«یلدا» یکی از جشنهای بسیار کهن ایرانزمین است که از گذشتههای دور تاکنون در میان مردم ایران رواج داشته است. این جشن بزرگ، به جشن شب چله نیز معروف است. شب یلدا یا شب چله، آخرین شب پاییز و نخستین شب زمستان و بلندترین شب سال است. این جشن از هزاران سال پیش تا به امروز در تمامی سرزمین کهنسال ایران و در بین همه اقوام و شهرها و روستاها برگزار میشود.
مردم روزگاران گذشته که کشاورزی، اساس زندگی آنان را تشکیل میداد بر اثر تجربه و گذشت زمان توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب تنظیم کنند. آنها بعد از آنکه متوجه طولانیترین شب سال شدند با برگزاری مهمانی و دیدوبازدید، به استقبال شب یلدا میرفتند. این جشن از هفت هزار سال پیش تاکنون در میان ایرانیان رایج است. در دوران کهن مردم بر این باور بودند که تاریکی نماد اهریمن است و در مقابل آن نور و روشنایی قرار دارد. از این رو برای پیروزی بر تاریکی و اهریمن باید آتش بیفروزند و به جشن و شادمانی بپردازند. یلدا برگرفته از واژهای سریانی به معنای «زایش» و «تولد» است. هزاران سال پیش نیاکان ما به دانش گاهشماری دست پیدا کردند و دریافتند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است. در واقع نیاکان ما با درایت و هوشمندی تاریکترین، سردترین، بلندترین و دلگیرترین شب سال را با برگزاری جشنی خانوادگی به شبی روشن، گرم، کوتاه، شاد و خاطرهانگیز مبدل کردند. (1)
نحوه برگزاری جشن شب یلدا، مراسمها، تفریحات، خوراکیها، بازیها و سرگرمیهای این جشن، در میان اقوام ایران یکسان نیست و بر حسب پیشینه تاریخی و جغرافیایی از تنوع بینظیری برخوردار است. مردم لرستان هم چون سایر مناطق ایران، آیین شب یلدا را با ویژگیهای خاص خود هر ساله با شکوه هرچه تمامتر، برگزار میکنند. پیش از پرداختن به شرح مراسمها و آیینهای شب چله در لرستان، لازم است در خصوص وجهتسمیه «شو اول قاره» و «شو چله» مبحثی بیان شود.
وجهتسمیه شو اول قاره و شو چله:
در فرهنگعامه مردم لرستان، شب یلدا به «شو چله» و «شو اول قاره» یا «شو اول قهاره» معروف است. به طور کلی در باور مردم ایران و منجمله مردم لرستان، زمستان به دو چله یا چهله تقسیم میشود. چله بزرگ و چله کوچک. چله بزرگ چهل روز است و از اول دیماه تا دهم بهمن به طول میانجامد و چله کوچک بیست روز است که از دهم بهمن تا بیستم اسفند ادامه دارد و به این علت آن را چله کوچک میگویند. واژه «چلّه» نیز برگرفته از چهل و مخفف «چهله» و صرفاً نشاندهنده گذشت یک دوره زمانی معین (و نه الزاماً چهلروزه) است. (2)
اصطلاح «شو اول قاره» فقط در استان لرستان و برخی مناطق ایلام و خوزستان که پیوستگی تاریخی و فرهنگی با مردم لرستان دارند، رایج است. وجهتسمیه آن کمی در پرده ابهام است. واژه قاره gara در گویش لری به دو معنا بکار میرود: یکی به معنای فریاد و بانگ بلند و دیگر شب اول زمستان.(3) به نظر میرسد، اساساً شب اول زمستان هیچ تناسبی از لحاظ معنایی با فریاد یا صدای بلند نداشته باشد. واژه قار در فرهنگهای فارسی به معنای قیر و سیاه آمده است. در فرهنگ لغت دهخدا در این باره آمده: قار( ع اِ) قیر. (برهان) (قاموس). قیر که بر کشتی و جز آن مالند.»
به دیده چو قار و به رخ چون بهار چو میخورده و چشم او پر خمار (4)
چنین به نظر میرسد که باز تناسبی میان شب اول زمستان با معنای فارسی آن وجود نداشته باشد. نگارنده بر این اعتقاد است که این واژه باید از زبانهای دیگر چون زبان عربی یا ترکی وارد زبان لری شده باشد. در زبان عربی واژه قار به معنای سرد و خنک است و اصطلاح «لیله القاره» و «یوم القاره» به معنای شب سرد و روز سرد هست. همچنین در زبان ترکی واژه «قار» به معنای برف است. بنا براین، واژه «اول قاره» باید به معنای اول سردی یا اول برف و یخبندان باشد. به احتمال زیاد این واژه باید از زبان عربی اقتباس شده باشد. چراکه هم از لحاظ معنایی و هم از لحاظ آوایی واژه قار در زبان لری بیشترین قرابت را با زبان عربی دارد. برخی نیز این واژه را «اول قهاره» تلفظ میکنند که نادرست به نظر میرسد. قهار در فرهنگهای لغت از صفات خداوند بزرگ، صیغه مبالغه به معنای غلبه، بسیار چیره شونده و سخت است. بنابراین نامیدن شب اول زمستان به شب اول قهاره سنخیتی با هم ندارند.
