هنگامی که برگ‌های زرین انقلاب را ورق می‌زنی، شجاعت‌، ایثار و جوانمردی مردان بزرگ این سرزمین در ذهنت نقش می‌بندد.

 همه آن‌هایی که در ظلمت و تاریکی شب روشنی خورشید را به عینه دیدند و فریاد رهایی سر داده و به بزرگ رهایی بخش تاریخ معاصر لبیک گفتند و رنج‌ها و مصائب و شکنجه و زندان و شهادت را به جان خریدند تا آزادی و استقلال و جمهوری اسلامی کام ملت ایران را پس از 2500 سال استبداد‌، جور و ظلم حاکمان فاسد و بی‌کفایت شیرین نماید.

اكنون در حالی سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی را جشن می‌گیریم که بسیاری مبارزان انقلابی در بین ما نیستند، برخی دعوت حق را لبیک گفته و به سوی معبود شتافتند و عده‌ای دیگر هم در مبارزه با طاغوت و گروهی نیزدر دفاع از کیان و حریم ایران عزیز به شهادت رسیدند، اما هستند فرزندان و همراهان آن‌ها تا هر ساله با حضور در راه‌پیمایی یوم‌الله 22 بهمن بزرگ‌ترین رفراندوم و نمایش اقتدار نظام مقدس جمهوری اسلامی را رقم زنند و به هنگام خطر چشم به راه روشن و سعادت‌بخشی که جانشین خلف امام خمینی(ع) ترسیم می‌نماید، داشته باشند و حماسه‌ای از جنس 9 دی بیافرینند و بساط فتنه را برچینند تا بدخواهان و کج‌اندیشان گمان نبرند این بیشه از شیر تهی شده است و اگر گروهی عافیت‌طلب خسته و درمانده شده و از کاروان عظیم انقلاب بازماندند پیر و مراد آزاد‌اندیشان و یله‌مردان این سرزمین تنها مانده است.

بی‌تردید حماسه پیروزی انقلاب اسلامی سراسر درس و عبرت‌آموزی است که آشنایی نسل جوان با زوایای مختلف آن کم‌ترین وظیفه‌ای است که بر دوش متولیان قرار دارد، نسلی که از انقلاب و ایثار پدران و مادران‌شان تنها تصویری در اختیار دارند و از رنج‌ها و مشقات کشیده شده برای کاشت نهال این انقلاب و حفاظت از آن تا به درختی تنومند تبدیل شود و در مقابل سهمگین‌ترین طوفان‌ها دوام بیاورد، اطلاع چندانی ندارند که یقیناً باید بدانندکه این انقلاب و نظام برخون پاک‌ترین فرزندان این مرز وبوم استوار گشته است تا بهتر و بیشتر قدردان ارزش‌هایش باشند.

در این میان، مردم الیگودرز نیز پابه پای ملت بزرگ ایران سهم به سزایی در مبارزه با رژیم طاغوت داشتند و جوانان و نوجوانان این شهر گوش به فرمان امام (ره) و با هدایت روحانیون مجاهدی نظیر مرحوم حجت‌الاسلام شیخ احمد کروبی‌، مرحوم حجت‌الاسلام ناصر بربرودی و مرحوم حجت‌الاسلام شیخ علی اجتهادی عرصه را برای رژیم و به ویژه دستگاه امنیتی ساواک تنگ کرده بودند که عجز و ناتوانی ماموران ساواک در برخورد با مبارزان این شهر در گزارشات این دستگاه امنیتی به خوبی قابل مشاهده می‌باشد.

در این‌جا به یکی از صدها گزارش ساواک که در کتاب "انقلاب اسلامی به روایت ساواک" منتشر شده است اشاره خواهیم کرد:

به دنبال  اعلام شهربانی الیگودرز مبنی بر این که  17 نفر از عناصر مظنون منطقه تصمیم گرفته‌اند تظاهراتی  بمنظور پشتیبانی از عناصر ناراحت و اخلالگر در شهرستان الیگودرز بر پا نمایند، شورای هماهنگی شهرستان مذکور تشکیل و تصمیم گرفته شد که 4 نفر عاملین اصلی توسط شهربانی احضار و ضمن توجیه مسائل ملی و میهنی عواقب وخیم این‌گونه اقدامات نیز بیادشدگان تفهیم گردد و منزل 2 نفر از آنان به اسامی محسن قمی فرزند حسین شغل آموزگار و ماشاءالله کریمی شغل کارگر شهرداری با همیاری شهربانی و سازمان الیگودرز مورد بازرسی قرار  گرفت و مدارک مشروحه زیر به دست آمد. ضمناً جهت محسن قمی از دادسرای نظامی قرار لازم اخذ و تحقیقات از وی ادامه داشته و نتیجه  متعاقباً اعلام خواهد گردید.

