در طول تاریخ، آب و هوای فرحبخش، طبیعت زیبا، مناظر بدیع و به طور کلی موقعیت جغرافیایی خرمآباد و فرزندآوری به دو منظور: نیروی کار رایگان، دستگیری روزگار میانسالی و کهنسالی؛ از عوامل مهم افزایش جمعیت اين شهر بودهاند که مهاجرت به ویژه سکناگزینی روستانشینان و کوچندگان و زاد و ولد بیرویه آنان ظرف چند دهه اخير، به این عوامل افزوده شد.
به گزارش پايگاه خبري يافته، جنگها، بلایای طبیعی و بیماریها نیز همواره از عوامل کاهش جمعیت این شهر بودهاند.
جمعیت خرمآباد در 4 دهه نخست سده چهاردهم رشد شتابان نداشت و نسبت به دهههای پسین، بسیار اندک بود. مهاجران، نظامی و يا اداری بودند و از خارج لرستان به خرمآباد ميآمدند.
سیر مهاجرت روستاییان اما از دهه 1340 شدت گرفت. این جابهجایی حدود 2 دهه نیز تأثیر چندانی بر بافت غالب شهر نداشت زيرا شهرداران كارآمدي مثل مرحوم عليمحمد ساكي كه از مشكلات حاشيهنشيني آگاهي داشتند، با آن مقابله ميكردند و دستور تخريب ساختوسازهاي جديد در حاشيه شهر را داده و پولي در اختيار روستائيان مهاجر مي گذاشتند تا به محل سكونت قبلي بازگردند و در آنجا با كشاورزي و دامداري توليدگر باشند.
اما ظرف یک دهه، بی آن که شهر آمادگی پذیرش داشته باشد به جایی رسید که سیمای خرمآباد به کلی دگرگون شد و این پوستاندازی شهر دیگری را به وجود آورد که در نقطههایی سیمایی شبیه به شهر ندارد؛ چرا که ویژگیهای زندگیهای روستایی و کوچندگی را به همراه دارد؛ با این تفاوت که مهاجران روستانشين ديگر "تولیدگر" نیستند و به خیل بیشمار "مصرفکنندگان" افزوده شدهاند و به بیکاری پنهان دامن زده و کمبودهایی را گریبانگیر شهر کردهاند.
مهاجرتهای یاد شده در نقطههای گستره متراکم، شهری به هم فشرده و در هم تنیده را به وجود آوردهاند که طبیعت و تاریخ را از میان برداشتهاند و شهر را تا کمرش کوهها بهپیش برده و ملغمهای از هر حیث به وجود آوردهاند.
آلونکنشینی و حاشیهسازی برای شهر نیز از دهه 1340 شروع شد و نسبت جمعیت شهرنشین و روستاگزین از همان روز "عکس" شد. امروزه شماری از روستاییان نیز به ظاهر مقیم روستا هستند چرا که برای معاش رهسپار شهر میشوند. مهاجران دو گونهاند: "مهاجران روزانه و مهاجران همیشگی." مهاجران روزانه، همهروزه در پی لقمه نانی راه خرمآباد را در پیش میگیرند و غروب به خانههای روستایی خود باز میگردند (مثلا براي مسافركشي با به خرمآباد ميآيند و برميگردند). به همین دلیل جمعیت روز خرمآباد نزدیک به دو برابر جمعیت شب این شهر است!
گونه دیگر مهاجران کسانی هستند که عزم اسکان دائم دارند. اینان نیز به دو گروه متمکن و فقیر قابل تقسیم هستند.
"متمکنین" در لابهلای محلههای شهر با خرید خانه و آنچه نیازمندند جای میگیرند به شکلی پس از چندی شهرنشین محسوب میشوند و فرزندانشان چون در خرمآباد متولد میشوند خود را خرمآبادی میدانند.
برخي مهاجران "فقیر" اما با تهیه مصالح ارزانقیمت به ساخت یک سرپناه در حاشیههای غرب و شرق شهر روی میآورند: گلسفید، حدودی از شمشیرآباد بهویژه کوی علیآباد، انتهای اسدآبادی، کورش و ...
"متمکنین" در لابهلای محلههای شهر با خرید خانه و آنچه نیازمندند جای میگیرند به شکلی پس از چندی شهرنشین محسوب میشوند و فرزندانشان چون در خرمآباد متولد میشوند خود را خرمآبادی میدانند.