خوراکیهای شب چله:
مردم لرستان، از ماهها قبل از شب چله، مواد خوراکی مختلفی را آماده میکنند. در گذشته برای جشن زمستانی هر خانواده گوسفند یا بوقلمونی را پروار میکرد تا در شب چله ذبح کنند. خوردن بوقلمون رسم رایج عموم مردم لرستان است. کسانی که تمول بیشتری دارند گوسفندی را ذبح میکنند. چنین گوسفندی را به گویش لری «کشتی»koshti میگویند.)5)
علاوه بر این، برای شب چله نوعی آجیل را که عمدتاً از محصولات بومی و غلات خود استان تهیه میشود، به نام «گندم برشته» تهیه میکنند. این آجیل شامل مخلوطی از گندم شیری بوداده شده، شاهدانه، کنجد، مغز گردو، کشمش، بادام و نوعی بادام وحشی به نام «بنه» baneh-که در گویش محلی به آن «کلنگ» koleng میگویند- میباشد. این آجیل بسیار خوشمزه و مقوی است. به این تنقلات در اصطلاح محلی «گنم برشته» میگویند.
علاوه بر این گاه گندم برشته را آسیاب کرده از آن قاووت (در گویش لر قاویت) درسته کرده و با شکر و روغن حیوانی قاطی و با یک طعم عالی استفاده میکنند. میوههای خشکیده چون بگ هلو، آلو، انجیر و میوههای معطر و تازه همچون، انار و سیب، انگور و ... نیز از جمله خوراکیهایی است که در شب چله مردم لرستان با شگون و شادی تناول میکنند. مردم لرستان در گذشته برای حفظ و نگهداری میوهها تا شب چله آنها را در انبار گندم و کاه یا در جای خنکی چون ایوان و زیر زمین خانهها آویزان میکردند. لازم به ذکر است که چند سالی است هندوانه نیز به جمع خوراکیهای شب چله مردم لرستان اضافه شده ولی خوردن هندوانه در فرهنگ مردم لرستان سابقه ندارد و از مناطق دیگر وارد شده است.
سرگرمیها، بازیها:
در شب یلدا معمولاً یک جشن خانوادگی برپا میشود به طوری که خویشاوندان نزدیک در خانه بزرگ خانواده گرد میآیند و در این جمع صمیمی برای گذراندن اوقات فراغت بازی و سرگرمیهای مختلفی انجام میدهند. یکی از سرگرمیها فال «چهل سرو»CHEL SERU یا چهل سرود است. در این فال یکی از اعضای خانواده نیتی میکند. یکی دیگر تسبیح در دست میگیرد سه دانه آن را با ذکرالله، محمد (ص)، علی (ص) جدا کرده و دیگران به نوبه خود هر یک دو سه کلمه از یک مصرع، از اشعاری که به چهل سرو مرسوم است بر زبان میآورند. وقتی نوبت به بیت چهلم رسید کسی که تسبیح را در دست دارد اعلام میدارد که بیت گفتهشده پایان چهل سرو و فال فرد نیت کننده است. برخی از مناطق ایران همچنین فال حافظ میگیرند. در گذشته که هنوز رادیو و تلویزیون وارد خانهها نشده بود، فرد کهنسال خانواده، برای سرگرمی کودکان و نوجوانان، داستانهایی از قبیل امیل و ممیل، کچل ترپ فروش، ملک جمشید و ملک خورشید و ...را با آبوتاب نقل میکرد. شاهنامهخوانی، خاطره گویی، چیستان (چینه، چینه)، بازیهای متنوع و...از جمله سرگرمیهای این شب بود تا پاسی از شب سپری میشد.
رسم اول قاره یا شال دورکی:
یکی دیگر از رسمهای شب چله که توسط کودکان و نوجوانان لرستانی انجام میشود رسم «شال دورکی» است. این رسم مختص مردم لرستان است. اوایل شب چله، بچهها، به پشتبام منازل میرفتند و ریسمانی را به یک شال بزرگ یا گلبندی بسته و به پایین به طرف درب منزل یا پنجره همسایه میفرستادند و سپس با صدای بلند میگفتند:
«امشو اول قاره، خیر د هونت بواره
نون و پنیر و شیره کیخا هونت نمیره»
برگردان: امشب اول زمستان و سرماست خیر و برکت برخانه ات ببارد
نون و پنیر و شیره صاحبخانه نمیرد.
