هشتم مردادماه یادآور پنجمین سالگرد درگذشت "اسماعیل ططری" نماینده فقید کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی است که نام این شهر پُرسابقه را بار دیگر از «باختران» به «کرمانشاه» برگرداند و احیاگر نام کرمانشاه شناخته میشود.
شاید خواننده آشنا با موضوعات مورد علاقه این نویسنده در نگاه اول شگفتزده شود که چرا به بهانه پنجمین سالمرگ چهره ای نوشته زیرا هر چند به نمایندگی مجلس شورای اسلامی هم رسید - و کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری هم شد و البته صلاحیت او مورد تایید قرار نگرفت - اما در زمره رجال درجه اول سیاسی به حساب نمی آمد.
حتی هنگامی که اول بار به نمایندگی دوره چهارم مجلس شورای اسلامی (1371 تا 1375) رسید برخی به طعنه به مدرک تحصیلی او (سیکل) اشاره میکردند و میگفتند چرا باید سطح سیاست چنان نازل شود که از شهری که سالها پیش رییس ایل سنجابی و حقوقدان وبعدتر وزیر دوره مصدق نماینده آن بوده فردی با مشخصات و مختصات اسماعیل ططری کاندیدا شود.
اما همین ططری - که به طعنه او را زنجیر پاره کُن توصیف میکردند- در مجلس کاری کرد کارستان و نام خود را در تاریخ ثبت کرد. زیرا به جای هر دل مشغولی دیگر همه همت و وقت خود را صرف احیای نام «کرمانشاه» کرد و سرانجام موفق شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 هر جا که نام شاه در آن بود حذف شد و تغییر کرد. در مورد خیابانها و خصوصا آنجا که مربوط به خاندان پهلوی بود طبعا حساسیتی درنگرفت اما در موارد دیگر اسباب شگفتی شد. به ویژه درباره شهرها پذیرفتنی نبود. در یک مورد (شاهرود) گویا شخص امام خمینی دخالت کرده و گفتند اگر نام این شهر تغییر کند با نام بزرگان و استاد خود ایشان (مرحوم شاهرودی) چه باید کرد؟
درباره برخی شهرها مانند رضاییه و بندر پهلوی البته کار آسان بود چون به نام اصلی و قبل از رضاشاه برگشتند (ارومیه و بندرانزلی). نام کرمانشاه اما به باختران تغییر کرد که نامی جدید به حسب میآمد. در همان زمان هم برخی از آگاهان یادآور شدند که کرمانشاه ربطی به شاه و شاهی ندارد و «کرمان+شاه» نیست و حتی گفته شد در واقع «کرماشان» است و به مرور به کرمانشاه تبدیل شده یا «کرمانشان» که کرمانشاه شده.
با این حال دهه اول جمهوری اسلامی با همان نام باختران گذشت و از آیتالله اشرفی اصفهانی نیز با عنوان امام جمعه شهید باختران یاد میشد.
در انتخابات مجلس چهارم اما اتفاق جالی رخ داد. یکی از رزمندگان دوران جنگ که بسیج عشایر غرب ایران را پایه گذاشته بود با سابقه جنگهای نامنظم عشایر نامزد شد و با لحن و ادبیات و سیمای خاصی که داشت مورد توجه مردم قرار گرفت و به مجلس راه یافت.
روزی او در صحن مجلس نشسته بود که نام او به عنوان ناطق پیش از دستور اعلام شد. از تریبون هیات رییسه هم آقای اسماعیل ططری «نماینده باختران» را فراخواندند. اما او اعتنایی نکرد و برنخاست. تا جایی که حجتالاسلام ناطق نوری رییس وقت مجلس گفت: «آقای ططری! چند بار شما را صدا کردهاند. چرا تشریف نمیآورید؟!»
او پاسخی داد که در یادها مانده است: «آقای رییس! گفتند نماینده باختران نطق کند، من اما نماینده کرمانشاه هستم. در لغتنامه دهخدا باختران به خانه ددان معنی شده در حالی که من نماینده مردم قهرمان شهر کرمانشاه هستم با هزار سال سابقه و نام شهر هزار ساله را نمیتوانید تغییر دهید و بگذارید باختران آن هم با این معنی».
