمده مسکن مهر کمالوند است از آنجایی که هنوز ساختوساز در آن جا ادامه دارد خطرات زیادی بچههای آنها را تهدید میکند.
رستمی میافزاید: «وجود یک چاله بزرگ در نزدیک درب ورودی واحد ما، سیمهای برق آویزان در طبقه همکف و ... باعث شده که نتوانیم یکلحظه از بچههایمان چشم برداریم».
او ادامه میدهد: «قبلا یک کانکس نیروی انتظامی در فاز یک وجود داشت اما حالا چند وقتی است که خالی است».
در فاز دوم هم هیچ شعبهای از نیروی انتظامی وجود ندارد.
وعدههایی که عملی نشد
او میگوید: «سال 86 برای مسکن مهر ثبتنام کرده و چند ماه است که خانه را تحویل گرفته است». واحد آنها در فاز یک قرار دارد.
وی اظهار میکند:«باوجود قراردادی که با پیمانکار داشتیم هیچکدام از شیرآلات واحدها نصب نشده بود و کف ساختمان برخلاف قرارداد موزاییک شده و درها هیچکدام قفل نداشتند حتی آسانسور هم هنوز تکمیل نشده است».
رستمی میگوید: «شوهرم از ترس نم دادن ساختمان، تمام دیوارهای سرویس بهداشتی را بازسازی کرده است چرا که هیچگونه استحکامی نداشتند».
مسکن مهر نانوایی ندارد
نبود نانوایی مشکل بزرگی برای مردم است و آنها مجبورند فاصله زیادی را طی کنند تا به نانوایی برسند در دکههای موجود در مسکن مهر هم نانهای بستهبندی وجود دارد اما قیمتش کمی بیشتر از نانوایی است.
در مسکن مهر کمالوند فاز 2 یک نانوایی نان محلی وجود دارد که یک خانم به تنهای آنجا را میچرخاند وقتی پای صحبتش مینشینیم از کار زیادش میگوید و این که این دکه جوابگوی مردم نیست. او میگوید: «چند ماهی یک بار شهرداری به سراغمان میآید و 500 هزارتویمان اجاره دریافت میکند».
زبالههای رها شده در مسکن مهر
خانم نیازی که چند سالی است در مسکن مهر فاز دوم زندگی میکند از وضعیت دفع زبالهها در این منطقه بسیار ناراضی است. وی میگوید: «بارها با استشهاد محلی با چند تن از همسایهها به شهرداری رفتهایم و از آنها خواستهایم که برای دفع زبالهها فکری کنند و آنها در جواب گفتهاند که ما هنوز فاز دوم مسکن مهر را تحویل نگرفتهایم و به ما مربوط نیست».
اما وجود سطلهای زباله که مربوط به شهرداری منطقه دو است نشان از ورود شهرداری برای پاکسازی منطقه است.
چند تن دیگر از همسایهها نیز از انباشته شدن زبالهها در این منطقه مینالند و میگویند: ما ناچاریم خودمان زبالهها را تا سر 60 متری ببریم چراکه شهرداری دیربهدیر سطلهای زباله را خالی میکند و این منطقه را بوی تعفن برمیدارد. زبالههای پرتاب شده از سر ماشینها در جاده مسکن مهر، گواه این مطلب است.
یکی دیگر از اهالی مسکن مهر که خانم میانسالی است و ماشین ندارد هر روز در گودالی نزدیک واحد ساختمانیشان زبالههایش را میسوزاند. او میگوید: خودم آشغالهای این اطراف را جمع میکنم و میسوزانم.
کرایه ماشین سرسامآور است
خانم تلوری که در مسکن مهر فاز 2 ساکن است، میگوید: «برای رهایی از دست اجارهنشینی هرچه داشتیم فروختیم تا توانستیم یک واحد نیمهکاره خریداری کنیم حالا بعد از چند سال موفق شدیم کاملش کنیم». او ادامه میدهد: «ازآنجایی که اتومبیلمان را برای خرید خانه فروختیم حالا رفت و آمدمان بسیار دشوار شده است». تلوری اظهار میکند: «از این جا تا مرکز شهر 11 هزار تومان کرایه میدهیم و ناچاریم فقط با آژانس رفتوآمد کنیم».
او میگوید: «اجارهنشینی خیلی بهتر از وضعیت الانمان بود».
تعبیه کردن ابتداییترین امکانات برای یک منطقه مسکونی با این حجم بالای جمعیت، از مهمترین وظایف دولتمردانی است که مسئول اجرای اینگونه طرحها هستند.
نبود فضای سبز، یک مکان درمانی با حداقل امکانات، اتاقک نگهبانی نیروی انتظامی، مسجد، کتابخانه، سالن ورزشی، سرویس رفت و آمد، مکانهای تجاری و ... شرایطی سخت برای مردم مسکن مهر کمالوند به وجود آورده است و پاسخگو نبودن و دیده نشدن این کمبودها دردناک است و نبود احساس وظیفه توسط مسئولین ذیربط نیز دردناکتر.
بالاخره مسکن مهر ما، با همه مهربان است و بیمهریاش را به همانهایی که دلیل احداث مسکن مهر بودند هدیه کرده است، گویا مسکن مهر هم دیوار از دیوار مردم ما کوتاهتر ندیده است و دست در دست سرمایهداران پیش میرود و آبباریکهای برای دلالان محترم جامعه شده است باشد که سیراب شوند!
دیدگاهها
شهروندان از حقِّ زندگی شایسته و لوازم آن همچون آب بهداشتی، غذای مناسب، ارتقای سلامت، بهداشت محیط، درمان مناسب، دسترسی به دارو، تجهیزات، کالاها و خدمات پزشکی، درمانی و بهداشتی منطبق با معیارهای دانش روز و استانداردهای ملّی، شرایط محیط زیستی سالم و مطلوب برای ادامهٔ زندگی برخوردارند.وكسي نميتونه با بي تدبيري زندگي رو بر مردم سخت كنه .مسئولين لطفا كمي جدي ترمردم رو درك كنيدوبه مشكلات رسيدگي كنيد.
چون بخلوت می روند آن کار دیگر می کنند.
بچه ها اونجا سرگرم بشن ابن همه زمینمعلومنیست کی میخواد بارارچه ای چیزی راه اندازی بشه امکانات صفر