به قلم: سید محمد قاسمی؛ در هفتهای که گذشت با تنی چند از اعضاء سازمانهای مردمنهاد محیط زیستی و دلسوزان واقعی طبیعت و حامیان پروپاقرص جنگلهای زاگرس دورهم جمع شدیم و در مورد پدیده شوم کشتار درختان بلوط و وضعیت وخیم جنگلهای زاگرس به گفتگو نشستیم، همگی همنظر بودیم که با ادامه قلعوقمع درختان زاگرس، در آیندهای نهچندان دور شاید تا سال ۱۴۲۰ در شرایطی فلاکتبار، با چشمانی خونین و رنج و محنتی کمرشکن شاهد انقراض جنگلهای زاگرس باشیم.
البته چند راهکار برای حفاظت از این ثروتهای عظیم و بیبدیل هم مطرح شد و ضمن تأکید بر تعامل سازنده با دستاندرکاران، بر نقش محوری مدیران مرتبط در استانداری لرستان، مدیریت منابع طبیعی و محیط زیست استان نیز تأکید شد. ولی بهراستی در مسابقه طنابکشی بین گروهی حریص و جاهل که در حال کشتار درختان بلوط هستند و مردمانی دلسوز ولی اندک که برای حفاظت از درختان بلوط دل میسوزانند، کدامیک برنده خواهند شد؟
واقعیت بسیار تلخ این است که جنگلهای بسیار ارزشمند و حیاتی زاگرس در سراشیبی نابودی قرار گرفتهاند و هماکنون مشخص نیست از شش میلیون هکتار وسعت این جنگلها چه مقدار باقیمانده است؟ برای پی بردن به اهمیت حیاتی جنگلهای زاگرس کافی است بدانیم ۴۵% آب شیرین کشور را تأمین میکنند، تغذیه آب سفرههای زیرزمینی را به عهده دارند، موجب افزایش باران میشوند، رودخانه و چشمهها را جاری میسازند، اکسیژن تنفسی نیمی از مردم کشور را تولید میکنند، دمای هوای منطقه را بهویژه در فصل تابستان کاهش میدهند، گرد و غبار هوا را جذب میکنند، حیات وحش را در دل خود حفاظت میکنند و...
در حقیقت زندگانی مردمان غرب کشور، نفس کشیدنشان، آب آشامیدنی و کشاورزیشان، خاک حاصل خیزشان، همه و همه به حیات جنگلهای زاگرس گره خورده است.
شوربختانه، این ثروت عظیم و حیات بخش و این امپراتوری " آب، هوا، اکسیژن و خاک" در حال سقوط و متأسفانه، سالهای سال است مورد تجاوز بیرحمانه و وحشیانه عدهای حریص و جاهل قرار گرفته است. گاهاً، به طور شبانهروزی تنه درختان با شقاوت و بیرحمی قطع شده و سوزانده میشوند و به صورت زغال به تاراج میروند و از آن بدتر اینکه در کمال ناباوری زمینهای باقی مانده (انفال) نیز غصب و به صورت غیرقانونی تصرف میشوند.
هماکنون، بحران آب در بسیاری از مناطق غرب و جنوب کشور، کاهش بارندگیها، خشک شدن بسیاری از رودخانهها و چشمهها، افزایش دمای هوا بهویژه در تابستانها، فرسایش شدید خاک، آلودگی هوا و افزایش پدیده گرد و غبار، کاهش شدید سطح آب سفرههای زیرزمینی، فرونشست زمین، نابودی حیاتوحش همه و همه از نتایج آشکار کشتار بیرحمانه درختان بلوط است و بس.
با ادامه قلعوقمع درختان و نسلکشی درختان بلوط در منطقه غرب و جنوب کشور، بهراستی تا سال ۱۴۲۰ جند اصله از این درختان باقی خواهد ماند؟ آیا هوایی برای تنفس، آبی برای شُرب، خاکی برای کشاورزی و امیدی برای زندگی بر جای خواهد ماند؟
کمی بیندیشیم، دردی بزرگ و مزمن گلوی مردمان زاگرس نشین را میفشارد. این درد فقط با همّت مدیران شایسته و کاربلد و آگاهی مردمان دلسوز درمان خواهد شد. همین.
سید محمد قاسمی
دیدگاهها
مله شبانان پر بود از درختان بلوط کهنسال حتی یک
دامداری هم در انجا نبود اما ظرف همین دو سال
بیش از سه دامداری در انجا احداث شده که اقدام
به قلع وقم درختان کهنسال بلوط کرده اند. تنها با کاشت نهال ودانه بلوط نمیتوان جنگل بلوط را نجات داد فکری باید به حال تخریب جنگلهای بلوط شود.
علی پیرداده بیرانوند.