دیروز؛ وقتی برای اولین بار مقابلش ایستادم محو شکوه عظمتش شدم با خودم گفتم یعنی میتونم فتحش کنم؟... چند ساعت بعد نوک قله بودم در حالی که با غرور تپهها دشتهای سبز رو میدیدم. اصلاً نفهمیدم چطور بالا رسیدم! تمام مسیر و در عبور از صخرهها مراقبم بود در حالی که لیدر یک گروه ۴۰-۵۰ نفره بود ولی انگار فقط اون مسئول دلهره پدرم بود. نزدیکای قله بهم گفت که مراقب باشم پا روی لالههای واژگون نزارم...
سالها گذشت و من دیگه یافته نرفتم ولی آقا رضا همیشه برای من مثل یافته بود
آرام با وقار و صبور...
_امروز
اما دست سرنوشت لاله اونو پرپر کرد.
با خودم میگم آخه چرا؟
چرا کسی که سالها دلسوزانه پدرانه دست چندین و چند نفر مثل من رو گرفت ما رو به قلهها رسوند ما رو شیفته کوه کرد چرا دستی نبود که سینا رو بگیره؟ من اگه جای آلپ بودم از خجالت آب میشدم...
اما وقتی امروز آقا رضا رو دیدم همون مرد همیشگی بود مودب با وقار با دلی شکسته با تکتک کسانی که اومده بودن باهاش ابراز همدردی کنند دست داد. من امروز فهمیدم مرد بودن یعنی چی! حتی آلپ هم نتونست قامت اونو خم کنه.
برای من یافته از آلپ هم بلندتر...
برای من یافته از آلپ هم بلندتر...
همنورد: وحید خاکی
توضیح: ورزشکار و کوهنورد جوان "سینا پورویسه" فرزند "رضا پورویسه" پیشکسوت کوهنوردی خرمآباد، سه شنبه 30 مردادماه 97 به علت حادثه کوهنوردی در رشته کوه آلپ جان به جان آفرین تسلیم کرد.
سینا که برای ادامه تحصیل در آلمان زندگی می کند، روز سه شنبه عازم قله رشته کوه آلپ بود که متاسفانه در طول مسیر از یک شیب 150 متری سقوط می کند و جان خودش را از دست می دهد.
جوان ناکام "سینا پورویسه" فرزند "رضا پورویسه" پیشکسوت کوهنوردی سال 1366 در خرمآباد متولد شد و بعد از اخذ مدرک کارشناسی، برای ادامه تحصیل به آلمان رفت.
دیدگاهها
به خوش نامی نمودن زندگانی
که بعد از ما بسی چرخش کند چرخ
نماند جز نکونامی نشانی