با شنیدن صدای بچهها، صاحبخانه مقداری گندم برشته، میوه و شیرینی در شال آنها میبست. بچهها ضمن بالا کشیدن شال به عنوان سپاسگزاری، همان بیت را دوباره تکرار میکردند. این آیین امروزه در لرستان در حال منسوخ شدن است، ولی در برخی مناطق روستایی کماکان جاری است.(6)
دیدار با تازهعروس و تازهداماد:
یک رسم بسیار خوب در لرستان این است که در شب چله، داماد به همراه اهل خانواده برای دیدن نامزد خود به منزل او میرود و با خود هدایا و شیرینی و تنقلاتی چون گندم برشته میبرد. چنانچه دختر تازهعروسی کرده باشد، متقابلاً خانواده عروس با کادو و شیرینی و تنقلات به خانه داماد میروند و بدین طریق ضمن دیدوبازدید با فامیل جدید و استحکام پیوند فامیلی، زوج جوان را نسبت به زندگی تازه امیدوار و دلگرم میسازند.
افسانه شب یلدا در فرهنگعامه لرستان
در فرهنگعامه مردم لرستان خورشید زن است و ماه مرد، روایت است که: ماه عاشق و دلداده خورشید بود ولی خورشید از این عشق ماه بیخبر بود. ماه همیشه انتظار دیدار خورشید را میکشید تا راز عشق جانسوز خود را با او در میان نهد، ولی ماه همواره در خواب میماند و روز فرا میرسید و او همچنان ناکام میماند. از این رو، ماه تصمیم گرفت ستارهای را اجیر کرده او را از آمدن خورشید باخبر کند. این ستاره بزرگ همیشه در کنار ماه است. سرانجام شبی نزدیک صبح ستاره بزرگ، ماه را از آمدن خورشید با خبر کرد. ماه سراسیمه به دیدار معشوق رفت و راز دل خود را با او در میان گذاشت. ماه، خورشید را از رفتن باز داشت و با او تا سحرگاهان به دلدادگی و عشقورزی پرداخت. ماه و خورشید کار خود را فراموش کردند و خورشید دیرتر طلوع کرد. از آن زمان به بعد ماه و خورشید تنها یک شب به دیدار هم میآمدند و آنهم در شبی بلند و سیاه و طولانی بود که یلدا نام دارد.)7)
سخن پایانی
جشن یلدا با قدمت چند هزار ساله بعد از عید نوروز یکی از باشکوهترین جشنهای ملی ما ایرانیان است. پاسداشت و حفظ این فرهنگ و سنت خوب و دیرینه به خاطر کارکردهای متنوع آن، بخصوص در عصر حاضر که به دلیل زندگی ماشینی روزبهروز روابط رودرروی انسانها کمتر میشود، ضرورتی اساسی است. شب یلدا بهانهای است برای گرد همآییهای خانوادگی و دید و بازدید از بزرگترهای خانواده و انرژی گرفتن از با هم بودن. یلدا بهانهای است تا ما در عصر ارتباطات مجازی که انسانها دچار بیارتباطی شدهاند پیوندمان را با خانواده و فامیل مستحکمتر سازیم. شاید راز ماندگاری جشنهایی چون یلدا و نوروز از هزاران سال پیش تاکنون در همین نکته اساسی باشد که انسان موجودی اجتماعی است و نیاز دارد با دیگران باشد، شاد باشد و دیده شود. باشد که این جشن و آیین بهعنوان گوشهای از جلوه فرهنگی قومی و تاریخی این مرزوبوم به دست فراموشی سپرده نشود. سخن خود را با ابیاتی از شیخ اجل سعدی شیرازی به پایان میبرم:
هر که مجموع نباشد به تماشا نرود یار با یار سفرکرده به تنها نرود
باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود(8)
به قلم: سعادت خودگو
پانوشتها:
1- رجبی، پرویز. جشنهای ایرانی، تهران، انتشارات فرزین،1375 ص 241.
2-روحالامینی، محمود، آیینها و جشنهای کهن در ایران امروز، تهران، انتشارات آگه،1376 ص 79.
3-یاوریان، اکبر. واژهنامه لری، خرمآباد، افلاک،1385، ص 518.
4- ر.ک: دهخدا، علیاکبر. فرهنگ دهخدا، نرمافزار، ویرایش دوم. موسسه دهخدا. ایضا. فرهنگ فارسی معین. برهان قاطع. فرهنگ ناظمالاطبا. فرهنگ عمید.
5- شادابی، سعید. فرهنگ مردم لرستان، خرمآباد، افلاک،1377، ص 145.
6- عسگری عالم، علی مردان. فرهنگعامه لرستان. ج 4، خرمآباد، شاپور خواست،1377، ص 179.
7- اسدیان خرمآبادی، محمد و باجلان فرخی، محمدحسین. باورها و دانستههای در لرستان و ایلام، تهران انتشارات فرهنگ و آموزش عالی،1358،(باز نوشت)ص 123.
8-سعدی، مصلح الدین. کلیات سعدی، صحیح محمدعلی فروغی، نشر طلوع، مهر 1362، ص 318.
دیدگاهها
خوشا به حال کسانی که در گذشته این رسوم قشنگ دیدن ما نسل دهه ی 70و 80 بی نصیب موندیم