یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

 يکی از مهم‌ترین اهداف نظام‌های تعليم و تربيت، افزايش اميد به آينده و تأمين سلامت روان نوجوانان و جوانان است.
 در سنين جوانی و نوجوانی، دگرگونی‌های عاطفی و اجتماعی چشمگيری رخ می‌دهد که از هيجانات نوجوانان شدت می‌گیرد و غالباً دچار حالاتی چون عصبانيت، يأس، نااميدی و ترس می‌شود.
امید و امیدواري جایگاه خاصی در سلامتی روانی، جسمانی و به تبع آن، پیشرفت فرد و جامعه دارد؛ که نقش امید در پیشبرد توسعه جامعه به اهداف بلندمدت و آینده‌نگر بسیار با اهمیت است. امید یک حال روحی و روانی و برانگیزاننده انسان به کار و فعالیت است، به طور طبیعی، انگیزه بشر در کارهای اختیاری با امید به نفع و به زیان ترس است. «امید که از معرفت و شناخت نسب به مبدأ و معاد حاصل می‌شود و همه تلاش‌های مفید و پرثمر انسانی و نیز منشاء اصلاح امور در جامعه و رسیدن شخص به سعادت ابدی است»(1). اميد در مفهوم روزانه‌اش، يک انتظار خوب برای آينده است. امید سازه‌ای است که با خوش‌بینی ارتباط تنگاتنگی دارد که به‌عنوان شاخص توانمندی در بهزیستی مثبت افراد مورد توجه واقع می‌شود (2).
 مساله امید و عوامل و پیامدهای آن برای سلامتی اجتماعی و روانی فرد بسیار مهم است چون دست‌یابی به اهداف، نقشه‌ها و آرزوها در آینده به وقوع می‌پیوندد اهمیت دارد، دانيل کيتينگ (۱۹۸۰)، معتقد است که «يکی از ویژگی‌های اساسی دوره‌ی جوانی را تفکر آینده‌نگر می‌داند. او عقيده دارد جوانی دوره‌ای است که فرد به انجام کارها مهم در آينده و در بزرگ‌سالی خود فکر می‌کند که بر اساس آن افراد آینده خود را می‌بینند و عامل مهمی در انگیزه، تحرک و رشد فرد در طول زندگی‌اش دارد.» امیدواری در نقطه مقابل ناامیدی قرار می‌گیرد که ریشه بسیاری از بیماری‌های روانی، جسمانی و معضلات اجتماعی وسیعی را می‌تواند در پی داشته باشد که در نتیجه، افسردگی، سلامت عمومی جامعه را تهدید می‌کند؛ و بدون توجه به آن سلامت که یکی از نیازهاي حیاتی انسان براي رشد و بالندگی است، به خطر می‌اندازد.
 کارل یونگ (2001) معتقد است که « ناامیدی را به عنوان علامت هسته‌ای افسردگی یاد کرده و یادآور می‌شود که این نا‌‌‌‌امیدی هم فلج‌کننده اراده است و هم باعث تحمل‌ناپذیر شدن و میل به گریز از یک موقعیت می‌گردد». امید به آینده‌ای مطلوب و آرمانی در میان جوانان منبع اصلی تحرک و شادی و تلاش برای اهداف است و از سوی دیگر رویکرد منفی و ناامیدکننده به آینده در جوانان باعث بی‌تفاوتی، دلسردی، کناره‌گیری فرد از اجتماع (انزوای اجتماعی) و فقدان انگیزه برای تلاش و از بین رفتن نیرو و اراده لازم برای نیل به اهداف می‌شود.
