با نزدیک شدن به پایان عمر دولت دوازدهم و تکیه زدن حدود چهار ساله استاندار استان لرستان بر این مسند ضمن تشکر از خدمات و اقدامات ایشان در این مدت برای اذهان عمومی همچنان این پرسش وجود دارد که آیا جابجاییهای مدیریتی و یا تغییر چند مدیر میانی، بهکارگیری و سپس عزل چندینباره مشاوران میتواند لزوماً به معنای تغییر و تحول مطلوب در وضعیت یک حوزهی مدیریتی باشد؟
اگر گذشته چراغ راه آینده است، چگونه میتوان از گذشته برای ترسیم مسیر آینده و سیر تحول آن بهره گرفت؟ آیا در مدیریتهای آینده بعضاً باز هم شاهد انفعال و تداوم پارهای از روندها و رویکردهای گذشته خواهیم بود؟ آیا با توجه به انباشت مطالبات، نقشه راه جدیدی برای توسعه و تحول استان لرستان ترسیم شده است؟
لرستان با داشتن بسیاری از مواهب طبیعی و قابلیتهای اقتصادی که میتوانست نقش تعین کنندهای در توسعه و پیشرفت کشور ایفاء کند، متأسفانه در طول سالهای گذشته، هنوز نتوانسته به جایگاه درخور و متناسب بااستعدادها و ظرفیتهای بالفعل و بالقوهی خود دست یابد! دلایل این جاماندگی یا عقبافتادگی در فرآیند توسعهی کشور را میتوان در موارد عدیدهای بازجست که مهمترین آن بهکارگیری مدیران ضعیف، بازنشستگان بیانگیزه و گاها قصور و تخلفات برخی مدیران در روشهای مدیریتی، بیبرنامگی، نداشتن راهبردها و برنامههای قوی و روشن، عدم انطباق فعالیتها با سند چشمانداز و برنامههای توسعه کشور و سیاستهای غلط اقتصادی و فرهنگی و عمرانی است.
استاندار لرستان که پیش از این استانداری کهکیلویه و بویراحمد را به مدت چهار سال در کارنامهی مدیریتی خود دارد فارغ از اینکه این دو اقلیم نزدیک به هم از جهت هویت فرهنگی، شرایط، دغدغهها، ویژگیهای اقتصادی و اقلیمی و غیره تفاوتهایی دارند، امیدوار بود رویکردها و برنامههای مناسب و کارآمدی برای ایجاد تغییر و تحول در وضعیت اقتصادی، سیاسی اجتماعی و فرهنگی لرستان ارائه نمایند، هر چند این تغییر مستلزم تلاش همه دستاندرکاران و مسئولان سازمانها و نهادهای استان میباشد؛ لذا امید آن میرفت مدیریت ایشان منجر به ایجاد یک همگرایی و تشریکمساعی همگان برای ایجاد تحولی اساسی و سازنده در ابعاد مختلف گردد.
اما امروز مردم لرستان که استاندار را نماد و نمایندهی دولت اعتدال و برآمده از شعار تدبیر و امید میبینند با خاطری مکدر به عدم تحقق وعدههای دولت تدبیر و امید در استان مینگرند. شاید بسیاری که همچنان برای چهار سال دیگر به دولت دکتر روحانی اعتماد کردند، امیدوار بودند انتخاب استانداری جدید برآمده از این دولت بتواند منجر به افزایش اعتماد و رضایتمندی عمومی و پایان دادن به نارضایتیها و انتقادها شود!
انتظار مردم لرستان در دوره دولت دوازدهم این بود که بیش از این شاهد تغییرات جدی و اساسی در مدیریت سیاسی و اجتماعی در استان باشند؛ اما متأسفانه در بخش مدیریت استان چنین نشد و بسیاری از مدیران ضعیف که تخصص، کارایی و صلاحیت تکیهبر مسند مدیریت را نداشتند، همچنان در مناصب کلیدی حتی در درون استانداری قرار گرفتند! بسیاری از نخبگان و فعالان سیاسی اجتماعی استان مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گرفتند و فعالیت و نشاط سیاسیون در استان به رکود و سردی گرایید!
رئیسجمهور در همان روزهای نخست طی سخنانی در جلسه انتخاب استانداران کشور، استانداران را بنا بر وظیفه خطیر آنان در جایجای کشور نماینده ارشد دولت دانستند که وظیفه باروری استعدادها و پتانسیلهای خاص هر استان بر عهده آنان است. این وظیفه با توجه به اهمیت و نقش هر استان و نیز ویژگیهای متفاوت هر استان در راستای توسعه متوازن بسیار حائز اهمیت است. مضاف بر اینکه عملکرد استانداری، آیینه تمام نمای دولت در هر استان است و شهروندان دولت را در او میبینند.
رعایت حقوق اقوام و پراهمیت دانستن حق شهروندی آنان، رعایت حرمت کرامت انسانی، تقویت فضای امن و تلاش برای بده بستانهای فرهنگی و اقتصادی و ایجاد تعامل بین نحلههای فکری و گروهها و جناحهای سیاسی، جذب سرمایه و تولید و اشتغال مناسب ظرفیتهای اقتصادی گوناگون در هر استان، بهرهگیری از تجارب و دانش متخصصان بومی هر استان، استفاده صحیح و ایجاد و رعایت عدالت در شایستهسالاری در استفاده از نیروهای جوان و بانوان تحصیلکرده و شایسته کمترین توقع از مدیریت ارشد استان بود که متأسفانه در طول نزدیک به چهار سال گذشته، اکثر مقامات عالی استانداری و برخی از مدیران میانی در سطح شهرها و بخشهای استان با سوءاستفاده از موقعیت با بایکوت کردن نیروهای متخصص، خوشفکر در اتاق خود خزیدند و خود را ملزم به پاسخگویی به انتقادات و پرسشها ندیدند، این است که امروز شاهد آشفتهبازار در سطح اول مدیریت استان میباشیم، ظرف این چهار سال نه تنها هیچ برخورد با مدیران ناخلف و ناصالح نشد؛ بلکه هیچ گزارش مستندی از این حضرات نااهل به جامعه داده نشد.
مردم لرستان نمیدانند که در فرآیند رشد و توسعه، اکنون در کدام مرحله قرارگرفتهاند و اولویتهای آنان کدام است؟ حتی نمایندگان مردم در مجلس نمیدانند محور اصلی توسعه استان چیست؟ کسی نمیداند که آیا تصمیمگیریها و برنامههای سیاسی و اجتماعی و عمرانی و اقتصادی و توسعه منابع در استان، منطبق با رویکردها و مشی دولت و سیاستهای کلان کشور هست یا خیر؟
کسی پاسخ نمیدهد که چرا تاکنون برای ارتقای فضای سیاسی استان (جز جذب شماری معدود) از جذب مشارکت حداکثری نخبگان و فعالان سیاسی و رسانهها و بهرهگیری از ظرفیتها و نظرات راهبردی ظرفیتهای علمی و سیاسی استان اقدامی صورت نگرفته است؟
چرا بهرغم نظر و تذکرات دولت مبنی بر عدم بهکارگیری و کنار گذاشتن مدیران بازنشسته اقدامی صورت نگرفته است؟
متأسفانه امروز استان لرستان، علیرغم برخورداری از بسیاری مواهب طبیعی و اقلیمی و انسانی؛ باز در سطوحی قابلتوجه از فقر، اعتیاد، بیکاری، مهاجرت روستاییان به شهرها، مهاجرت نیروهای تحصیلکرده و جویای کار به نقاط دیگر کشور، آمار طلاق و کاهش ازدواج، آمار جرائم و بزهها، میزان افسردگی، خودکشیها، وضعیت نابسامان ساختوسازها و تخریب منابع طبیعی، محجوریت و انزوای نخبگان و شخصیتهای ذینفوذ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی استان و دهها پدیده و مشکلات آسیبزای دیگر رنج میبرد!
مدیران بیانگیزه، ناکارآمد و بی تعهد تا چه وقت شناسایی و برکنار خواهند شد؟
آیا با روند کنونی میتوان به همدلی و همراهی مردم استان با دولتهای مختلف و مهمتر از آن با اهداف و برنامههای توسعهای امیدوار بود؟
با شفافیت، صداقت، همدلی و دلسوزی اعلام میکنیم که استان لرستان بیماری است که نیاز به یک درمان و جراحی اساسی دارد! انتظار همگان این است که استان باید به جایگاه بایسته و شایستهی خود ارتقا یابد و به رکود و نابسامانیها در بسیاری زمینهها پایان داده شود.
مردم لرستان بارها به انحاء مختلف و نقدهای آگاهانه و معنادار خود نوع و جهت مدیریت اجرایی در سالهای آتی را نشان دادهاند و انتظار دارند که آثار این انتظارات را در استان خود شاهد باشند. لرستانیها چشمبهراه ظهور تغییرات و تحولاتی جدی در فرآیند رشد و توسعهی استان خود هستند.
بدیهی است که به تأخیر افتادن این تغییر و تحولات حتی به مدتی اندک میتواند آثار و عواقب سوء و جبرانناپذیری را در پی داشته باشد. تحقق مطالبات و انتظارات مردم استان نیازمند عزم قاطع و جدّی و بیتعارف با این جاخوش کنندگان در مناصب حساس استان است. در این مسیر همهی دلسوزان و علاقهمندان عزت و اقتدار ایران، أعمّ از سیاسیون، فعالان اقتصادی بخش خصوصی نخبگان، فرهنگیان، اهالی قلم و رسانه و آحاد مردم بهویژه جوانان و بانوان استان قادر به فراهم آوردن بستر لازم برای خروج از شرایط بحرانی کنونی میباشند.
آرش کاظمی/ پایگاه خبری یافته
مدیریت لرستان نیازمند جراحی، تغییر و تحول اساسی است!
آرش کاظمی/ پایگاه خبری یافته
توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانهی احترام شما به تلاش آنها است.
دیدگاهها
در این چند ساله انواع و اقسام مدیران اعم از بومی و غیر بومی و ازهر طیفی در مسند مدیریت استان نشسته و هیچ خروجی نداشته و نخواهد داشت......
.............
با عرض معذرت؛ این درخواست ها از بالاترین مقام دولتی در استان، کاملا نشان می دهد که ما چه مطالبات ضعیفی از ایشان داریم، عدم پیگیری و به ثمر رسیدن شبکه ریلی و آزادراهی استان، عدم توسعه حمل و نقل هوایی در استان، عدم ایجاد موسسات و کارخانه جات بزرگ صنعتی در لرستان و به بهره برداری نرسیدن حتی یک پروژه سد و ... نشان از ناکارآمدی این تیم اجرائی مستقر در لرستان است.
نباید از استانهای محروم برای لُرستان مدیر بیاورند