برخي مهاجران "فقیر" اما با تهیه مصالح ارزانقیمت به ساخت یک سرپناه در حاشیههای غرب و شرق شهر روی میآورند: گلسفید، حدودی از شمشیرآباد بهویژه کوی علیآباد، انتهای اسدآبادی، کورش و ...
محلهگرایی در سکناگزینی شهری یکی از ویژگیهای بارز مهاجران به شهرهای استان لرستان است. برای نمونه در شهر خرمآباد مهاجران بخش پاپی بیشتر در محله پشته حسینآباد، مهاجران شهرهای سلسله و دلفان در مناطق درهگرم، جهانگیرآباد و حوالی بیمارستان، مهاجران بخش چگنی در پشت بازار، باجگیران و درب دلاکان، مهاجران بخشهای زاغه و چغلوندی در اسدآبادی، شمشیرآباد و ... ساکن شدهاند.
بالا بودن سطح باروری (زاد و ولد) مهاجران در مقایسه با ساکنان بومی شهرها نیز از جمله ویژگیهای بارز مهاجران است. (گزارش سازمان برنامهوبودجه، ص 84)
بالا بودن سطح باروری (زاد و ولد) مهاجران در مقایسه با ساکنان بومی شهرها نیز از جمله ویژگیهای بارز مهاجران است. (گزارش سازمان برنامهوبودجه، ص 84)
یکی از ابزارهای مکتوب که نشان میدهد جمعیت خرمآباد تغییر وسیعی بهویژه در سالهای 1357 تا دو سه دهه بعد پیدا کرده است، کتاب "راهنمای تلفن" این شهر است که بر این مدعا صحنه میگذارد. بررسی تطبیقی راهنمای تلفن خرمآباد سال 1356 با راهنمای تلفن سال 1376 نشانگر آن است که نام بسیاری از خانوادهها که مدتها سابقه سکونت در خرمآباد داشتهاند، پس از دو دهه در این راهنما یا وجود ندارد و یا نسبت به خانوادههای جدیدالورود بسیار کمترند.
از سوی دیگر بسیاری نامها نیز که در سال 1356 در راهنمای تلفن خرمآباد وجود نداشتهاند، در راهنمای سال 1376 صاحبان دهها شماره تلفن هستند. حتی خانوارهای غیرشهری که تا قبل از سال 1357 در خرمآباد حضوری کمرنگ داشتهاند، پس از دو دهه بر آمار آنان به شکل حیرتآوری افزوده شده است. 6 شماره تلفن یک دودمان غیرشهری در سال 1356 به 228 شماره در سال 1376 افزایش پیدا کرده است. این در حالی است که خانوادهای مرتضوی، معینی، صالحیلرستانی، ریحانی، خاکیصدیق، سراجی و ... خرمآبادیهایی هستند که تعداد شماره تلفنهایشان تغییر نکرده است و اگر دقت بیشتر کنیم میبینیم بسیاری از همین شمارهها نیز امروز تعلق به دیگران دارند؛ اما این نقل و انتقال در مخابرات به ثبت نرسیده است؛ مثلاً با نام مجتبی صالحیلرستانی یک شماره تلفن در دفترچههای سالهای 1356 و 1376 وجود دارد. این در حالی است که ایشان سالها پیش به رحمت خدا رفتهاند و بعید نیست که امروز آن تلفن در مالکیت شخص دیگری باشد.
مثال دیگر شاید به این مدعا کمک کند. به خانوادههای ارجمند، داراییزاده(باني پل داراييزاده) و ... یک شماره و خانوادههای آراسته(باني مسجد آراسته)، رجایی و ... دو شماره افزوده شده است که اگر نسل پیشین آنها که به رحمت ایزدی پیوستهاند و یا افرادی که از این خانوادهها به تهران و یا شهرهای دیگر وحتي خارج كشور رفتهاند را در نظر بگیریم یا همان تعداد سالهای 1356 به دست میآید و یا کمتر میشود!
مراد نگارنده از آنچه نوشت، ثبت نکتهای برای آیندگان بود تا این مختصر در دفتر ایام بماند. (سید فرید قاسمی، خرمآبادشناسی 1، خرمآباد: افلاک، 1378، ص 7-12.)