البته انتخاب باختران بر این اساس بود که «باختر» معادل «غرب» و مغرب است و همان گونه که به جای شرق و مشرق از واژه خاور و خاوران استفاده میشد باختران را ساختند و هرگز آن معنی را در نظر نداشتند و نمیدانستند. ططری اما برگ برنده خود را رو کرد و معنی باختران در دهخدا را به عنوان مهمترین دلیل خواست تغییر نام ذکر کرد.
این رویکرد با استقبال مردم کرمانشاه رو به رو شد وبا حمایت شخصیتهای فرهنگی استان کار به جایی رسید که این پیگیریها نتیجه دادو باختران دوباره کرمانشاه شد. نام استان اما به «کرمانشاهان» باز نگشت و مانند بسیاری از استانهای دیگر (تهران، ایلام، قزوین، اصفهان، یزد، کرمان و چند استان دیگر) نام استان و مرکز استان یکی شد.
اسماعیل ططری پس از این موفقیت به محبوبیت گستردهای در زادگاه خود و منطقه زاگرس دست یافت و به همین خاطردر سال 1380 کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد اما شورای نگهبان او را رجل سیاسی و مذهبی نشناخت و صلاحیت وی تایید نشد. 4 سال بعد اما از ثبت نام مجدد خودداری کرد و به جای آن به سود یکی از کاندیداها ی ریاست جمهوری فعالیت و نقش قابل توجهی در جذب آرای برخی مناطق برای رییس دورههای سوم و ششم مجلس ایفا کرد و پس از انتخابات ریاست جمهوری سال 1384 نیز به حزب اعتماد ملی پیوست.
با این که اسماعیل ططری به عنوان چهرهای فرهنگی شناخته نمی شد اما نباید از یاد برد که شیفته شاهنامه فردوسی بود و بسیاری از اشعار آن را از بر بود و در مصاحبهها از یک طرف پاسخهای عامیانه و غیر تخصصی او جلب توجه میکرد و از جانب دیگر اشارات باربط و بیربط به شاهنامه فردوسی و این که در هر پاسخ شعری هم از شاهنامه هم میآورد.
دیوان شعری هم به نام «گلزار بهشت» منتشر کرد که در آن اشعار او به زبانهای لکی، کردی کرمانشاهی، فارسی و عربی آمده است.
عمر مرحوم ططری به 60 سال هم نرسید و در هشتم مرداد 1389 درگذشت و اکنون نخست چهره او فرایاد میآید و آن کاریکاتور مجله گلآقا در روی جلد و این عبارت که «بقیه ریش در صفحه بعد» که شوخییی بود با محاسن بلند او و مهم تر و جدیتر اما همتی که برای احیای نام «کرمانشاه» از خود نشان داد. گاه یک کار هم بسنده است و نام نماینده را ماندگار می کند....
منبع: عصر ایران
مرگ مردی که نام کرمانشاه را به آن بازگرداند
اسماعیل ططری، نماینده پیشین کرمانشاه در مجلس شورای اسلامی، بامداد جمعه هشتم مرداد در سن ۵۷ سالگی در تهران درگذشت.
آقای ططری به دلیل شوک مغزی به مدت دو ماه در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان وزارت نفت بستری بود، امروز در مقابل مجلس شورای اسلامی مراسم تشییعی برای او برگزار شد و سپس پیکرش به کرمانشاه انتقال یافت تا پس از مراسم تشییع، در زادگاهش روستای ملهسرخ در بخش جلالوند در جنوب استان کرمانشاه، کنار مسجدی که خودش بنا کرده بود به خاک سپرده شود.
اسماعیل ططری که از عشایر لک بود، پس از انقلاب بسیج عشایر غرب ایران را پایه گذاشت و در دوران جنگ با عراق، فرمانده جنگهای نامنظم عشایر شد که عملیات نفوذی و چریکی در داخل خاک عراق را به عهده داشت.
پس از جنگ، مسئولیت هایی در شرکت مخابرات استان کرمانشاه در دست گرفت و در انتخابات دور چهارم مجلس شورای اسلامی (فروردین ۱۳۷۱) نامزد نمایندگی کرمانشاه شد.
صراحت بیان و بیتکلفی و شیوه رفتاری خاص اسماعیل ططری و شعارهای تبلیغاتیاش توجه زیادی بسوی او، نه تنها در کرمانشاه بلکه در سطح ملی برانگیخت و از او سوژه جالبی برای مطبوعات و بویژه طنزپردازان ساخت.
