خرمآباد را ترک میکنم با کلی خاطره خوب. مردمی مودب با مهمانان و کمی سختگیر به خود!
از عشق جوانان به ورزش خیلی لذت بردم. کاش حالا که عرضه اشتغال برای این جوانان نیست لااقل؛ امکانات ورزشی برای اینهمه نو گل زیبا و رشید مهیا بود.
دنیای مجازی لرها کمی عجیبتر است. یک مقدار جدیتر از حد این دنیا را گرفتهاند.
برای این مردم، همهچیز واقعی و باورکردنی است. قسمتی از این دنیای مجازی ژیگول بازی و معروفیت و اسم در کردن است.
باید افراد تأثیرگذار با جوانان صحبت کنند که با آگاهی و پیوند دوستیها و عواطف مردمی با هم مرتبط شوند. شاخ بازی ژیگولها بانمک است اما بسیاری از این جوانان واقعاً آن را باور کردهاند. به قول شاملو:
"ژیگولها طبقه کمسواد ولی شیک و پرحرفاند. کمسواد به معنای عدم مهارت در زندگی و بزنگاههای آن وعدم ارتباط عمیق و با اصالت با دیگران است. خرمآباد باید شهر دوستیها و تعارفات و شرم و پاکی جسم جوانان شود".*
نباید به خاطر کمبودها و ظلمها به این جوانان؛ تن به ویرانگری خود داد.
یک موی انحا به اینهمه زیبایی طبیعت بکر و بلوطهایش میارزد. باید مرد و زن خرمآباد با احترام و قبول شخصیت و غرور هم گفتگو کنند تا شهر زنده شود.
ژیگولیسم به هر شکلیاش تمنای دیده شدن است. اما بگذارید اخلاق و ریشههای اصالتمان ما را معروف کند. بهاندازه مهربانی با مهمانان؛ با همزبان خود هم عاطفه و احترام داشته باشیم.
مشخصترین خصیصهی این طبقه از بهاصطلاح تحصیلکردگان که من آن را «ژیگولوتاریای شرمسار» مینامم، استعداد و آمادگی حیرتانگیز آنان است در تقلیدِ کورکورانه از هر آن چیز که عقدهی حقارتشان را تحریک کند تا حدی که میپنداری اینان همیشه از هر آنچه هستند شرم دارند.
بعضی آدمها باید لهجهشان عیناً انگلیسی باشد تا حرف بزنند. بله من اسمِ این آدمها را میگذارم طبقهی «ژیگولوتاریا» بر وزنِ پرولتاریا. اینها بنای رودکی که هیچ، بنای فرهنگیها را هم میکَنند. اینها همانها هستند که وقتی عرب آمد، عقدهی عرب بودن گرفتند و پدرِ زبان را درآوردند و حالا هم عقدهی غربزدگی گرفتهاند.
بعضی آدمها باید لهجهشان عیناً انگلیسی باشد تا حرف بزنند. بله من اسمِ این آدمها را میگذارم طبقهی «ژیگولوتاریا» بر وزنِ پرولتاریا. اینها بنای رودکی که هیچ، بنای فرهنگیها را هم میکَنند. اینها همانها هستند که وقتی عرب آمد، عقدهی عرب بودن گرفتند و پدرِ زبان را درآوردند و حالا هم عقدهی غربزدگی گرفتهاند.
علی صارمیان- نویسنده
*از مهتابی به کوچه مقالات/«احمد شاملو»
دیدگاهها
گفته بود دیگه از اون صورت های با اصالت شرقی ایرانی خبری نیست! آرایش ها آنچنان غلیظ شده که گویی بازیگر فیلم های پورن هستن!!! البته نه همه
امیدوارم کامنت من چاپ بشه،یافته بذار بحث این مسائل از این حالت تابو دربیاد! خواهشا!
کاش یک روز این مسائل جنسی تو ایران حل بشه! ملکه ذهن جوونا این مسائل شده!