از سال 1355 تا 1365 شهر خرمآباد با وجود رشد جمعیتی نزدیک به 100 درصد، گذشته از اینکه از نظر فیزیکی توسعه قابل قبولی در زمینههای تأسیسات و تسهیلات شهری نداشته است بلکه قسمتی از تأسیسات موجود آن از جمله سطح قابل ملاحظهای از فضاهای سبز تقریباً کلیه سینماهای خود را از دست داد و از سوی دیگر به علت فزونی بیش از حد جمعیت، کمبودهای وسیعی در زمینهي آب و برق و تأسیسات و تسهیلات حملونقل و ترابری در شهر به وجود آمد. در این مدت رشد حاشیهنشینی و رواج مشاغل کاذب و تشدید مسائل و ناهنجاریهای اجتماعی که بیشتر معلول جنگ و محاصره اقتصادی بوده تا حدود زیادی از کیفیت شهری خرمآباد کاسته است.
بافت اجتماعی شهر که مساحت آن حدود 19 کیلومتر مربع بیشتر است تا حدی بر اساس تقسیمات ایلی شکل گرفته است و جریان توسعه و گسترش محلات و مناطق مختلف شهر که به سبب مهاجرتهای شدید روستایی دامنه وسیعی به خود گرفته، بیشتر متأثر از این تقسیمات و وابستگیهای قومی بوده است. (طرح جامع توسعه استان لرستان: بخش جامعه شهری. خرمآباد: سازمان مدیریت و برنامهریزی استان لرستان، 1384، ص 14)
بر اساس نتایج اولین سرشماری عمومی نفوس و مسکن در ایران (سال 1335) جمعیت شهر خرمآباد برابر 38676 نفر بوده است. در سالهای 1335 تا 1345 به جمعیت این شهر 20902 نفر اضافه شد و جمعیت ساکن در خانوارهای آن به 59578 نفر رسید؛ به عبارت دیگر هر ساله به طور متوسط از رشدی معادل 4.4 درصد برخوردار بوده است.
از سال 1345 تا سال 1355 تعداد 45334 نفر به جمعیت شهر خرمآباد اضافه شد و سال 1355 جمعیت آن به 104912 نفر افزایش یافت؛ یعنی هر ساله دارای رشد متوسط برابر 5.8 درصد شد. بالاخره در سالهای 1375 جمعیت شهر 272815 نفر بوده است. رشد سالانه جمعیت خرمآباد در دهه سوم برابر 7.4 درصد بوده و در دهه چهارم 2.45 درصد اعلام شده است. (همان، ص 149-150)
با وجود افزايش جمعيت مهاجر از روستاها و شهرهاي كوچك اطراف به خرمآباد، اما برنامهاي مدون از سوي مسئولين براي تأمين شغل، فرهنگ و معيشت مهاجران با كارايي لازم اجرا نشد و نتيجه آن كه خرمآباد كه در دهه 40 دو بار شهر نمونه بين شهرهاي كوچك ايران قرار گرفت و شهري فاقد مشكلات بيكاري و ... بود، به ناگاه به بالاترين آمار بيكاري در كشور رسيد.
