استان لرستان 7.13 صدم درصد کل جنگلهای کشور را در دل خود جایی داده است که از این نظر بعد از استانهای فارس و خراسان جنوبی رتبه سوم را دارد.
همچنین لرستان بعد از فارس رتبه دوم را بین 11 استان زاگرسنشین در اختیار دارد، به طوری که از کل 5.8 هکتار جنگلهای زاگرس، يك میلیون و 226 هزار و 434 هکتار آن در این استان واقع است.
در این تقسیمبندی و آمار که البته مربوط به سال 1390 است، استانهای گردشگرپذیری نظیر گیلان و مازندران به ترتیب در ردههای 11 و 20 کشور قرار دارند.
جنگلهای زاگرس و به ویژه لرستان در چند سال اخیر دچار مصیبتهای فراوانی از جمله پدیده خشکیدگی شد و متاسفانه از يك میلیون هکتار که تحت تاثیر این پدیده قرار گرفت، نیم میلیون هکتار آن در این استان قرار داشت و این تقریباً معادل نیمی از وسعت جنگلهای لرستان است که پدیده خشکیدگی نفس آن را به شماره انداخت.
این همه ماجرا نیست! ذغالگیری، چرای بیرویه دامها، ریزگردها، تغییر کاربری اراضی و آتشسوزیهای عمد و غیرعمد را هم باید به این مشکلات افزود.
با این حال اما کابوس اصلی جنگلهای بلوط استانمان این روزها آتشسوزی است.
بر اساس آماررسمی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری لرستان، در فاصله سالهای 86 تا 94، 17 هزار هکتار از جنگلها و مراتع لرستان در 936 فقره آتشسوزی از بین رفته است و این میزان معادل حدود نیمی از مساحت دشت کوهدشت است و یعنی فاجعه!
بیشترین میزان خسارات در این آمارمربوط به سال 90 با 6 هزار و842 هکتار است.
اگر به طور میانگین هر 8 سال به اندازه همین میزان (17 هزار هکتار) از جنگلهای استان بر اثر وقوع آتشسوزی از بین برود، در آیندهای نه چندان دور، لرستان به استانی بیابانی و کویری تبدیل خواهد شد.
البته عمق فاجعه وقتی آشکار میشود که بدانیم نخست آن که؛ این آمار رسمی است و معمولاً در مارهای رسمی مصلحتهایی هم در نظر گرفته میشود و حال آن که بر اساس منابع غیررسمی و محلی، میزان و عمق این آتشسوزیها خیلی فراتر از آن است که مسئولان اعلام میکنند.
نگارنده شاهد است که مسئولان در آتشسوزی پارسال در منطقه تختچان پلدختر میزان وسعت آتشسوزی را 20 هکتار اعلام کردند و این در حالی است که یکی از شاهدان عینی و امدادگر، خسارات ناشی از این حادثه را بیش از 2 هزار هکتار عنوان کرد و این فقط یک نمونه از تناقض آمارهای رسمی و غیررسمی است.
دوم این که این آمار فقط آتشسوزی را شامل میشود و تخریبهای ناشی از ذغالگیری، چرای بیرویه دامها، ریزگردها، تغییر کاربری و زمینخواری در آن لحاظ نشده است.
متاسفانه آتشسوزیهای تابستان امسال را هم باید به آمار بالا اضافه کنیم، هر چند آمار کلی هنوز اعلام نشده، ولی فقط در حدود 2 هفته گذشته بیش از 117 هکتار از جنگلها و مراتع بخش ویسیان شهرستان دوره چگنی، 20 هکتار از عرصههای طبیعی و جنگلی منطقه بلوران کوهدشت، 36 هکتار از جنگلهای بلوط منطقه گردشگری ملکآباد واقع در میربگ جنوبی شهرستان دلفان و 15 هکتار از اراضی کشاورزی بخش طرهان کوهدشت در آتش سوخت.
البته طي این مدت در جنگلهای بخش پاپی خرمآباد و منطقه کرکی شهرستان پلدختر آتشسوزی به وقوع پیوست که تا کنون میزان خسارات این حوادث گزارش نشده است.
هر چند که علت 95 درصد این آتشسوزیها عامل انسانی بوده ولی تا کنون برخورد قاطعی با تخریبگران محیط زیست صورت نگرفته است.
با توجه به این که جنگلهای زاگرس 70 درصد ذخایر منابع آبی فلات مرکزی ایران را تامین میکند، حفظ این ثروتهای عظیم خدادادی نیازمند عزمی ملی است و مجلس ودولت میبایست با وضع و تصویب قوانین مناسب و باز دارنده از آسیب بیشتر به جنگلهای استانهایی نظیر لرستان جلوگیری کنند.
لازم به ذکر است افزایش مجازات شکارچیان حیات وحش تاثیر بهسزایی در باز دارندگی و کاهش جرایم زیستمحیطی داشته و نیاز است مسئولان برای تخریبگران جنگلها نیز اشد مجازات را در نظر بگیرند.