زمانی که امید به آینده در ارتباط با قشر دانشجویان که به عنوان آینده‌سازان جامعه مطرح می‌شود اهمیت آن دوچندان می‌شود چرا که یکی از امکانات و منابع هر جامعه‌ای، جوانان هستند که در اوج سازندگی، شکوفایی، تحرک و پویایی قرار دارند، بر اساس آخرین آمارها و اطلاعات برگرفته از سرشماری سال 1390، 32 درصد جمعیت ایران را جوانان (29-15) ساله تشکیل داده‌اند که این رقم ایران را در صدر کشورهای جوان جهان قرار می‌دهد. جوانان بزرگ‌ترین و مهم‌ترین و ارزشمندترین سرمایه انسانی کشور هستند؛ که این سرمایه انسانی نقشی محوری در توسعه پایدار کشور نقش ایفا می‌کند؛ که در این زمینه برنارد (1982) «بر این باورند که محیط دانشگاه با گسترش مشکلات یا فشارهای روانی، ممکن است در بالا رفتن ناامیدی در میان دانشجویان نقش داشته باشند (3). جوانانی که در زندگی با مشکلات روحی، روانی و تربيتی سر در گریبان‌اند، آینده‌ی روشنی در پيش ندارد، از واقعیت‌های موجود فرار می‌کند و به اوهام و تخيلات روی می‌آورند. به‌طوری‌که جوانانی که در عرصه اجتماع هستند که از روحیه و امید بالایی برخوردارند. امید زیاد را وسیله ترقی و پیشرفت خود قرار می‌دهند و از نظر علمی و شغلی پیشرفت می‌کنند؛ و در مقابل کسانی که همواره روحیه ناامیدی در آن‌ها شعله‌ور نیست و همه‌چیز را سیاه و تیره می‌بینند. علاوه بر این‌که همواره پیشرفت نمی‌کنند، بلکه دچار پسرفت دائمی نیز هستند.
«با این شرایط جوانان دارای نيازهای فراوانی است که جامعه نمی‌تواند به آن‌ها پاسخ دهد که شامل وضعيت بد اقتصادی، عدم تأمين نیازهای زندگی (ازدواج)، بیکاری (اشتغال)، فشار روانی باعث نااميد شدن جوانان می‌شود»(4) جامعه‌ای که اعضای آن دید روشنی به آینده خود نداشته و امیدی به موفقیت در آینده ندارد هیچ پویایی خاصی نداشته و رکود و سکون تمام ابعاد زندگی اجتماعی آن را دربرمی گیرد.
«هم‌چنین آمارها و شواهد حاکی از افزایش نگران‌کننده میزان افسردگی، خودکشی، اعتیاد، طلاق، خشونت‌های اجتماعی، تندخویی، بزهکاری و انزواطلبی در بین برخی دانشجویان کشور نشان‌دهنده ناامیدی آنان نسبت به زندگی و آینده کشور می‌باشد، بنابراین با پرداختن به بحث آینده به عنوان اولویتی در بحث جوانان و به دنبال سازو کارهای مناسب با آن توجه کرد چرا که فرایند کاهش آسیب‌های اجتماعی می‌تواند زمینه‌ساز یک تحرک اجتماعی در آینده باشد»(5).
 امید به آینده در بین دانشجویان یعنی اینکه از اهداف و تصویری روشن، مثبت چالشی و قابل دسترسی از آینده جامعه‌ی خود در ابعاد گوناگون داشته باشد و آن شور و اشتیاق و انگیزه‌ی لازم برای رسیدن به این اهداف در او تحقق یابد؛ اما آنچه قابل‌تأمل است مؤلفه‌ی امید به آینده در میان دانشجویان برحسب سن، جنسیت، مقطع و رشته‌ی تحصیلی، نوع دانشگاه و...متفاوت است؛ و هم‌چنین امید به آینده در دانشجویان، از امید جامعه به آینده، از چشم‌انداز، سیاست‌ها و برنامه‌های نظام اجتماعی در خصوص آینده، از سرمایه‌های مادی، انسانی، فرهنگی و اجتماعی در سطح نظام اجتماعی ونظام آموزشی و مراکز آموزشی کشور از جمله متن و محتوای برنامه‌های آموزشی و درسی دانشگاه‌ها از عوامل مؤثر بر امید به آینده در دانشجویان به شمار می‌رود، متأثر می‌شوند.
 