منبع: كتاب سرگذشت خرمآباد (صفحات: 56، 77، 701، 702 و 1282)، سيدفريد قاسمي، منتشر شده در زمستان 1394
دیدگاهها
شهرپلدخترهم که دردهه 70 و80به خاطرمهاجرت روستاییان به شهرعامل گسترش شهروایجادشهرک وموج بیکاری شد
از سایت یافته میخواهم اگراطلاعی هم درموردسرگذشت شهردورود و پلدختر وآمارروندمهاجرت به این این دوشهرداردمطلعما ن کند
وتعدادزیادی هم ازنیروهای اداری خرم آبادمتعلق به بروجردودورودوپل دختروکوهدشت می باشدوتعدادقلیلی هم خرم آبادی کارمنددیگرشهرها ی استان می باشدحالا شغل کارمندی ایجادمعظل نمی کندولی شغل های کاذب دراثرمهاجرت ماننددستفروشی و..بیکاری معظل بزرگی برای جامعه است
تهران وتمامی شهرهای کشورازبعددوران جنگ تحمیلی روبه گسترش با رشدجمعیت مواجه شدند
تهران ودیگرشهررهای کشورچه راهکارهایی برای مهاروجلوگیری ازمهاجرت وایجاداشتغال وتفریحات وسرگرمیهای ورزشی و سالم وپیشرفت فرهنگی جامعه کردندهمه شهرهای کشورحتی پایتخت کشورهم مشکل مهاجرت وبیکاری رادارند
لرستان فقط شهرهایش گسترش پیداکردوهمسوبار شدجمعیت شهری نه شهرسازی مدرنی صورت گرفت نه بازاری بامکان ییابی خوبی ایجادشد نه هتل ستاره داردراستان ایجادشد نه کارخانه وکارگاهی دراستان احداث شد نه فرهنگسرا وشهربازی مدرنی دراستان احداث شدومرکزشهرخرم آبادهم مثل مطهری شهداوسبزه میدان ودرب دلاکان باخیابانهای کم عرضش به شکل قدیم قبل ازانقلاب که متعلق به عصرکالسکه سواری پهلوی می باشدباقی مانده
چرادولتمردان آن موقع به فکرآینده شغلی جامعه نبودند؟چراآن موقع به فکرآسیبهای اجتماعی ومشکل ازدواج ومسکن جوانان نبودند
چرالرستان ازلحاظ عمرانی مانندچهارخطه کردن جاده هاواحداث جاده ریلی وتوسعه فرودگاه وافزایش نوبت پرواز وپروازسمت شهرهای دورافتاده کشورمثل کیش وبوشهروکرمان وزاهدان پیشرفتی نکردووازلحاظ حمل ونقل هیچ پیشرفتی نداشت
لرستان کل جمعیتش مگرچندنفراست که مشکل مهاجرت رادلیل بیکاری میداننددرروستاه اهم امکان ادامه تحصیل وحتی شرایط تفریح وسرگرمیهای مفید مانندورزشگاه وکارگاههای تولیدی وجودنداشته
اگرپالایشگاه نفت ووکارخانه تولید مرکبات وبسته بندی موادغذایی و...درپلدخترمی زدندومسیرپلدختر خرم آبادچهارخطه وپلدختراندیمشک چهارخطه می شد ومسیرنمونه گردشگری می شدبا ایجادرستوران ها ومجتمع های تفریحی مشکل بیکاری درپلدختروجودندا شت تعدای ازجوانان پلدختری درکارخانه های بسته بندی استان مرکزی مشغول کارند
روستاییان ب شهرشون نبوده. بنده متولد روستا هستم ولی الان دانشجوی دکترای تهرانم و نمیتونم
تو روستا بمونم و کشاوزی کنم. طبیعتا اگه خرم آباد بخواد پیشرفت کنه باید به یه کلان شهر تبدیل بشه و لازمه ش اینه که مدیران برنامه ریزی دقیقی داشته باشن. بیشتر ایراد از مدیریت آقایون هستش تا مهاجرت جوانی که دنبال سرنوشت بهتریه و این مهاجرت در طول تاریخ لازمه پیشرفت شخص بوده. بعدش خرم اباد در سال 1320 مطمینا از دهات ما پیشرفته تر نبوده که اینقدر کلاس میزارین. البته پدر پدربزرگم خودش متولد خرم اباد بوده ولی بعدش رفتن روستا
خرم آباد ميان.
فقط مهاجرت از روستا به شهر مشكل نيست.
در حال حاظر مشكل بدتر شهر ما مهاجرت شهرستان ها هست
كه بعضي حالت اسكان ثابت دارند و بعضي موقت.
و بارها شاهد بودم كه همديگر و ترغيب به مهاجرت مي كنند.
و بدتر اينكه علاقه دارند فرهنگ خود رو به خرم آبادي ها غالب كنند
و عملا يك قسمت شهر در اختيارشون هست.به نظرم تا چند وقت ديگه كل شهر و گرفته و ما بايد به حاشيه بريم.كما اينكه در تصميمات كلان شهري به حاشيه رفتيم.
و نكته ديگر مهاجرت براي شغل هاي دولتي كه اصل موضوع قابل بحث هستش ولي حالا كه اومدي بعدش برگرد شهر خودت...
بحث باكلاس و بي كلاسي نيست.اين مشكل فقط مربوط به خرم آباد نيست.اكثر مراكز با اين مشكل دست و پنجه نرم مي كنند.هر جايي استعداد خوب و بد هست.ولي مهاجرت شهرستان ها معضلي براي خرم آباد شده.
