حدوداً دو سال مانده به یک روز جمعه ، تمام مراسم‌های فاتحه‌خوانی و عروسی مردم یک شهر و چند بخش و چندین آبادی را می‌روند…!

 

یک سال مانده به یک روز جمعه، هر روز را در بین جماعتی از بیست الی هزارنفر می‌نشینند و حرف‌های تکراری می‌زنند، دقیقا از صبح تا شب!

 

شش‌ماه مانده به یک روز جمعه در خیابان هی قدم می‌زنند و یک جماعتی کت و شلواری کنارشان راه می‌روند و از دور هی به این مغازه‌دار و آن رهگذر سلام می‌کنند و دست تکان می‌دهند و می‌گویند:فلانی آقازاده‌ات هنوز بیکاره!؟

فلانی جواب می‌دهد: بله حاجی!

و اینها سری تکان می‌دهند و می‌گویند: چند وقت دیگه درست میشه ان‌شالله

 

سه ماه مانده به یک روز جمعه تمام سیاسیون دارای مقبولیت و محبوبیت و …اینها را جمع می‌کنند جهت تعیین سمت‌هایشان در ادارات در روزهای پس از ان جمعه‌ی سرنوشت‌ساز!!

 

یک ماه مانده به یک روز جمعه سر کیسه را شل کرده از کباب با دوغ بدم یا نوشابه گرفته تا سیم‌کارت رایگان و …..آتیش می‌زنند به ” بیت و مالشان ” !

 

یک هفته مانده به یک روز جمعه جماعتی را در خیابان هوراکش‌کُنان به اینسو و انسو میبرند و فریاد میزنند که من آمده ام وای وای ، من آمده ام که عشق فریاد کند

من آمده ام که ناز بنیاد کند

 

یک هواداری در دل جمعیت داد می‌زند: حاجی؛ ای دلبر من الهی صد ساله شوی، در پهلوی ما نشسته همسایه شوی، همسایه شوی که دست به ما سایه کنی، شاید که نصیب من بیچاره شوی

 

و حاجی بازهم داد میزند در پشت جایگاه که : من آمده‌ام وای وای، من آمده‌ام

 

بعد رای که می‌اورند گند می‌خورد به سیستم مخابرات ؛ ناگهان‌خط‌هایشان از دسترس خارج می‌شود ؛ واتساپشان تیک آبی نمی‌خورد، اما تا دلت بخواهد توییت میزنند و استوری می‌گذارند و دقیقاً مثل یک شهروند با ادب و مطالبه‌گر ؛ صبح تا شب در فضای مجازی در کنار باقی مردم از بدبختی‌های ما گلایه می‌کنند و می‌نالند که:

از من نپرس خونم کجاست تو اون همه ویرونه

ای هم قبیله چی بگم؟ قبیله سرگردونه

ما دربدرتر از همیم هم‌خونه‌ی بی‌خونه

غربت ما دیار ماست،خونینترین ویرونه

 

آقایان نماینده ، بی‌تعارف سال ۱۴۰۲ از انچه که در اینه بغل دنا پلاس می‌بینید به شما نزدیکتر است، این مردمی که من دیدم به شما رای نخواهند داد، پس نه بخاطر حق‌ابه و بیکاری و گرانی و تورم و بی‌مسکنی و ….به خاطر اینکه انتخابات به دور دوم نکشه ، برای لرستان اجماع کنید و با هم کاری کنید!

 

گاه سفر آمد برادر! گام ‌بردار!

چشم از هوس از خُرد از آرام‌ بردار!

گاه سفر آمد برادر! ره دراز است

پروا مکن بشتاب! همّت چاره‌ساز است

 

دیدگاه‌ها