رئیس سازمان اطلاعات وامنیت لرستان. لیقوانی

الف_ ازمنزل ماشاءالله کریمی 17 نوار کاست قابل بررسی و یک نسخه اعلامیه با امضاء سیدکاظم شریعتمداری در مورد تحریم عید نوروز کشف و ضبط گردید.

ب_ ازمنزل محسن قمی:

1_ جزوه اتحادیه نیروهای جبهه ملی ایران شماره 16مورخه 30/4/37

2_ متن مصاحبه خمینی با خبرنگار لوموند.

3_ اعلامیه مضره فجر اسلام.

5_ اعلامیه سیدکاظم شریعتمداری در مورد تحریم عید نوروز 3 برگ.

6_ اعلامیه مضره با امضاء سید شهاب‌الدین مرعشی

7- بولتن خبری دانشگاه صنعتی آریامهر

8_ نشریه آوای انقلاب

9_ دستورالعمل به کار بردن سلاح‌ها 11م  یک برگ.

10_ اعلامه مضره یکبرگ.

11_ چند برگ اوراق دست‌نویس قابل بررسی.

12_دو جلد دفترچه‌های مطالب قابل بررسی.

[1]. مقصد خبر با علائم رمز 312 اداره کل سوم  اجزا اداره یکم عملیات بررسی بخش احزاب و دستجات سیاسی و مذهبی افراطی

[2]. مبدا خبر با علائم رمز 15/ه یعنی ساواک استان  لرستان

[3]. تاریخ به کار رفته در سندها، تاریخ شاهنشاهی است و بیش از تاریخ 2537 که مطابق 1357 شمسی است استفاده شده است. عدد 37 در تاریخ اسناد حاکی از سال 57 است که تغییر داده نشده است.

در همین راستا ضمن احترام به تمامی کسانی که برای به ثمر نشستن این انقلاب از همه وجود خود گذشتند خاطراتی از زبان 2 نفر از مبارزان و زندانیان انقلاب نقل خواهد شد.

حمید توکلی مشهور به شیخ حمید از ورزشکاران پیشکسوت رشته فوتبال و برادر سردار شهید سرگرد علی توکلی كه مدت‌ها رئيس تربيت‌بدني اليگودرز بود می‌گوید: اوایل سال 57 به همراه تعدادی از مبارزین دستگیر و به خرم‌آباد و سپس با چشمان بسته به تهران منتقل شدیم. با توجه به این که من فراری بودم و حکم تیر برایم صادر شده بود، مامورین ساواک با مشاهده من شروع به شکنجه‌ام کردند و در همین حین به حضرت امام‌(ره) توهین می‌نمودند که ما تحمل نکردیم و شعار مرگ بر شاه و درود بر خمینی سر دادیم. مامورین مثل گرگ‌های وحشی به جان ما افتادند که در این هنگام شهید حجت‌الله زارع، ابوذر‌وار فریاد می‌زد جلادان و حشی او را کشتید! مامورین هم مرا رها کردند و به سراغ او رفته و تا سرحد مرگ این مبارز کم‌نظیر را شکنجه نمودند. پس از این اتفاق، ما دو نفر را در یک سلول زندانی نمودند اما باعث شد تابوی پوشالی ساواک شکسته شده و روحیه مبارزان تقویت شود.

توکلی از مسوولین هم گله می‌کند که چرا سال‌روز شهادت شهید زارع و زارع‌ها باید غریبانه برگزار شود.

 ناصر شاه‌علی یکی دیگر از مبارزان دوران انقلاب اسلامی، از دبیران بازنشسته با سابقه شهرستان، مدیر مسوول هفته‌نامه اشترانکوه و از پیشکسوتان عرصه روزنامه‌نگاری الیگودرز هم با اشاره به قدرت اداره ساواک در الیگودرز و سابقه مبارزات در این شهرستان عنوان داشت‌: سال‌های 42 و یا 43  که من دانش‌آموز دبیرستان  بودم عده‌ای از بزرگان شهر به نشانه اعتراض بر سر نماینده وقت مجلس ماست ریختند که همین امر رژیم را ناچار به تقویت ساواک در الیگودرزنمود تا جایی که اداره ساواک این شهر در ردیف ساواک اهواز و خرم‌آباد قرار داشت و این به جهت هراس از بیداری مردم الیگودرز بود.