و حقوق شهروندي رو اصلا در نظر نمي گيرند.
من با اكثر دوستان غير خرم آبادي و حتي غير لر كه صحبت داشتم.همه اذعان به فرهنگ غني خرم آباد دارند.
و سوالي كه دارند اينه كه چه اتفاقي براي خرم آباد افتاده.اونا هم به حال و روز خرم آباد پي بردند و تفاوتي رو حس مي كنند.و منم با دلاليل منطقي كه يكي از اين دلاليل همين مهاجرت هاي بي رويه مي باشد.توضيحاتي بهشون ميدم
تعداداستانهابیشترمیشودتعداد شهرستانها وشهرکها بیشترخواهدشد
خرم آبادهم شاید روزی به خاطر توسعه وپیشرفت نکردنش وروندغیراستاندا ردشهرسازی وانبوه مشکلات دیگرمرکزیتش راازدست بدهد
شهرنشینی از روستاها شروع شده ...حتی روستاهایی هستند که فرهنگشان از شهر یها بالاتر است.و در خیلی از موارد باعث رشد و پیشرفت خرم آباد نیز گشته اند. ....گلایه فقط از برخی از مهاجرین است که دیر اومدن و زود میخوان برن.....
معدودی از ساكنان كنوني شهر نمیدانند که چگونه با رفتارهای اشتباه باعث رنجش هموطنان و همشهریان میشوند . یکی از مشخصه های این افراد اینست که همیشه با صدای بلند و گوش خراش و الفاظی نه چندان شایسته صحبت میکنند... و خدا نکند حواست نباشه و پَر لباست بهشون گیر کند دیگه مگر خدا بهت رحم کند........
مسئولان امر و جامعه شناسان ورسانه هاوصداوسیما وخودجوانان تحصیلکرده باید به فکر رفع مشکل بیکاری ومشکلات شهرسازی وفرهنگ شهرنشینی باشند وجوانان هم سست اراده نباشند و سمت موادمخدر و فساد نروند کسانی که که خیرند فقط به فکر مدرسه سازی نباشند به فکراحداث کارخانه وکارگاه و فرهنگسرا ومجتمع های فرهنگی تفریحی وساخت مسجد و حسینیه و مهدیه وورزشگاه واستخروایجادشهر بازی واردوهای تفریحی وزیارتی برای جوانان باشند
بله خدارو شکر کن که همون مسئولین هم روستایی شما این شهرو با تصمیم خودشون نابود کردن.انواع پارتی بازی و طایفه بازیو باب کردن حالا افتخار کن
چون بقیه شهر های استانمون بیمارستان مناسب ندارن
پزشک متخصص ندارن
دستگاههای تصویربرداری پزشکی ندارن
بازار مناسب ندارن
خشکسالی باعث شده بیشتر کشاورزان جوانان خود را برای کار به شهرهای استان یا پایتخت بفرستن
جوانان منطقه ی کاکاوند(نورآباد )که واقعا هم دوستداشتنی و خوب هستن به علت خشکسالی یا رفتن کرمانشاه یا تهران دارن کارگری میکنن چون نیاز دارن خشکسالی واقعا اونجا بیداد میکنه
متاسفانه بعضی از اونها به راه های خلاف کشیده شدن
جوانان عزیز و غیرتی کوهدشت ورومشگان و چند شهر دیگه..هم همین مشکلات رو دارن و مهاجرت کردن تهران و دارن اونجاکارمیکنن
نه پزشک متخصص
نه تجهیزات پزشکی.و....
مسئولین همت کنن مشکلات اونارو هم مرتفع کنن...
درپناه الله عزیزان
تحولات جمعیتی دهه 60 و بحران بیکاری جوانان
همچنین ناتوانی و ضعف سیستم آموزشی کشور در انطباق آموزشها با نیازهای روز بازار کار باعث شده تا فارغ التحصیلان فراوانی از رشته های مختلف آماده ورود به بازار کار باشند اما در بسیاری از رشته ها تقاضایی برای جذب نیروی جدید وجود نداشته باشد و این مسئله هیچگاه در زمان انتخاب رشته دانشگاهی جوانان به آنها گوشزد نمی شود
بیکاری درتمام شهرهای استان لرستان وحتی روستاها بیدادمی کند.
حرف حق همیشه تلخ است ......