در میان نامزدهای نمایندگی مجلس، اسماعیل ططری چهرهای متفاوت بود. در زمانی که حتی نامزدهای تبلیغاتی شهرستانهای کوچک شعارهای جهانی و آرمانی در تبلیغات انتخاباتی شان می دادند، اسماعیل ططری شعارها و وعده های خود را تنها به مسائل استان کرمانشاه معطوف کرد و وارد مسائل کلان سیاسی نشد.
دلیل دیگر اقبال بخش بزرگی از مردم کرمانشاه به اسماعیل ططری، بومی بودن او در استانی بود که مردمش از این که بخش عمده مدیران استان و حتی برخی نمایندههایش در مجلس غیربومی بودند ابراز نارضایتی میکردند و آن را نشانه بیاعتمادی مسئولين کشور به مردم این استان کردنشین میدیدند.
اسماعیل ططری بیشترین آرا را در انتخابات به دست آورد، به عنوان نماینده اول بر کرسی نمایندگی نشست و نخستین حرکتش در مجلس، به تصویب رساندن قانونی برای احیای نام اصلی حوزه انتخابیه اش بود که پس از انقلاب از کرمانشاه به باختران تغییر یافته بود. این موفقیت بر محبوبیتش در استان کرمانشاه به میزان چشمگیری افزود.
اسماعیل ططری همچنان چهرهای محلی باقی ماند و فعالیت سیاسیاش در سطح کشوری چنان نبود که بتوان او را به راحتی در تقسیمبندی مرسوم چپ و راست آن زمان جای داد.
ورود او به جناحبندی های سیاسی، سالها بعد و پس از پایان دومین دوره نمایندگی اش با عضویت در مجمع نمایندگان ادوار مجلس رخ داد که از تشکلهای اصلاحطلب به شمار میرود.
شوخطبعی و صراحت لهجه اسماعیل ططری زبانزد بود تا آنجا که خودش در اوایل نمایندگی اش طی سخنرانی در شهرستان پاوه گفته بود: "یکی از نمایندگان خانم مجلس از من پرسید آقای ططری راست است که شما زنجیر پاره میکنید؟!...".
یکی دیگر از جملات معروفش که در سالهای اخیر از او نقل شد این بود که درباره آنگلا مرکل صدراعظم آلمان گفته بود: "آلمانیها اگر آدم بودند که یک زن رقاص را صدر اعظم نمیکردند".
اسماعیل ططری دور بعدی به مجلس راه نیافت اما در دور ششم که اصلاحطلبان در آن پیروز شدند، بار دیگر به عنوان نماینده اول کرمانشاه به مجلس بازگشت.
در انتخابات مجلس هفتم با این که صلاحیت اکثر نامزدها و نمایندگان اصلاح طلب رد شد، اسماعیل ططری موفق شد بار دیگر نامزد نمایندگی کرمانشاه شود و در دور اول انتخابات بیشترین آرا را به دست آورد، اما در دور دوم انتخابات شکست خورد.
اسماعیل ططری پس از پایان دوران نمایندگیاش، مشاور وزیر نفت شد که این سمت را تا پایان عمر و با وجود مخالفتهایش با دولت محمود احمدینژاد همچنان بر عهده داشت.
با پایان دور دوم ریاست جمهوری سيد محمد خاتمی، ططری اعلام کرد که نامزد ریاست جمهوری میشود اما سپس به نفع مهدی کروبی کناره گرفت، او را "کریمخان زند زمانه" نامید و برای پیروزیاش تلاش کرد!
پس از شکست اعتراضآمیز مهدی کروبی از محمود احمدینژاد، ططری در پایهگذاری حزب اعتماد ملی به رهبری کروبی شرکت جست، عضو هیات مؤسسان این حزب شد و سپس در انتخابات دور هشتم مجلس داوطلب نامزدی شد اما صلاحیتش همچون جمع کثیری از داوطلبان اصلاحطلب، رد شد.
اسماعیل ططری در انتخابات سال 88 اعتقاد داشت که لرها و لکها و کردها و در مجموع، "یازده استان زاگرس" به او رأی میدهند.
منبع: سید محمدمهدی موسوي / وبلاگ حقگو
دیدگاهها