پس از سالها، امسال در خرمآباد هفته درختکاری فقط به برگزاری مراسمهای ظاهری کاشت درخت بهوسیله مسئولان ختم نشد. شهرداری خرمآباد که به نظر میرسید در اين زمينه به خواب طولانی فرو رفته باشد جنب و جوشی به خود داد.
انتقاد و گلایه از شهرداری خرمآباد بسیار گفته شده و گفته خواهد شد ولی اگر این سازمان که در ارتباط مستقیم با شهروندان است، تلاشی برای رفع مشکلات چنين مشكلاتي از شهر انجام بدهد، باید هم به آن پرداخته شود تا تشويق صورت گيرد.
طي سالهای گذشته و در غفلت نهادهایی مانند مسکن و شهرسازی و شهرداری، آسیب فراوانی به فضای سبز و به خصوص درختهاي خرمآباد وارد آمد که بیشتر بر اثر رونق ساخت و سازها در سطح شهر بود. این آسیبها در برخی از نقاط به حدی است که چهرهي آن مناطق کاملا متحول شده است. برخی خیابانهایی که در فصل بهار و تابستان به دلیل سایهی درختان، رنگ آفتاب را به خود نمیدیدند حالا به جز چند درخت بیمار و گاه سر بریده، به از خيابان به بيايان تغيير كاربري داده ميشوند.
اما شهرداری از پایان بهمنماه شروع به کاشت و احیا درختکاری خرمآباد کرد. به جز کاشت درخت در ورودیهای شهر که نمود بیشتر آن در جاده اصلی کشوری است و همچنین هرس و رسیدگی به درختان کهنسال، کاشت درخت در محلات را شروع کرد. در بعضی از محلات که وسعت تخریب بیشتر بود، شهرداری در هر جای خالی آن یک نهال کاشت.
تنوع درختان هم زیاد است و مانند گذشته و از روی رفع تکلیف و تنبلی برای نگهداری از آنها، دیگر به کاج ختم نمیشود. درصد بالایی را چنار به خود اختصاص داده ولی در این میان درختان اقاقیا، زبان گنجشک و ... وجود داشته که رشد سریعتری نسبت به دیگر انواع درختان دارند.
واضح است که یک نهال، رسیدگی و تیمار بیشتری نسبت به درختی تنومند نیاز دارد و رها کردن آنها همه زحمتها را به باد خواهد داد. اگر روال کاری شهرداری در نمونههای گذشته را در نظر بگیریم نباید زیاد به نتیجه دادن این کار امید داشته باشیم ولی نگهداری و به ثمر رساندن این نهالها را نباید فقط وظیفه شهرداری بدانیم.
اصلیترین عامل تخریب درختهای خرمآباد خود شهروندان هستند که با قطع و خشک کردن آنها در حقیقت تیشه به ریشه خويش زدهاند. این مشکل و موارد دیگری مانند نظافت و پاکیزگی شهر در صورت احساس مسئولیت همشهریان حل خواهد شد ولی خود ما هستیم که از یک طرف برای دیده شدن گوشهای از نمای بنایی که ساختهایم درخت چنار 50 سالهای را قطع نموده و هر جا که میلمان کشید (حتی در رودخانه) زباله خود را رها میکنیم و بعد در هر فرصتی از بیلیاقتی و کمکاری شهرداری و مسئولان شهری دادمان به آسمان میرود!
این انتظار هست که با ادامه این روند و جلوگیری از تخریب بیشتر، پس از چند سال این نهالها جایگزین مناسبی برای درختان نابود شدهی خرمآباد شوند.
البته کسانی هم هستند که با بیتفاوتی و به دلیل عادت دیرینهي نق زدن، این کار شهرداری را "وظیفه" میدانند. البته حق هم دارند و عملکرد نامناسب و گاه تخریبی شهرداری خرمآباد در برخي موارد، شهروندان را بیاعتماد کرده است؛ ولی میشود حرف حافظ را گوش کرد و همین که شهرداری به یک وظیفهي خود در قبال شهر عمل میکند باعث خرسندي است:
چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقاب فرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند
عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند
محمد پورخداداد / خرمآباد
دیدگاهها
اما شهري مثل تهران را در نظر بگيريد، حوالي روز درختكاري نهال هايي كه در اين كلانشهر كاشته ميشود حداقل دو يا سه متر ارتفاع دارند، هر چند نحيف و لاغر و شكننده هستند ولي آنقدر بلند هستند كه از گزند آسيب رسانان به درخت ها در امان باشند، و نتيجتا از هر هزار نهال كاشته شده در خرم آباد صد نهال و در تهران نهصد نهال فرصت ادامه ي زندگي و بلوغ مي يابند،
البته نكته ي بزرگتري كه وجود دارد اين است كه اساسا چرا يك درخت در هر جايي كه كاشته شود بايد شكسته و سربريده شود؟
و اين كه آيا در كوچه پس كوچه هاي شهرمان شهرداري مسئول درخت كاري است؟ كافي است گشتي در كوچه هاي محله اي مانند گلدشت بزنيد، آن جاست كه به خود ميگوييم: "خود ما هم بي تقصير نيستيم!!!!"