وقتی سرگذشت اسفبار میرزا یوسف مستشارالدوله و رسالهی یک کلمهاش را میخوانم که درنهایت به دستور ناصرالدینشاه توسط زندانبانش آنقدر با کتابش به سرش کوبید تا کور شد و نهایتاً به قتل رسید یا سرگذشت عباس میرزا را که در قتل گریبایدف مجبور شد خانهاش در تبریز را بفروشد و پول آن را به انضمام یک قطعه الماستراش دادهشده نادری به تزار روس بدهد و بدینوسیله از بروز جنگ حتمی روس با ایران که لشکرش تا پشت تبریز آمده بودند ممانعت کند و درنهایت پاهایش در پوتین گندید و عفونت کرد از بس آنها را از پا بیرون نکرده بود یا سرگذشت امیرکبیر را در فین کاشان که چگونه تیغ جهالت رگ آن بزرگمرد را زد تا رگ اصلاحات را در ایران بزند یا چگونه لبهای فرخی یزدی توسط والی یزد دوخته شد و بسی ماجراهای دلخراش که در این یک قرن و نیم بر این مردم رفته است روح و ذهنم را مانند هر وطندوست دیگری آزار میدهد و این سؤال مرتباً ضربآهنگش در ذهنم متبادر میشود که بهراستی این بزرگمردان چه میخواستند و دنبال چه بودند؟ از جنایات پهلوی اول و دوم که چه بر سر دگراندیشان و فعالین سیاسی آوردند که در این وجیزه نمیگنجد و حبسهای طویلالمدت و تبعید چهرههای سیاسی، مذهبی و ملی که در نهایت موجب انقلاب دوم در سدهی اخیر شد و ...
واقعیت آن بود که در این مدت آن چیزی که به شمار نمیآمد مردم بودند که کوچکترین دخالتی در تعیین سرنوشتشان نداشتند و حاکمیت قانون و تفکیک قوا امر گمنامی بود که در این دیار رسمیت نداشت. به توپ بستن مجلس که حداقل بهظاهر پایگاه خرد جمعی مردم در آن زمان بود توسط لیاخوف روسی و به دستور مستقیم محمدعلی شاه یعنی قلم بطلان کشیدن بر روی مردم ورای آنها و اینچنین شد که قیام مشروطه با آنهمه کشوقوس و خونهای فراوان و رشادت مردم تبریز و چکش نهایی قوم دلیر بختیاری بهسان دو فک قیچی طومار استبداد محمدعلی شاه را درید و حاکمیت آن روز مجبور شد مردم را ببیند و حقوق آنها را به رسمیت بشناسد. دادگستری (عدلیه)، مجلس شورای ملی و تفکیک قوا، قانون اساسی و ... که نظام رسمابه شروط مورد خواست مردم تمکین نمود. گرچه قبل از محمدعلی شاه پدرش مظفرالدین شاه سه روز قبل از مرگش با شروط مردم موافقت کرده بود و او هم به دلیل فشار مضاعف روحانیت و بازاریان به آن تمکین کرد نه از روی شعور سیاسی خودش بههرحال مکمل این قیام که پازل دموکراسی خواهی و دخالت مردم در تعیین سرنوشتشان را تکمیل مینمود انقلاب ۵۷ بود که طومار شاهنشاهی را درهم پیچید. مقصود از بیان این مقدمه کوتاه ملالانگیز توسط نگارنده چیست؟
مقصود آن است که با مرور این حوادث بدانیم و یادآوری شود که چه بودیم و امروز چه هستیم؟ چقدر جلوتر آمدهایم و چقدر نسبت به گذشتهمان در تعیین سرنوشت شهر و کشورمان به بازی گرفته میشویم؟ سهممان از دموکراسی چیست؟ آیا مردمی هستیم که قواعد دموکراسی را رعایت میکنیم؟ آیا قواعدش را میدانیم؟ نقطه تبلور دموکراسی گردش آزاد اطلاعات و انجام انتخابات آزاداست.
واقعیت این است که اگرچه هنوز هم به آن نقطه آرمانی که هدف غایی دموکراسی است حصول پیدا نکردهایم اما همینکه در این مسیر صحیح قرار داریم و مشق آن میکنیم نسبت به گذشتهی خودمان ونیز بسیاری ممالک دیگر پیشتازیم و البته نسبت به بسیاری از کشورهای دیگر فاصله داریم.
تمرین دموکراسی در این میان تنها در صحنه انتخابات حاصل نمیشود؛ مردم حق مدار که خود را محق میدانند نقطه ثقل گفتمان است. النهایه همانطور که در مقدمه ذکر شد یکی از آمال دیرینهی آزادیخواهان و تودهی مردم ایران خصوصاً در این دو قرن اخیر تأسیس عدلیه به مفهوم واقعی بوده است و اجرای قانون و در نهایت اجرای عدالت که آرزوی همهی مصلحان از یوسف خان مستشارالدوله تا امیرکبیر، از عباس میرزا گرفته تا ستارخان است و وجه ضمانت آنهم خون شهدایی است که در پرچم مقدس سرزمینمان خود را در این رهگذر مبارزه با فساد در سایه گردش آزاد اطلاعات و نیز بحث انتخابات آینده مجلس که آرامآرام تنور آن در حال گرم شدن است به جهانیان ارائه میکند.
امروز به یمن پیشرفت تکنولوژی، فضای مجازی یکی از ارکان مهم در بحث گردش آزاد اطلاعات است که به موازات رسانههای دیگر و حتی گاها قویتر از آنها موجبات مبارزه با مفسدان را تجلی میبخشد؛ مهرههای خرد و کلانی که گاها خبر آن در شبکههای مجازی نوید و قوت قلب مردم رنجکشیدهای است که در همهی مقاطع دست از نظام و کشورشان نشستهاند؛ از تحریم و جنگ گرفته تا سیل و زلزله و... . مبارزه بافساد که امروز در اولویت برنامه رئیس جدید دستگاه قضا قرار گرفته است موجب خرسندی مردمی است که کمترین توقع را از دولتمردان دارند و این عملکرد قاطعانه آقای رئیسی به دولتمردان این هشدار جدی را الهام میکند که مردم را بهتر ببینند و بیتالمال ارث پدری هیچکس نیست. امید است این روند مبارزه ادامهدار بوده و مردم را برای شرکت در انتخابات دلگرم کند.
دیدگاهها
.والله بهترین دمکراسی فعلا که ته دلم روشن کرده ایت الله رئیسی بیشتر تلاش کنند تا مردم احساس امنیت کنند بهترین دمکراسی مدنی کنشکر و خلاصه جلوی رانت اختلاس گرفته شود دمکراسی هم میاید