یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

همان‌طور که در مقدمه قسمت اول عنوان شد اشراف به تاریخ معاصر و داشتن اندک دانش سیاسی مهم‌ترین عامل برای رسیدن به مقصوداست. بدیهی است جهل به تاریخ معاصر عامل انحطاط نسل امروز است. یکی از پیش‌نیازهای مهم نسل امروز اطلاع کافی از تاریخ معاصر است و بدون این آگاهی رسیدن به مردم‌سالاری و جامعه مدنی و دموکراسی شوخی بی‌مزه و جلفی است که نهایتاً سر از سیاست زدگی در می‌آورد.
 
یکی از مطالبات مشروطه خواهان و روشنفکران و مردم در عهد قجر تأسیس دارالشوری یا مجلس یا پارلمان بود که بدین‌وسیله مردم با انتخاب نماینده یا وکیل به‌طور غیرمستقیم در تصمیمات کشوری دخیل باشند و به‌صورت تبعی دامنه اختیارات شخص همایونی محدودتر گردد. این نقطه اولیه برای آغاز حرکتی پویا بود که امروز به اشکال قدرتمندتری مثل استیضاح، سؤال نماینده از مقام مسئول، کمیسیون اصل ۹۰ و تدوین قانون و نظارت بر حسن اجرای قانون و ... خود رانشان می‌دهد. با مرور مطالب فوق متوجه می‌شویم چه افرادی در انجام این امور می‌توانند توفیق داشته باشند.
 
اگر با این پیش‌فرض‌ها در حوزه انتخابات که یکی از ارکان مهم دموکراسی است به انتخابات در کشورت مرکز کنیم و با خود انتخابات گذشته را خصوصاً بعد از انقلاب مرور کنیم نتایج جالب و بعضاً حیرت‌آوری عایدمان می‌شود. منتخبان ما در مجلس که مرکز خرد جمعی است چه کسانی بودند؟ بدون تعارف و تعصب چه ارزیابی از عملکرد آن‌ها داریم؟ تئوریسین کدام طرح‌ها بودند که بعداً برای سیستم اداره کشور قانونی شد؟ خود نمایندگان منتخب چقدر با کار اجرایی و مدیریت آشنا بوده‌اند که بتوانند منشأ تحول در کشور یا شهرها باشند؟ اصلاً آشنایی با حقوق و قانون را داشتند‌؟ بدیهی است که سؤالات چون مستقیماً با رأی شخصی منتج به نتیجه شده است لذا می‌تواند هر شخص نظر خاصی داشته باشد که البته قابل‌احترام است.
 
واقعاً ما موکلین از منتخبمان چه انتظاری داریم؟ آیا ما در انتخابمان واقعاً دانش سیاسی و حقوق شهروندی را بکار بردیم؟ یا مانند موج خاکستری نامعلوم تحت تأثیر قومیت و ایل گرایی و تعصب سیاسی و یا ... وارد معرکه انتخابات شدیم؟ مجلس کارش چیست و چه وظیفه‌ای دارد؟ ما چه وظیفه‌ای داریم؟ کاندیدی که امروز در حال گرم کردن خود برای شرکت در ماراتن انتخابات آتی است چه وظیفه‌ای دارد؟ و سؤال‌هایی از این دست و دانستن جواب‌های آن‌ها می‌تواند ما را حداقل به میزان چندکام در مسیر دموکراسی جلوتر ببرد.
 
خواسته‌های مشروطه خواهان و مشروطه سازان را با خواسته‌های امروز خودمان قیاس دهیم و بدانیم کجای ماجرا ایستاده‌ایم. ای کاش قانونی هم برای برخورد با فریب و عهدشکنی و وعده‌های پوشالی و برای شلختگی و بی‌برنامگی برای توسعه‌ی داخلی و خارجی، برای سوءاستفاده از پتانسیل‌های قومی و دینی و در نهایت برای به عقب راندن دانش و شعور سیاسی موجود بود تا کاندیدای دیروز و نماینده امروز تحت پیگرد قرار می‌گرفت. ای‌کاش کاندیدایی که امروز به هر ترفندی دست میازد که بر خر مراد سوار شود و برای خود و دار و دسته‌اش از این نمد قدرت کلاهی بسازد و پس از ۴ سال به ریش مردم بخندد تحت پیگرد قرار می‌گرفت. ای‌کاش هیئت محترم نظارت در کنار داشتن مدرک فوق‌لیسانس و معادل آن یک شرط تحت عنوان طرح و برنامه برای هر کاندیدا تدوین می‌کرد که هر فردی به‌صرف داشتن پایگاه سیاسی و قومی چنین بی‌مهابا به خود اجازه شرکت در انتخابات را ندهد و بعداً بر گرده مردم هر حوزه انتخابیه تازیانه نکوبد و با خط کش سیاسی و قومی مردم را تفکیک نکند؛ و ای‌کاش‌های دیگری که مجال گفتار نیست.
 
جایگاه نماینده مردم یک حوزه انتخابیه که گاهی تا حد مسئول تعویض رئیس یک اداره و مدیر یک مدرسه تنزل می‌یابد، در هزاره سوم آن‌هم در کشوری که میراث دار بزرگانی زیادی است یک فاجعه است و تنزل مطالبات موکلین تا حد اشتغال فرزندان و روکش آسفالت و جابه‌جایی مدیر مدرسه و...امید را در دل فعالان و نخبگان سیاسی منجمد می‌کند. عقب نگه‌داشتن و ممانعت از بلوغ سیاسی و کمک به تجاهل مردم که ولی‌نعمتان این انقلاب‌اند، یک گناه نابخشودنی است که مردم فقط یک راهکار برای مقابله با آن می‌دانند و آن انتقام است. وقتی مردم آن حرف‌های رنگین و براق و پرجلا را با خود مرور می‌کنند ولی امروز از آن‌همه شعار فقط محرومیت و تباهی و قدرت‌نمایی و تمسخر را می‌بینند تنها راهی که دارند انتقام از نماینده‌ای است که خود را، رابین‌هود قصه جا زده بود؛ و در نهایت به شکل دیگری خودزنی می‌کنند و دوباره حرف‌های لوکس و وعده‌هایی که قراراست عملی شود و با این دور باطل روزگار مردم سیاه شده و مدیران و نمایندگان ادوار همچنان روسفید!
 
برای رسیدن به نقطه وافی دموکراسی و برآورده کردن آمال مشروطه خواهان، مردم مهم‌ترین نقش را دارند که در قسمت بعد بدان اشارت خواهد رفت.
 

 

   پرویز چراغی/پژوهشگر حقوق

 

مشق دموکراسی (قسمت دوم)

 لینک مطلب مرتبط: مشق دموکراسی (قسمت اول)



توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانه‌ی احترام شما به تلاش آن‌ها است.


 
 

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا