صاحبقلم پرستار نیست، اما حکایت تلخ پرستاران همیشه پیش رویش هست، پرستاری و حکایت تلخ متولی نداشتن، زور شنیدن، تبعیض ناروا، این را مینگارم برای مردمان سرزمینم از نامردمیهای روزگار...
وقتی به پرستار میرسید نرم و آهسته قدم بردارید که سالهاست ترک برداشته چینی تنهاییشان، از کارگردانی که تن زخمیشان را سوژه فیلم میکند، تا پزشکی که فریاد ندانمکاریاش را بر سرشان میریزد تا مریضی که نمیداند سیستم درمانی کشور چگونه با دریافت شبی چند میلیون از بیمهها و مردم، برای کاهش هزینهها، مسئولیت چند بیمار را بر دوش یک پرستار مینهد، پرستاری که میترسد مبادا تماسش با پزشک در نیمه های شب برای گرفتن یک مشاوره چقدر بار استرس برخورد نامناسب را به جان می خرد، او اما ...
همچنان موظف است که بخندد، متعهد باشد، مهربان باشد...
وظایفش را با سریال پرستاران به مردم معرفی می کنند، حقوقش را با یک سال تاخیر دریافت می کند...
پرستار حکایت عجیبی دارد، شأنش را با نام زینب کبری به مردم معرفی میکنند، اما او خودروی نا ایمن ایرانی از دم قسط خریداری شدهاش را نمیتواند وارد حیاط بیمارستان کند؟! چون جا برای پارک او وجود ندارد!
پرستار باشی یعنی باید تماشا کنی که در کشورت برای یک متر لولهکشی و یک شلوار اتو کردن تعرفه باشد، اما برای خدمات پرستاری تعرفه نباشد، نه اینکه نباشد، بلکه پولش به جیب او نباید برود، با آنکه قانون چیز دیگری تکلیف کرده است.
قیمت یک دست لباس یکبارمصرف بهمراتب بیشتر از تمام خدمات پرستاری ارائهشده به یک بیمار است! صورتحسابهای بیمارستانی کاملاً واضح و روشن حرمت پرستاران را در سیستم تبعیضآمیز بهداشت و درمان بیان میکنند!
پرستار که باشی یعنی چهار سال در دانشگاههای کشور درس بخوانی، از فیزیولوژی تا آناتومی را پاس کنی تا کارشناسی ارشد و دکترا درس بخوانی، از رگ گیری تا بخیه زدن تا لولهگذاری راه هوایی و دوختن محل عمل جراحی از تو استفاده شود، اما تو از هر جمع تصمیمگیری محذوف باشی، فاجعه یعنی بیش از نیمی از کادر درمان بیمارستانها را جمعیت پرستاری تشکیل دهد و حتی یک نماینده در هیئتامنای بیمارستانها نداشته باشی؟!
آهای مردمان روزگار بشنوید درد این همه نامردمی را...
من یک پرستار نیستم؟!
اما راوی تلخکامیهای فرزندان شما در این آبوخاکم که سهمشان یک فریاد همیشه فروخفته در سینه است و ...
من یک پرستار نیستم،
اما به قلم سوگند و به خونی که از حلقوم آن میچکد، این نامردمیها در حق این مردمان روا نیست؟!
آهای قسمخوردگان به قانون اساسی و به آییننامهی داخلی یک مجلس، از خود بپرسید که چرا ...
چرا سکوت در برابر اینهمه بیعدالتی،
تبعیض، در حق موکلان... چرا
مهدی_اسفندیار. خبرنگار، مجری رادیو سلامت
(با اندکی تصرف و تلخیص)
دیدگاهها