وی می‌گوید: سال 57 این‌جانب به همراه قربان‌علی سلوکی در یکی از اتاق‌های ساواک بازداشت بودیم که به طور همزمان اسماعیل توکلی و برادرم - نصیر شاه‌علی - و تعدادی دیگر در بازداشت ساواک بودند. هنگام وضو گرفتن و نماز خواندن یک‌دیگر را ملاقات می‌کردیم. پس از مدتی که نتوانستند علیه من مدارکی به دست آورند آزاد شدم و به همراه هوشنگ توکلی در راه‌پیمایی اعتراضی تهران شرکت کرده و دوباره به الیگودرز بازگشتیم‌.

یک روز صبح به همراه جمع کثیری از جوانان در میدان اصلی شهر جمع شده و شعارهایی نظیر مرگ بر شاه، الله اکبر خمینی رهبر و ... سر می‌دادیم که یکی از جوانان اداره ساوک که بالاتر از سه راه رودکی قرار داشت را نشان داد و همه با سنگ و آجر به ساواک حمله کردیم. مامورین ساواک که روی پشت بام مستقر بودند شروع به تیر اندازی هوایی و سپس تیر‌اندازی زمینی کردند که در نتیجه غلامرضا عظیمی‌نژاد در این درگیری مجروح شد و جمعیت دوباره به سمت میدان اصلی برگشته و اقدام به آتش زدن مغازه پارچه‌فروشی 2 نفر از یهودیان به نام برادران رحمانی نمودند. این درحالی بود که انقلابیون بنا به فتوای امام خمینی(ره) یهودیان را دشمن اسلام می‌دانستند و در آن روز حمید توکلی با جفت پا به کرکره مغازه یهودیان ضربه زد که در نتیجه کرکره شکست و به زمین افتاد و مردم هم به مغازه یورش برده و تمام اجناس را به خیابان ریختند. یادم هست در این اعتراض علی صارمی و حسن اصغری نیز حضور داشتند.

 __________________________________

اگر چه بنا داشتیم با تعداد بیش‌تری ازاین عزیزان گفتگو نماییم اما متاسفانه بعضاً دور از دسترس بودند و یا به هر دلیل دعوت ما را پاسخ مثبت ندادند، اما به هر ترتیب آمادگی داریم خاطرات دیگر عزیزان  را منتشرنماییم.

در خاتمه جا دارد یادی کنیم از شهدا‌، جانبازان‌، زندانیان و بازداشت شدگان الیگودرز با این توضیح که منبع اسامی مذکور بنیاد شهید و امور ایثارگران و روزنامه‌های کیهان بهمن 1357 می‌باشد‌.

شهدا: یعقوب حیدری‌، عزت‌الله لک، قاسم مونیخ‌‌زاده، فاضل مونیخ‌زاده، فتح‌اله کریمی، علی توکلی، نادعلی فریدنی و عزیز اسدی

جانبازان‌: غلامرضا عظیمی‌نژاد، علی افروغ و کبری ذلقی

بازداشت شدگان و زندانیان‌: مرحوم شیخ احمد کروبی، شهید حجت‌الله زارع، مرحوم ماشاءالله کریمی، شهید قدرت‌الله چگنی، اسماعیل توکلی، محمد‌حسن قلی، حجت‌الله انصاری، داریوش درویشی، همایون درویشی، حمید هاشمی، محمد‌علی سلوکی، برات‌علی سلوکی، ناصر شاه‌علی، نصیر شاه‌علی، محسن قمی، ابراهیم سهرابی، غلام یارعلی، حمید توکلی، ابوالقاسم مقدسی، علی نیک‌روش، سید اسماعیل مدنی، محمد آزادی، جمال هاشمی، عبدالله محمودی، اکبر‌علی میرزایی، صفر عبدالوند، حجت‌الله اسدیان، مرتضی عسگری و حسن پناهی

روح همه آن‌هایی که در بین ما نیستند شاد و سلامتی و شادکامی هدیه به همه بزرگ مردان و شیر زنانی که برای به ثمر نشستن این انقلاب از همه چیز خود گذشتند.

 

 

دیدگاه‌ها