در سالي که گذشت، محيط زيست استانهاي زاگرسنشين به دلايلي همچون اقتصاد ضعيف حاکم بر منطقه، مديريت ناکارآمد در بخش کلان و البته توسعه ناپايدار، شاهد تنشهاي محيطي فراواني بود که مهمترين آنها انتقال خطوط نفت و گاز در دل مناطق تحت حفاظت قلارنگ در استان ايلام و منطقه راهبردي دنا در استان کهگيلويه و بوير احمد بود.
اين در حالي است که تنش زيستي به مناطق تحت حفاظت ديگري نظير منطقه اشترانکوه در استان لرستان نيز وارد شد که با تلاش محيطبانان و فعالين منطقه از حجم بالاي آسيبها کاسته شد.
در اين بين نميتوان به راحتي از کنار برداشتهاي بيرويه، تغيير کاربريهاي غيرقانوني و چراي خارج از ظرفيت دامهاي جوامع محلي گذشت. آنچه بر محيط زيست راهبردي زاگرس گذشته و امروز نيز شاهد تداوم آن هستيم، در نهايت به نابودي پوشش گياهي و جانوري، سقوط منابع آب و خاک و آسيب بسيار جدي به اقتصاد کلان کشور ختم خواهد شد.
شوربختانه تلاشهاي ناآگاهانه به جهت توسعه استانهاي زاگرس نشين خود به يکي از چالشهاي بسيار جدي اين منطقه تبديل شده است؛ نمونهي شاخص آن تلاشهاي مخرب براي بهرهبرداري از معادن گوناگون در مناطق حساس جنگلي و حتي تحت حفاظت سازمان محيط زيست بوده که نه تنها در درازمدت باري از دوش اقتصاد منطقه بر نخواهند داشت، بلکه اسباب از بين رفتن تنوع زيستي و تمامي زيرساختهاي طبيعي را رقم خواهد زد.
اين در حالي است که بر اساس تحقيقات به عمل آمده از سوي متخصصان محيط زيست، تنها صنعتي که در زاگرس قابل انجام و مديريت است، گردشگري پايدار و مسوولانه بوده که سود آن به طور مستقيم به جيب جوامع محلي برود؛ البته اين بدان معنا نيست که همه فعاليتهاي صنعتي تعطيل شود، بلکه بايد در کنار اجراي طرحهاي مربوط به کشاورزي، دامداري و ساير اقدامات اقتصادي، از خط قرمزهاي اقليمي عبور نکرده و همواره بر اساس توان اکولوژيک حرکت نماييم.
در همين ارتباط همسوسازي عمليات سازمانهاي مختلف مرتبط با منابع طبيعي و محيط زيست باعث حفظ تنوع زيستي در زاگرس خواهد شد و موازيکاري و عدم انسجام موجب تخريب داشتههاي طبيعي زاگرس ميشود. اين در حالي است که بر اساس نظر کارشناسان و استادان حوزه محيط زيست سه مولفه مديريت راهبردي مناسب در زاگرس به مديريت فرابخشي، ارتقاي نظام تبادل و انتشار اطلاعات و ارتقاي دانش افراد و توسعه ظرفيت نهادهاي اجرايي و نظارتي و توانمندسازي جوامع محلي و در نهايت تدوين برنامه مديريتي جامع و مانع به جهت حفاظت از تنوع زيستي با در نظر گرفتن تمام ظرفيتهاي زيستي و اقليمي زاگرس تقسيم ميشوند که براي اجراي آنها عزم جدي دولت و ملت در کنار هم لازم و ضروري است.
امروز محيط زيست استانهاي زاگرس نشين در کنار تنشهاي انسان ساخت در معرض تهديدات اقليمي کلان نيز قرار گرفته که در قامت تغييرات آب و هوايي و تغيير مناطق مرطوب به مناطق نيمه خشک و حتي خشک به يک چالش عميق محيطي تبديل شده که ميتوان با استفاده از کنوانسيونهاي مختلف و همچنين اقدامات ديپلماتيک، کشورهاي همسايه را به رعايت الزامات محيط زيستي سوق داد.
در کلام آخر، زاگرس هنوز زنده بوده و سيستم احياي اکوسيستمي آن فعال است اما نحوهي مديريت منابع منطقه به شدت نگران کننده بوده و بر چرخهي طبيعي زاگرس سايه انداخته است.
محسن تيزهوش
قعال محیط زیست
دیدگاهها