با این حال برخی استانهای همسایه که از نظر میزان پوشش جنگلی و مرتعی قابل قیاس با لرستان نیستند، پایگاه اطفاء حریق دارند ولی این مهم هنوز در این استان راهاندازی نشده است.
در ادامه به برخی راهکارها برای مقابله با آتشسوزی و جلوگیری از تخریب بیشتر جنگلهای استان اشاره میشود:
1- احیای دوباره سازمان جنگلبانی و نیز یاری گرفتن از ساکنان روستاهای حاشیه جنگلها در حراست از این منابع خدادادی، باید پذیرفت که حذف سازمان جنگلبانی خسارات جبرانناپذیری به جنگلهای زاگرس وارد کرده است.
2- تکمیل سریع پایگاه اطفاء حریق استان لرستان و اختصاص و به کارگیری بالگردهای امدادی
3- استفاده و حمایت از تشکلهای زیستمحیطی مردمنهاد برای اطفای حریقهای احتمالی، بیشتر آتشسوزیهای اخیر در استان با کمک این دوستداران محیط زیست خاموش میشود.
4- آموزش مردم و روستاییان حاشیه جنگلها و تامین سوخت مورد نیاز آنها به ویژه در فصول سرد سال
5- ایجاد معاونت عملیاتی متشکل از نیروهای ورزیده و داوطلب در ادارات کل منابع طبیعی و آبخیزداری استانهای زاگرسنشین به ویژه لرستان
6- اختصاص اعتبار مناسب برای فرایندهای پیشگیری، مقابله و احیای جنگلها
7- ایجاد تعادل بین دام و جنگلها و مراتع در استان (بیش از 6 میلیون واحد دامی در لرستان وجود دارد، بنا بر آمارهای رسمی چرای بیرویه دامها در تخریب مراتع استان ۳۵ درصد سهم دارد)
8- مجهز کردن گروههای امدادی اطفای حریق به وسایل و تجهیزات پیشرفته، در روزهای اخیر به علت استفاده از وسایل ابتدایی در اطفای حریق در اراضی کشاورزی روستای گلسرخ بخش طرهان کوهدشت یکی از کشاورزان امدادگر دچار سوختگی شدید شد و متاسفانه بر اثر شدت جراحات وارده فوت كرد.
9- افزایش جریمهها و برخورد قاطع با کسانی که به عمد این ثروتهای ملی را به آتش میکشند.
10- ویک پیشنهاد فرهنگی؛ با توجه به نقشی که جنگلهای بلوط در طول تاریخ در زندگی و معاش مردم زاگرسنشین و به ویژه لرستان داشتهاند، پیشنهاد میشود که در شهرهای استان برخی میادین و معابر عمومی به نام بلوط نامگذاری شود.
همان طور که اشاره شد بلوط فقط یک درخت نیست، بلکه یکی از نمادهای فرهنگی لرستان است. جنگلهای بلوط در سالیان دور مأمن و پناه مردمان دیار زاگرس بودهاند و زاگرسنشینان در سرما و گرما و در سختی و خوشی به دامان آن پناه میبردهاند.
نان بلوط در سالهای قحطی، ناجی مردم این منطقه بوده است. آتشی که به جان بلوطهای کهنسال لرستان افتاده و تقریباً هر روز شاهد آن هستیم، زیست بوم این استان را نشانه گرفته و اگر مردم و به ویژه دوستداران محیط زیست و مسئولان برای مقابله با آن چارهاندیشی نکنند، این ثروت ملی و خدادادی که در طی قرنها به دست ما رسیده، به نسل آینده نخواهد رسید و ما چه بد میراثدارانی خواهیم بود. باید در برابر نسلهای آینده پاسخگو باشیم.
در پایان سخنی با مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری لرستان دارم و آن این که محافظهکاری و مصلحتاندیشی در بیان میزان خسارات وارده، خدمت به مردم و زیست بوم این استان نیست.
جناب آقای "نجفی"! هیچ انسان منصفی شما را مسبب این آتشسوزیها نمیداند و یقیناً شما هم همچون سایر مردم و دوستداران طبیعت درقبال این حوادث و نابودی جنگلها و مراتع انسان غمگین میشوید، ولی چاره کار کتمان و لاپوشانی نیست.
نگارنده بر این باوراست که شما اتفاقا میبایست ضمن بیان واقعیات و میزان خسارات ناشی از این آتشسوزیها، از مردم، مسئولان و اصحاب رسانه استمداد بطلبید و آنها را پای کار بیاورید چرا که منابع طبیعی سرمایه ملی بوده و متعلق به نسل ما نیست بلکه نسلهای آینده هم از آن سهم دارند و حفاظت از این سرمایه ملی وظیفهای همگانی است.
آقای نجفی! بیان واقعیات علاوه بر ایجاد حساسیت بیشتر در مردم برای حفاظت از منابع طبیعی، باعث میشود مسئولان بالادستی در اختصاص اعتبارات و تجهیزات مورد نیاز برای حفاظت از جنگلها و مراتع استان بیش از گذشته اهتمام ورزند.
جنگلهای لرستان را در یابیم، حال درختان کهنسال بلوط خراب است!
مصطفی رباطی / فعال رسانهای
دیدگاهها