بی‌شک، مسائل دانشجویان به‌عنوان یکی از اولویت‌های پژوهشی در دانشگاه‌هاست. یکی از این مسائل و موضوعات، امید به آینده در دانشجویان است که مطالعات اندکی در این زمینه وجود دارد؛ و هم‌چنین نقش و اهمیت دانشجویان دانشگاه‌ها در دوران اخیر در گردش و اداره امور جامعه و ایجاد تحولات اساسی (اجتماعی و اقتصادی) در راستاي رشد علمی و فرهنگی در کشور بر همگان روشن است که باید با حفظ سرمایه جوانان زمینه‌ی را برای بهره‌مند شدن جامعه از اندیشه، توان ابداع، نوآوری و خلاقیت، ریسک‌پذیری جوانان مهیا کرد.
 
هادی عبداللهی آرپناهی
کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبایی تهران

 
 
 
 
1-Cileli, m. & Tezer, E. (1998). Life and value orientions of Turkish university students. ADOLESCENCE, Vol. 33, No. 129
2-علیزاده اقدم، محمدباقر (1391)، «بررسی میزان امید به آینده در بین دانشجویان و عوامل مؤثر بر آن»، جامعه‌شناسی کاربردی، سال بیست و سوم، شماره 48، صص 206-189، صص 206-189
3-لطف‌آبادی، حسين (۱۳۸۱). روانشناسی رشد: نوجوانی، جوان، بزرگ‌سالی، سمت، تهران: چاپ چهارم.
4- نشریه‌ی انتخاب.(1387/7/13) نظرسنجی درباره‌ی جوانان و اميد: اميد گم شده است؟ نه همين جاست
5-        قاری قرآنی، سیما (1393)، «عوامل اجتماعی مؤثر بر امید به آینده دانشجویان دانشگاه تهران»، پایان‌نامه کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی، دانشگاه الزهرا

دیدگاه‌ها  

#1 حسن پور 1395-11-16 13:38
جوانان ارزو میکنن ای کاش میمردند
نقل قول کردن
#2 هومشری 1395-11-16 14:38
بدون هیچ اغراقی امید به زندگی کمتر شده.گرانی و بیکاری.عزت نفس را از مردم گرفته است.
نقل قول کردن
#3 یزدان 1395-11-16 18:29
چی شد آزادسازی قلعه
چی شد انتقال پادگان لشگر
شد پارسیلون یخچال سازی وکارخانه ژنراتورسازی وغیره...بعد چند سال دوباره وعده
دم از ژئو ترریسم میزنن اما ورودی مرکز استان درحد روستاهای کلانشهر ها هم نیست کافیه برید سطح شهر ببینید این همه جوان که با مدرک لیسانس وبالاتر دارن دست فروشی میکنن وباعث سد معبر وناامیدی مر م شده خبر کولبران کرد رسانه ای شده توروخدا شما هم صدای جوانان لر رو برسونید شاید داد ما هم به جایی رسید
نقل قول کردن
#4 سپهر از خرم آباد 1395-11-16 19:45
والا من که از به دنیا اومدنم خیلی پشیمانم...
چه امیدی به آینده داشته باشم وقتی شانزده سال کسب علم هیچ دستاوردی برام نداشته؟نه کار هست نه پول برای خرید خونه و ماشین نه تفریح در بهترین سال های جوانی...نه امید نه عشق...
نقل قول کردن
#5 متاهل 1395-11-30 15:04
وضعیت اقتصادی، افزایش بار مالی، قسط و قرض‌ و کاهش درآمد از جمله دلایلی است که مردان متاهل را از ازدواج پشمیان کرده است.مرد نمیتواندنیازهمس روفرزندانش رامانند مسافرت زیارتی تفریحی صاحب مسکن شدن وایجادرفاه ورفع نیازخانواده ازلحاظ خوراک وپوشاک ودادن هدیه مناسبتی به بستگان راداشته باشدوتحمل زندگی رابرایش دشوارمی کند
وشهامت ازدواج راازجوانان مجردگرفته
اکنون حتی زوجین به یک فرزنداکتفامی کنند.
نقل قول کردن
#6 متاهل 1395-11-30 15:21
ازدواج که می‌کنی مشکلات زیادتر می شه ولی آدم خیلی قوی تر می شه.
می‌گویند نمی‌شود عشق را سر سفره گذاشت و با آن شکم را سیر کرد. پول و نان نیاز است که آرامش روان نیز در زندگی حاکم باشد. مخصوصا وقتی که پای زندگی فرد دیگری در میان باشد و بعد هم فرزندان پا به دنیا دو نفره زن و شوهر بگذارند. زندگی مشترک مسئولیت بیشتری را به زن و مرد تحمیل می‌کند و همین بار زیاد می‌تواند آنها را از زندگی پشیمان کند اما چطور می‌توان زندگی رضایتمندی را تجربه کرد؟
نقل قول کردن
#7 m 1402-05-16 20:09
سال 74 بدون وام ، خانه ساختم و اکنون بدون وام نمیتوان تعمیرات انجام داد. در چنین شرایطی فقط گرگ صفتان یا ساده لوحان به اینده امیدوارند. خدا هم برخلاف انتظار ، گره گشای هیچ مشکلی نیست و با انقلاب نسنجیده ، عملا دین و دنیا هر دو را باهم از دست داده ایم.
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا